اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
لایحه حقوق شهروندی سال 1964 و لایحه حق رأی سال 1965 تصویب شد و وارد قانون اساسی ایالات متحده گردید. کینگ و (SCLC) اصول و روشهای اعتراض بیخشونت را در شهرهای مختلف اجرا کردند؛ گرچه برخی از آنها به خشونت کشیده شد ولی در مجموع شیوه کار آنها تأثیرگذار و موفقیتآمیز بود. مهمترین اعتراضات تحت رهبری کینگ و گروه عبارتند از: آلبانی در سالهای 1961 و 62، بیرمینگام در تابستان 1963 و سنتآگوستین فلوریدا در سال 1954. همچنین کینگ در دسامبر 1964 به همراه (SCLC) به نیروهای (SNCC) در سلما ی آلاباما برای همکاری با ثبتنامکنندگان رأیگیری پیوست. راهپیمایی واشینگتن پس از آن اس سی ال سی و اس ان سی سی تلاش کردند تا راه پیماییای از سلما به مرکز ایالتی مونتگومری برای 25 مارچ 1965 سازماندهی کنند. تلاش اول در روز 7 مارچ به دلیل خشونت جمعیت انبوه مخالفین و پلیس علیه تظاهراتکنندگان متوقف شد. این روز با نام یکشنبه خونین شناخته میشود. یکشنبه خونین نقطه عطفی برای جلب حمایت عمومی برای جنبش حقوق شهروندی – مهمترین حرکت شکل گرفته براساس راهبرد (استراتژی) بی خشونتی کینگ تا آن زمان، بود. پخش تصاویر خشونت پلیس در آمریکا همدردی عمومی با تظاهرات را برانگیخت. تلاش دوم در 9 مارچ پس از مذاکرات کینگ با مسؤولان شهر سلما به وسیله کینگ در پل ادموند پتوس متوقف گردید که باعث نارضایتی برخی از فعالان شد. در نهایت تظاهرات با همکاری رئیس جمهور لیندون جانسون در روز 25 مارچ برگزار شد و چنان که ویلی ریکز گفت نشان دهنده "قدرت سیاهان" بود. کینگ به نمایندگی از SCLC جز شش سازمان بزرگ حقوق شهروندی بود که نقش رهبری راهپیمایی واشینگتن برای کار و آزادی را بر عهده داشتند. هدف اصلی راهپیمایی بیان شرایط ناامیدکننده سیاهپوستان در جنوب بود. راهپیمایی علاوه بر انتقاد از دولت خواستههای مشخصی را مطرح کرد: پایان دادن به تبعیض نژادی در مدارس، مشروعیت بخشی به حقوق شهروندی شامل قانونی برای رفع تبعیض نژادی در استخدام، محافظت فعالان حقوق شهروندی از خشونت پلیس، حداقل دستمزد 2 دلار برای همه کارگران و خودگردانی ناحیه کلمبیا. با وجود تنشهای بسیار زیاد، بیش از 250هزار نفر از اقوام گوناگون در تظاهرات شرکت کردند و از محل یادبود لینکلن تا نشنال مال حرکت کردند. تا آن زمان، این تعداد جمعیت بیشترین تعداد معترض در یک رویداد این چنینی بود. کینگ سخنرانی مشهور خود یعنی "من رویایی دارم" را در این همایش انجام داد که به عنوان یکی از بهترین سخنرانیها در تاریخ آمریکا شناخته میشود. در 14 اکتبر 1964 کینگ جوانترین دریافتکننده جایزه صلح نوبل شد. او این عنوان را به دلیل رهبری مقاومت بیخشونت برای پایان دادن به تعصبات نژادی در ایالات متحده کسب کرد. با آغاز سال 1965، کینگ تشکیکهایی در مورد نقش آمریکا در جنگ ویتنام مطرح کرد و در سخنرانی 4 آوریل 1967 خود عنوان کرد که آمریکا تلاش میکند ویتنام را مستعمره خود کند و آمریکا را بزرگترین مروج خشونت در جهان نامید. علاوه بر این به نیاز جامعه آمریکا برای تغییرات اخلاقی اشاره کرد: " به زودی یک انقلاب حقیقی در ارزشها برای تقابل شدید فقر و ثروت الزامی است. سرمایهداران غرب پول زیادی در آسیا، آفریقا و آمریکای جنوبی سرمایهگذاری کردهاند تنها برای این که سودهای کلانی از این طریق بدست آورند؛ بدون آن که کاری به بهبود اجتماعی کشورها داشته باشند" کینگ مورد نفرت نژادپرستان جنوبی قرار داشت اما پس از سخنرانیهای اواخر عمرش مورد حمله رسانهها نیز قرار گرفت. واشینگتن پست نوشت کینگ "کارهای مفید برای خود، کشورش و مردمش را نابود کرده است." سخنرانیها بازتابی بود از نگرش سیاسی تکامل یافته او در سالهای بعد. او صحبتهای خود را به نیاز شدید کشور برای ایجاد تغییرات بنیادین در زندگی سیاسی و اقتصادی متمرکز کرده بود. کینگ همواره مخالفت خود را با جنگ و تمایلش برای توزیع دوباره منابع به شکلی صحیح و بر اساس عدالت سیاسی و نژادی بیان میکرد. او در سخنرانیهای خود بسیار با احتیاط سخن میگفت تا توسط دشمنان سیاسیاش کمونیست خوانده نشود، اما ظاهرا در جمعهای خصوصیتر از علاقهاش به سوسیال دموکراسی صحبت کرده بود. "شما نمیتوانید در مورد مشکل سیاهان صحبت کنید بدون آن که از میلیاردها دلار صحبت نکنید. نمیتوانید در مورد پایان دادن به اصلامها (slum = اسکان غیررسمی افراد فقیر بدون امکانات شهری) صحبت کنید بدون آن که در ابتدا از سود موجود در اصلامها صحبت نکنید... اشکالی در سرمایه داری وجود دارد ... باید توزیع بهتری از ثروت وجود داشته باشد و شاید باید آمریکا به سوی سوسیال دموکراسی حرکت کند" (سخنرانی لوترکینگ در 16 نوامبر 1966 در فرگمور) در سال 1968 کینگ و اس سی ال سی "کمپین مردمان فقیر" را برای نشان دادن وضعیت نامناسب عدالت اقتصادی برگزار کردند. آنها خواهان کمک به فقیرترین افراد ایالات متحده بودند. مارتین لوتر کینگ در ساعت 6 و یک دقیقه بعدازظهر 4 آوریل 1968 بر روی بالکن متل لورن در ممفیس تنسی در حالی که برای همراهی کارگران مورد استثمار ممفیس در راهپیمایی آماده میشد، مورد اصابت گلوله قرار گرفت. دوستانش پس از شنیدن صدای گلولهها خود را به بالکن رساندند و با بدن غرقه در خون کینگ روبرو شدند. ساعاتی بعد دکتر مارتین لوتر کینگ کشیش آزادیخواه و مبارز بیخشونت در بیمارستان دار فانی را وداع گفت. در تشییع جنازه وی حدود 300 هزار نفر شرکت کردند. جیمز ارل ری اعتراف کرد که به کینگ شلیک کرده است و با آن که بعدا اعتراف خود را پس گرفت، محکوم شد. در سال 1999 کورتا – بیوه مارتین لوتر کینگ که خود از فعالان حقوق شهروندی است، از لوید جوورز شکایت کرد. او 100 هزار دلار برای برنامهریزی ترور کینگ دریافت کرده بود. تحقیقات نشان داد که برخی مقامات دولتی در ترور نقش داشته اند؛ گرچه هنوز همه مسائل به درستی روشن نشده است. |