درباره آزادگی

شماره جدید

چه کسی و چه کسانی خشونت می کنند. اعتراض به خشونت، خشونت زدایی است. جرمش برای ولی فقیه ضد انقلابی و برای اصلاح طلب انقلابی است.
انسان بدون حقوق چیست؟
انسان بدون آزادی چیست؟ کیست؟
انسان بدون آزادی کسی است که در جهنم زندگی می کند. از کسی که جهنم را برایمان ساخته منتظر چه اصلاحی و تغییری هستیم؟
حق هر انسانی است که از تمامی حقوق خود برخوردار بگردد و حکومت و نظام باید مدافع و برقرار کننده حقوق انسانها باشد. هر نظامی باید برای شکوفایی استعدادهای مردم بکوشد.
برای اصلاح طلبان حکومتی مردم چانه زنان از پایین بودند و هستند. آنها معتقد بودند که می توانند در بالا با سران قدرت به توافقی برسند و یا چانه زنی کنند. فریادها رساتر می شد. دنیا به تماشا نشسته بود که ایرانیان چگونه از استبداد حاکم بر ایران بطرف دمکراسی می روند و اصلاح طلبان، منتظر اوامر رهبری بودند که کی وقت آن می شود که در چهار چوب نظام، رهبری موافقت کند که آنها چون دوران خاتمی ترکیب نظام را نگاه دارند ولی از رهبر بخواهند که لطفا کمی به مردم اجازه نفس کشیدن بدهد. خشونت ولی فقیه ادامه داشت.
خشونتی که می خواست تا آخر برود.
اعدامها ادامه یافتند. استبداد مذهبی در ذهنیت و عمل، مردم را آلت و رهبر را مالک جان و ناموس و مال مردم می داند و خشونت طلبی را جزو لاینفک حکومت خود می داند. آقای خمینی اعتقاد به خشونت داشت و اعدامها را مشروع می دانست و آقای خامنه ای هم ادامه دهنده راه و روش اوست و اعتقاد به اَلنَصّرُ بِالرُعب دارد.
اعدامها و شکنجه ها از روز اول این حکومت با خواست و به فرمان خمینی شروع شد ند.
اعتراض بنی صدر به عنوان اولین رئیس جمهور به شکنجه و چماقداری در دوران ریاست جمهوریش، و دفاع از آزادیهای مردم و گروههای سیاسی و استقلال کشور، با هذف او و همیارانش، با خشونت بی حدی به پایان رسید.
در تاریخ جمهوریت ایران تنها رئیس جمهوری که از حق مردم و گروههای مختلف سیاسی و حتی نظرات مخالف خود دفاع کرده است بنی صدر می باشد. در تاریخ ۳۰ سال گذشته تنها رئیس جمهوری است که وفای به عهد کرده و در خدمت مردم بوده تا آنها به حقوق خود برسند. البته پاسخ آزادیخواهی و مدافع حقوق همگان بودن وی را، محمدی گیلانی با ۶ بار باغی با غین دانستن، در واقع رای به ۶ بار محکوم به اعدام بودن او داد.
از روزهای ایستادگی جوانان کشور و آن همه شور و عشق ۲ سالی است که می گذرد. جهان از جوان ایرانی که در مقابل ستم رهبر روحانی ایستاده بود به شور در آمد و استبدادهای کشورهای عربی دچار دگرگونی های مختلف بسوی استقرار مردم سالاری گردیدند.
در کشور ما ولی فقیه تا کشاندن ایران به دامان جنگ هم ایستاده است. نکند جوانانی در صحنه شعار آزادیخواهی را به نتیجه برسانند و ایران را از شر ولی فقیه برهانند.
کوشش برای زیست در آزادی با تمام زیباییش ارزش هر گونه ایستادگی را دارد. هر روز که زودتر به آزادی برسیم این طناب خفت و خشونت و عقب افتادگی را از سر خود باز کرده ایم.

آزادی و آزاداندیشی در دوران ولایت فقیه

مریم دهقانپور

آنگاه که دشمنان آزادی و آزاد اندیشی برای انسانهای بیگناه که صرفآ آزادی را برای خود و دیگران به ارمغان میاورند ،از قدرت اهریمنی خود استفاده میکنند دیگر نه از آزادی اثری میگذراند و نه به کسی اجازه ی گفتن کلمه ی آزادی را میدهند.

پس بیاییم دست در دست هم زنجیری محکم بسازیم تا بتوانیم با زبان و فکر آزادیخواهانه ی خود دیوار اسارت و دیکتاتوری را ویران نموده و مستبدان و دیکتاتورها را در پیشگاه آزادی محاکمه نماییم .

آزادی کلمه ی زیباییست ولی معنی و مفهومی در کشور ما که بنیانگذار آزادی و آزادگی بوده است، ندارد و کسی را یارای به زبان آوردن این کلمه زیبا نیست .

وای بر ما که از آزادی فقط نوشتن آنرا اموختهییم و در میهن عزیزمان ایران حتا توان نوشتن آنرا نداریم و صدها جوان آزاد اندیش و آزادیخواه را صرفآ به جرم آزاد اندیشی در پشت میله های زندان محبوس نموده و دیکتاتورها آنان را به جرم عقیده ی پاکشان شکنجه و محاکمه مینمایند تا دیگران در زندانی به وسعت ایران از آزاد اندیشی سخنی به زبان نیاورند.

بعد از چندین سال زندگی ، هر روز شاهد حدود ۱۴ ساعت تابش نور آفتاب به قله ی رفیع دماوند ، دنا، سبلان و دالاهو بوده ام ، تازه فهمیدم که این تابش آفتاب نیست .

سقف خانه ی مادر من ایران پنجره ای رو به تابش آفتاب ندارد ، میهنم ایران که روزی پنجره هایش تمام نور آزادی را در خود جای میداد ، اینک ابر سیاه استبداد و دیکتاتوری در لباس ، دین ، خرافه پرستی .... جلوی تابش آزادی را گرفته است .

من با سخنان دلم پنجره ای رو به آفتاب آزادی میهنم باز کرده ام .

به امید آزادی ایران و ایرانی

بعد از این مقدمه چکیده ای از ستم و جنایات جمهوری اسلامی ایران به رهبریت ولایت فقیه را بطور خلاصه در 3 بخش عنوان می کنم

1 . کشتار سالهای 60 تا 67 :

لیستی که توسط فعالان حقوق بشر ( ايران تريبون) تنظیم و در تاریخ شنبه ، 4 تیر 1390 به صورت کتاب در دسترس عموم قرار داده اند با آمار 10787 نفر اعدامی

که در این آمار اسامی و محل اعدام افرادی که شناسائی شده اند کامل ذکر شده و بدیهیست که بخش عظیمی هنوز از اعدامیان شناسائی نشده اند.

2 . کشتار در تابستان 1367 : که به کشتار تابستان خونین یاد میشود آمارهای متغیر وجود دارد و به علت این‌که جمهوری اسلامی ایران همچنان بر سر کار است تعداد دقیق اعدام‌ها هرگز فاش نشده است و بین مراجع مختلف در مورد آن‌ها اختلاف وجود دارد. عموماً کمتر از هزار نفر حداقل و ۱۲ هزار نفر حداکثر شمرده می‌شود. در این‌جا سعی می‌شود ابتدا به اعداد اعلام‌شدهٔ منابع مختلف رجوع می‌شود و سپس به لیست‌های مختلفی که از کشته‌شدگان منتشر شده اشاره می‌شود.

سازمان عفو بین‌الملل "بیش از ۲۵۰۰ نفر" را اعلام کرده است.

در ضمن لیست و نام‌های مشخص حداقل پنج هزار نفر توسط سازمان‌های مختلف اعلام شده است.

قبلی

برگشت

بعدی