ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

نکته ی کلیدی این است که با وجود آنکه لیبی دست بزرگترین شرکتهای چند ملیتی آمریکایی ـ اروپایی را در چپاول ثروت نفتی اش باز گذارده است، بعنوان یک متحد جغرافیایی ـ سیاسی ـ نظامی از طرف غرب برسمیت شناخته نمی شود. همانطور که قبلاً هم بدفعات ذکر کرده ایم انگیزه ی ایجاد امپراطوری ، نظامی است و نه اقتصادی. به این دلیل است که میلیاردها دلار سود اقتصادی شرکتهای غربی و قراردادهای آنها در تحریم هایی که بر علیه عراق و ایران وضع شد از بین رفت و حمله و اشغال عراق باعث ایجاد اختلال در بهره برداری از منابع نفت این کشور بمدت یک دهه گردیده است.حمله ی تحت رهبری آمریکا به لیبی که اکثر حملات هوایی و پرتاب موشک آن توسط دولت اوباما انجام می شود، بخشی از یک ضدحمله ی وسیع در پاسخ به جنبش های دموکراسی خواهانه ی مردمی اخیر در کشورهای عربی است. غرب از سرکوب این جنبش های طرفدار دموکراسی در سرتاسر خلیج حمایت می کند؛ گروههای طرفدار آمریکا و اسرائیل را در مصر تأمین مالی می کند و با دخالت در حوادث تونس سعی دارد تا یک رژیم همسو با منافع غرب سرکار بیاید. از یک رژیم دیکتاتوری در الجزایر و حملات روزانه ی اسرائیل به غزه پشتیبانی می کند. در همین راستا، غرب از شورش همکاران سابق قذافی و سلطنت طلبان راست گرا حمایت می کند و مطمئن است که لیبی آزاد شده بار دیگر پایگاههای نظامی مورد نیاز امپراطوری سازان آمریکا ـ اروپا را در اختیار آنها قرار خواهد داد.

از طرفی، دیگر قدرتهای جهانی و منطقه ای با اقتصاد بازار در حال رشد از این درگیری که دسترسی آنها را به نفت بخطر انداخته و معاملات بزرگ بهره برداری از منابع نفتی لیبی را که با قذافی به امضاء رسانده اندبه مخاطره می اندازد حمایت نمی کنند. اقتصادهای در حال رشد آلمان، چین، روسیه، ترکیه، هند و برزیل بر بهره برداری از بازارهای جدید و منابع طبیعی در سراسر آفریقا و خاورمیانه متکی هستند در حالیکه آمریکا، انگلیس و فرانسه میلیاردها دلار هزینه می کنند تا این بازارها را دچار بی ثباتی کرده، زیر ساختهای آنها را نابود ساخته و باعث برافروختن جنگهای مقاومت دراز مدت می شوند. قدرتهای اقتصادی در حال رشد به این نکته توجه دارند که شورشیانلیبی نمی توانند به یک پیروزی سریع دست یافته و یا محیط باثباتی را برای تجارت و سرمایه گذاری دراز مدت فراهم نمایند. این شورشیاندر صورت دستیابی به قدرت ، وابستگان سیاسی قدرتهای نظامی حامی آنها خواهند بود. کاملاً واضح است که دخالت نظامی امپریالیستی به حمایت از جدایی طلبان منطقه ای، این اقتصادهای در حال رشد را بشدت مورد تهدید قرار خواهد داد : آمریکا از شورش های نژادی ـ مذهبی در ایالت تبت چین و همچنین جدایی طلبان اویغور در این کشور حمایت می کند؛ تجزیه طلبان چچن ناحیه ی قفقاز در روسیه نیز همواره مورد پشتیبانی آمریکا و انگلیس بوده اند. هند نگران حمایت نظامی آمریکا از پاکستان که مدعی کشمیر است می باشد. ترکیه با جدایی طلبان کرد روبروست که از کردستان عراق مورد حمایت آمریکا اسلحه دریافت کرده و از آن بعنوان یک جایگاه امن استفاده می کنند.

تهاجم نظامی امپریالیستی بر علیه لیبی در شمال آفریقا در حمایت از جدایی طلبان دست نشانده اش باعث نگرانی اقتصادهای در حال رشد است. این تهاجم همچنین برای جنبش های آزادیخواهانه ی مردمی عرب تهدیدی بشمار می آید. و دست آخر اینکه این تهاجم، ناقوس مرگ اقتصاد آمریکا و بهبودیشکننده ی آنرا بدنبال خواهد داشت : برگزاری سه جنگ همزمان و بی پایان کمر بودجه ی آمریکا را خواهد شکست. و از همه غم انگیزتر اینکه تهاجم بشردوستانه ی غرب  به تلاش های آزادی خواهان واقعی، سوسیالیست ها و ملی گرایان لیبیایی که برای آزادی کشورشان از یوغ دیکتاتوری و مرتجعین مورد حمایت امپریالیسم مبارزه می کنند ضربات نابود کننده ای وارد خواهد کرد . منبع:مجله هفته http://www.hafteh.de/?p=17815

تکثیراز جهانگیر محبی

 

مردم شریف و آزاده ایران؛

کدام را باور کنیم،

دم خروس یا قسم حضرت عباس را !؟

مادران پارک لاله  18 مهرماه 1390

از زمان ِروی کار آمدن و تثبیت حکومت جمهوری اسلامی، نقض حقوق بشر آغاز شد. کشتار مردم کردستان، انقلاب فرهنگی و اخراج تعداد زیادی از دانشجویان و استادان از دانشگاه، زندانی کردن نیروهای سیاسی و هواداران ساده آنها، شکنجه های وحشیانه قرون وسطایی در زندان ها، کشتارهای فردی و جمعی زندانیان در زندان ها، دفاع از جنگ و خانمان سوزی مردم و برجای ماندن تعداد زیادی کشته و مجروح و معلول جنگی، اخراج بسیاری از نیروهای اندیشمند از محل کار، ترورهای بی رویه در داخل و خارج از کشور، حمله به خوابگاه ها و کشتن دانشجویان، فراری دادن بسیاری از نیروهای آگاه به خارج از کشور، به گلوله بستن مردم در خیابان ها، حمله به تجمع های زنان، کارگران، معلمان، دانشجویان و مراسم سوگواری خانواده های داغدار در خانه ها و گورستان ها و هزاران موارد نقض حقوق بشر که حتی از نام بردن تک تک آنها عاجزیم. چه باید کرد؟

در ایران هیچ فرد و گروه و دسته معترضی حق زندگی ندارد. تمامی افراد، حتی خودی ها با کوچک ترین مخالفتی هستی شان نیست می شود و یا سر از زندان در می آورند. دین و مذهب و شریعت، فقط بهانه ای شده است برای پر کردن جیب شان. امروز در وضعیتی هستیم که حتی وکلا امنیت جانی ندارند. آنها وکالت خوانده اند که از متهمان دفاع کنند، ولی خود متهم می شوند و با احکامی سنگین به زندان می افتند یا تحت فشارهای نیروهای امنیتی قرار می گیرند.

آیا زمان آن نرسیده است که به این نقض آشکار حقوق بشر به طور گسترده اعتراض کنیم؟ ما مادران پارک لاله که خود را مادران تمامی فرزندان ایران می دانیم، به نقض آشکار حقوق بشر در ایران معترضیم.

جناب آقای احمد شهید؛

سازمان ها و نهادهای حقوق بشری ایران و جهان!

بدانید و آگاه باشید که نقض حقوق بشر در ایران بیداد می کند

برای نمونه، اسامی و احکام تعدادی اندک از زندانیان طیف های مختلف و تنی چند از کشته شدگان ده سال اخیر را می آوریم، تا یادمان باشد که تعهداتی داریم و باید برای رهایی از این بیدادگری ها چاره ای بیاندیشیم. {لازم به یادآوری است که در اینجا از ذکر کشته شدگان ده سال اخیر (اعدام ها و کشتارهای خیابانی) خودداری شده است.}

فعالان کانون مدافعان حقوق بشر و وکلا:

قبلی

برگشت

بعدی