اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
دروغ پردازی رژیم درباره سینمای زیرزمینی ایران کانون حمایت ازسینمای زیرزمینی ایران موضع سینمای زیرزمینی درباره نهادهای سینمائی دولتهای غربی و رسانه هایی چون "من و تو" و "صدای آمریکا " بسیار مشخص بوده و بارها علیه سیاستهای آنها موضعگیری کرده وبهای این موضعگیری را در عمل پرداخته است . چرا که نهاد های هنری و سینمائی این دولتها و رسانه هاشان همواره مبلغ سیاستهای فرهنگی و سینمائی رژیم حاکم بر ایران بوده و هستند و اتفاقا هر صدا و حرکت هنری و اجتماعی مستقل که علیه تمامیت رژیم بوده توسط این رسانه هانادیده گرفته ولبه تیز سانسورشان شامل اینگونه آثار بوده و هست.
روزسوم خرداد برخی از سایتهای خبری رژیم در داخل کشور با درج خبری تحت عنوان "آماده باش سینمای زیرزمینی ایران برای ثبت تصاویری از فتنه ی احتمالی در جریان انتخابات سال ۱۳۹۲ " به پخش خبری جعلی درباره سینمای زیر زمینی ایران و هنرمندان در تبعید لیلا قبادی، بصیر نصیبی، جواد دادستان و مسلم منصوری پرداختند. پایگاه های خبری رژیم با پخش این خبر ساختگی مدعی شدند که دست اندرکاران سینمای زیرزمینی و انجمن هنر در تبعید در پاریس جلسه ی مشورتی برای ثبت تصاویر درگیری های احتمالی در انتخابات برگزار کردند هرچند این نخستین بار نیست که دستگاههای خبری رژیم درباره سینمای زیرزمینی ایران دست به دروغ پردازی زدند پیش از این هم از معاون سینمایی وزارت ارشاد تا فرمانده نیروی انتظامی رژیم نسبت به سینمای زیرزمینی موضعگیری کردند و از گرایش جوانان به هنر زیرزمینی ابراز نگرانی کرده و برای ایجاد ارعاب آنها را تهدید به سرکوب کردند. اینبار هم این سایتهای خبری به دروغ مدعی شدند که سینمای زیرزمینی در رابطه با انتخابات بهیک نهاد سینمائی در کشور نروژ و تلویزیونهای مثل "من و تو" و "صدای آمریکا" قول همکاری داده است. خبرگزاریهای رژیمبرای اثبات این خبر بیاساس لینک و عکس چند خبر و مصاحبه هنرمندان تبعیدی را که ربطی به متن خبرهم ندارد، منتشر کردند. در حالیکه نه چنین جلسهای در پاریس برگزار شده و نه مؤسسه نروژی مذکور یا رسانههای نام برده شده هیچ ارتباطی به حرکت سینماگران زیرزمینی داشته یا دارند. موضع سینمای زیرزمینی درباره نهادهای سینمائی دولتهای غربی ورسانه های چون "من و تو" و "صدای آمریکا " بسیار مشخصبوده و بارها علیه سیاست های آنها موضعگیری کرده و بهای این موضع گیری را در عمل پرداخته است . چرا که نهاد های هنری و سینمائی این دولتها و رسانه هاشان همواره مبلغ سیاستهای فرهنگی و سینمائی رژیم حاکم بر ایران بوده و هستند و اتفاقا هر صدا و حرکت هنری و اجتماعی مستقل که علیه تمامیت رژیم بودهتوسط این رسانه هانادیده گرفته ولبه تیز سانسورشان شامل اینگونه آثار بوده و هست. اگر هم هر از گاهی فرصت کوتاهی در اختیار هنرمندان درتبعید گذاشتند تا سخنی در این رسانه ها بیان کنند بیشتر برای آن بودهکه خط اصلی آنها - که همواره حمایت سیستماتیک از سینمای جمهوری اسلامی و باندهای درون حکومتی بوده -در جامعه کاملا رو نشود و ژست بیطرفی و دموکراسی خواهی شان حفظ شود.
هنرمندان تبعیدی با آگاهی کامل به این مساله و با توجه به شرایط موجود که رسانه های مستقل عمومی وجود ندارد، در مواردی تصمیم می گیرند با حضور در این گونه رسانه ها از این امکان محدود در حد ممکن استفاده کرده و اعتراضشانرا بیان کنند آنهم تنها با این شرط که بتوانند در فرصت کوتاهی که دارند نظرات خودشان را آنگونه که می خواهند بیان داشته نه اینکه با نظرات این رسانهها همسویی کنند جدا از تک صداهائی که گاهی دراین رسانه ها امکان حضوربه آنهاداده می شود اما کاملا روشن است که این رسانه ها به طور سیستماتیک به تبلیغ دستگاه سینمائی رژیم مشغولند و در طی این سالها بزرگترین فستیوالهای سینمائی دولتهای غربی و نهادهای به اصطلاح حقوق بشریشان جایزه هاشان را به سمت سینماگران و توجیح گران فرهنگی رژیم و اپوزیسیونهای دست سازآن سرازیر کردند.وقتی سینمای زیرزمینی با تلاش پیگیر مسلم منصوری و با همکاری تعدادی از هنرمندان درتبعیدو داخل کشور پا گرفت طولی نکشید که رژیم برای آن دست به بدل سازی زد و فیلم هائی را به عنوان سینمای زیرزمینی تولید کردتا چهره سینمای زیرزمینی را لوث و مخدوش کند همین رسانه ها و نهاد های دولتهای غربی این فیلم های بدلی رژیمرا به عنوان سینمایی زیرزمینی به جامعه معرفی کردند.طبیعی است که با این کارخواستند تااصل حرکت سینمای زیرزمینی ایران در جامعه بی پشتوانه و بی حمایت بماند چرا که جامعه بیشتر آن فیلم های تقلبی که در رسانه ها تبلیغ می
|