اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
|
اجازه تدريس زبانهای غيرفارسیمـژده! مـژده! حکومت اسلام اجازه تدريس زبانهای غيرفارسی را صادر کرد!! ناصر ايرانپور
فاشيسم و شووينيسم از شان و کول اين رژيم ميبارد. آن وقت ميگويند که اين رژيم تنها استبداد مذهبي است!! به خبر تازهی ذيل توجه کنيد: "محمدرضا مخبر دزفولي، دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي، به خبرگزاري مهر گفت که ديگر هيچ مانعي براي اجراي مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي مبني بر تدريس زبانهاي محلي در دانشگاهها وجود ندارد. وی اضافه کرد که دانشگاهها ميتوانند دو واحد اختياري به آموزش زبانهاي محلي اختصاص دهند، اما نظارت بر اجراي آن بر عهده فرهنگستان زبان و ادب فارسي است." رژيم بعد از گذشت بيش از 30 سال سرکوب مطالبات ابتدايی مردم کردستان و تصويب قانون اساسي سراسر ارتجاعياش که در آن تدريس "زبانهای اقوام" را مثلا "بلامانع" دانسته، تازه ميخواهد مرحمت کند و اجازهي آموزش زبانهاي غيرفارسي ايران را بدهد، آن هم 1) تنها تحت عنوان "زبانهاي محلي"، 2) تنها در دانشگاهها، 3) تنها "دو واحد" از آنها، 4) اين هم "اختياري"، 5) و البته تحت نظارت "فرهنگستان زبان و ادب فارسي". سالي که نيکوست از بهارش پيداست. زبانهاي ميليونها شهروند اين مملکت را "محلي" مينامند، مرقوم فرمودهاند که اجازهي تدريس دو واحد از آنها را در دانشگاه ميدهند، اين درحاليست که هيچ رشتهاي نيست که در مدرسه و دانشگاه دهها، تکرار ميکنم، دهها واحد زبان فارسي تحت عناوين مختلف ("زبان فارسی"، "ادبيات فارسی"، "انشاء فارسی"، "املای فارسی"، "متون ادبی فارسی"، "دستور زبان فارسی"، ....) نداشته باشد، درحاليکه زبان فارسي از مرحلهی ابتدايي تا دکترا از درسهاي اجباري ميباشد و آن هم صرف نظر از اينکه کدام رشته را بخواني. تازه تدريس اين "زبان محلی" را هم تحت کنترل خود ميگيرند، لابد اين حضرات زبانهای کردي و آذري و بلوچي و ترکمني و عربي خوب ميدانند و اکنون ميخواهند ياد کرد زبانان، ترکزبانان، بلوچزبانان، ترکمنزبانان و عرب زبانان کشورمان بدهند! نکند خدايي نکرده ميخواهند مضامين آنها را کنترل کنند، تا مبادا چيزي در کلاسهاي آموزشي گفته شود که اقتدار بلامنازع آنها را زير سوال ببرد! شنيدم، از يک معلم زبان انگليسی در کردستان پرسيدهاند که چرا شاگردانش زبان ياد نگرفتهاند. وی به زيبايی پاسخ داده: " من آذری به زبان فارسی به بچهی کرد انگليسی ياد بدهم، چگونه میخواهيد ياد بگيرد؟!!" آری، در حالی که در ايران میتوان انواع و اقسام زبانهای زنده و مردهی جهان را تا تحت تخصص آموخت، نيمی از مردم کشورمان هنوز هم که هنوز است، در آغاز هزارهی سوم، در کشوری که داعيهی تمدن چند هزار ساله دارد، از حق ابتدايی تدريس و آموزش به زبان مادری و حتی آموزش زبان مادری بعنوان يک درس محرومند. زير حکومت صدام ديکتاتور و جنايتپيشهی مثلا عربتبار کردهاي "ايرانيتبار" دههها حق آموزش زبان مادري کردي را داشتهاند و اما در مثلا "موطن" خود بعد از کشتار انسانهاي زياد آن هم بعد از 33 سال تازه میخواهند اجازه دهند که در "دانشگاه" بصورت "اختياری" "دو واحد" "زبان محلی" تدريس شود!! تازه اين هم تاکنون در مرحلهي حرف مانده است. عمق فاجعه را در اين لطف و ترحم رژيم اسلامي بنگريد! ولی ماندهام با آموزش مثلا زبان کردي و بلوچی و ترکی و عربی جواب فاطمهي زهرا را چگونه ميدهند! پاسخ مردم کردستان به اين رژيم پليد اما واضح است: کور خوانديد؛ مسألهي آن دسته از مردم کشورمان که به زباني غير از فارسي تکلم ميکنند، اکنون ديگر دهههاست از موضوع فرهنگ و زبان گذشته است. اين مردم ديگر خواهان حق تعيين سرنوشت از جمله سياسي خود هستند، خواهان مشارکت در سياستگزاري و قانونگزاري خرد و کلان کشور خود در تمام عرصهها هستند و در بحبوبهي "انتخابات" مجلس رژيم فريب اين شوخيهاي بيمزهي آن را نخواهند خورد. مردم بهخوبی دريافتهاند که حتی دستيابی به حقوق زبانی و فرهنگی در اين رژيم محال است و سرنگونی تام و کمال اين رژيم شرط نخست احقاق حقوق از جمله فرهنگیشان است. يادآوری: در سويس فدرال و دمکراتيک هر چهار زبان اين کشور "ملی" و "رسمی" میباشند و در قانون اساسی اين کشور يک به يک نامبرده شدهاند و پديدهای بنام "زبان محلی" وجود خارجی ندارد. توجه شود که حتی رتورومانی، زبان کولی های دورهگرد اين کشور، نيز ملی و رسمی میباشد. هر شهروند سويسی بايد حداقل دو زبان اين کشور را ياد بگيرد، آنهم صرفنظر از اينکه به کدام گروه زبانی اقليت و يا اکثريت تعلق داشته باشد. فرق بين واقعيات و ادبيات ايران اسلامی و سويس فدرال را بنگريد
|