اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
|
نحوه برخورد مسئولین خیلی بد و وحشیانه بود فرقی بین ما و بچههایی که در حال مرگ بودند نبود به نظر من علت فوت این سه نفر بیتوجهی و شکنجههای فراوان بود. اظهارات هاتف سلطانی به شرح صفحه ۷۳۰ ج ۴: روحالامینی در روز دوم در حین پامرغی و در حین کوتاه کردن مو دچار ضربه با لوله به سر و گردن و کمر شده بود و در شبی دیگر به همراه سه تن دیگر به بیرون خوانده شده بود. اظهارات طه زینالی به شرح صفحه ۷۳۵ ج ۴: برخورد مسئولین با این سه نفر با این که حال و روز خوبی نداشتند مثل دیگران بود یعنی تنبیهات، کتکها و ضرب و شتمها در مورد این دوستان هم وجود داشت و در مورد روحالامینی و کامرانی شدید بودند. جراحات و وضعیت بد آنها باعث عفونت شدید شد که منجر به فوت آنها شد. همچنین ستوان گنجبخش در زندان اوین در حضور معاونت زندان اوین در حالی که محسن روحالامینی بیهوش روی زمین افتاده بود با پوتین چند بار محکم به او لگد زد و گفت بلند شو فیلم بازی نکن. اظهارات رضا احمدی به شرح صفحه ۷۵۱ ج ۴: با این سه نفر مثل همه برخورد میکردند و همه را کلاغ پر میبردند و به آنها نیز با این که حال خوبی نداشتند همانقدر غذا و هواخوری میدادند. اظهارات مهرداد گنجی به شرح صفحه ۷۵۴ ج ۴: به هیچ عنوان به حرف آنها گوش ندادند و هیچ دکتری به آنجا نیامد که به درد آنها برسند مرحوم امیر جوادیفر در اتوبوس در راه اوین فوت کرد که علت مرگ آن بیتوجهی مسئولین کهریزک بود کامرانی و روح الامینی به علت بهداشت نا مناسب آنجا و عفونتی که کرده بودند فوت کردند. اظهارات امیر میر امینی به شرح صفحه ٧٧۶ ج ۴: روح الامینی حال وخیمی داشت و مسئولین کهریزک بی اعتنایی کردند و رسیدگی نمی کردند که روح الامینی وقتی که ما را به اوین انتقال دادند داخل اوین فوت کرد. اظهارات حمید حجازها به شرح صفحه ٧٨۱ ج ۴: آقای روح الامینی مثل همه ی بچه ها بودند ولی نسبت به دو نفر (کامرانی و جوادی فر ) بیشتر در کهریزک کتک خوردند. اظهارات محمد محمدی به شرح صفحه ٨۱۵ ج ۵: من با روح الامینی در تهران دستگیر شدیم ولی درحال دستگیری هیچ ضرب و شتمی انجام نشد و فقط بعلت غیربهداشتی بودن و نبودن پزشک بود که تمام بدن او عفونت کرد و ضرب و شتم در کهریزک برای همه افراد بود و هیچ عذری موجود نبود حتی افرادی بودند که پلاتین در اعضای بدن خود داشتند ولی برای آنها هیچ فرقی نمی کرد. اظهارات حامد زندی فر به شرح صفحات ٨۱۶ الی ٨۱٧ ج ۵: در زندان کهریزک چون شرایط برای همه سخت بود و همه فقط تلاش می کردند که زنده بمانند و آنها هم مثل بقیه ما کتک خوردند ولی من دقیق یادم نیست چه کسی آنها را می زد، ولی افرادی که معمولا می زدند خمیس آبادی و محمدیان و گنج بخش به همراه محمد طیفیل بودند و این سه نفر هم در سطح ما کتک خوردند حالا کمی بیشتر یا کمتر. اظهارات فربد ابراهیم زاده به شرح صفحه ی ٨۱٨ ج ۵ : در خصوص کهریزک هم چون تعداد نفرات زیاد بودند بنده متوجه ضرب و شتم شخص ایشان نشدم ولی در روز آخر خودم ایشان را دیدم که از دست خمیس آبادی چند ضربه کمربند دریافت کرد که منجر به خونریزی سطحی در پشت ایشان شد زیرا در آن چند روز پشت ایشان عفونت کرده بود و بسیار حساس شده بود. اظهارات متهم گنج بخش به شرح صفحه ی ٨٢۱ ج ۵ : فوت مرحوم روح الامینی نیز بعد از رسیدن به اوین به علت مسافت زیاد و شدت گرما چند نفر جدا از بقیه نشستند که علی رغم تاکید این جانب به مسئول پذیرش بهداری اوین به بالین آنها نیامد در نتیجه با اورژانس ۱۱۵ تماس گرفتند و به بالین ایشان آمد بعد از بررسی اولیه سرنگ به وی تزریق کردند و اظهار داشتند که باید به بیمارستان منتقل شود . دو نفر سرباز وظیفه مامور مراقب با اورژانس به بیمارستان منتقل شد زمانی که روح الامینی زمین افتاده بود من با لگد نزدم با مسول پذیرش اوین صحبت کردم که سریعا عوامل بهداری به بالین وی بیاید ولی اظهار داشتند به گفته ی عوامل بهداری افرادی که روی زمین هستند را پذیرش نکنند و بعد از آمدن عوامل اورژانس به زندان نیز به وی سرنگ تزریق و اظهار داشتند که ایشان مواد مخدر مصرف کرده ولی بنده اظهار کردم مواد در اختیار آنها نبوده و لحظه ای که روی زمین بود به گمانم بر اثر تشنگی افتاده بود که توسط یکی از سربازها به دهان وی آب ریختیم ولی متاسفانه افاقه نکرد و از دهان وی کف بیرون آمده بود و با اورژانس به بیمارستان منتفل شد. اظهارات مهدی بهمن زاده به شرح صفحه ی ٨۴٩ ج ۵ : محسن روح الامینی از بدو ورود بدنش جوش زده بود و اوضاع خوبی نداشت تا اینکه طی حضور در کهریزک دچار عفونت شدید به طوری که جوش های بدنش بزرگ شده و شروع به ترکیدن کرد. اظهارات سامان گنجی به شرح صفحات ٨غ۵۴ ج ۵: نحوه ی برخورد با مرحومین وحشیانه بود به صورتیکه روح الامینی دچار گیجی و منگی شده بود به علت برخورد زیاد باتوم با سرش و بدنش نیز از شکنجه عفونت کرده بود و گ ۱ رهسپار دستبند ها را محکم بستند و با فریاد و داد و بی داد فضایی از دعب و وحشت ایجاد می کردند و وقتی در اتوبوس خواستیم آب به روح الامینی بدهیم به ما ندادند و آب را خودشان می خوردند و به ما نمی دادند. اظهارات احمد زمان پور به شرح صفحه ی ٨۴۴ ج ۵: بر خورد با آنها (مرحومین) مثل همه ی ما بود لیکن حال آنها وخیم تر بود و وقتی که می گفتیم حالشان بد است می گفتند به درک بگذارید همه شان بمیرند و به خاطر شکنجه خصوصا محمد کرمی که بیشتر از همه آنها را کتک میزد و ملاحظه نمی کرد فوت شدند و دو نفر از آنها که در اتوبوس به سمت اوین میرفت حالشان بد بود که به مسئولین اتوبوس گفتیم که اینها دارند میمیرند ولیکن اهمیتی ندادند و فوت شدند و فکر کنم روح الامینی در زندان فوت شد. اظهارات علیرضا اصفهانی به شرح صفحه ی ٨۶۵ ج ۵: محسن روح الامینی به شدت پشتش چرک کرده بود و دکتر ایشان را دید ولی هیچ تجویزی برای او نکرد و با آقای روح الامینی هم مثل همه بر خورد کردند. اظهارات صادق صولتی به شرح صفحات ۱٢٨ و ۱٢٩ ج ۶: روح الامینی نیز در بازداشت گاه ما بود .او به یکی از بیماری های عفونی پوستی نادر مبتلا بود و در آن چهار روز که در کهریزک بودیم اصلا نخوابید و همش سر پا بود و احتمال این وجود دارد که به علت شرایط بد و عفونت پشتش باعث ورود عفونت به خونش و سکته کرده باشد. مثلا به بازداشتی و اصلا شرایط خاص جسمانی آنها توجه نداشتند و همان طور که در بالا نوشتم آنها را مورد شکنجه قرار می دادند و باعث فوت شد.
|