اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره 224 |
قتلهای ناموسی و جوامع سنتی قتل های ناموسی آیا ریشه دینی دارند؟ آیا پس زمینه وقوع این گونه قتل ها سنت دیرینه ای است که مبتنی بر فرهنگ مردسالاری و قاموس و ناموس خانواده مرد است؟ قربانیان قتل های ناموسی آیا فقط زنان هستند؟ برای چاره جویی و زدودن این رفتار خشونت آمیز علیه زنان و گاه مردان در جامعه چه باید کرد؟ محسن کاکارش به گفته حسین بارونی، رئیس پلیس بوشهر در چهارماه نخست امسال، شش نفر در بوشهر به قتل رسیدهاند. علاوه بر این، آمار قتل به طور کلی در ایران تکاندهنده است. رئیس پلیس آگاهی نیروی انتظامی سال ۱۳۹۰ خورشیدی گفته بود هرسال در ایران حدود دو هزار و ۵۰۰ قتل رخ میدهد.
به گفته این مقام نیروی انتظامی انگیزه بیشتر قتلها مواردی مانند «درگیری، سرقت و اختلافات خانوادگی و اختلافات مالی» است. به نظر میرسد خشی از اختلافات خانوادگی در کل کشور که رئیس پلیس آگاهی نیروی انتظامی به آن اشاره کرده، مربوط به قتلهای ناموسی است. هرماه در شهرستان مریوان یک «قتل ناموسی» با چاقو، تبر، اسلحه شکاری و … صورت میگیرد. شماری از مردان در جوامع سنتی، در پی آنچه ننگین کردن شرافت خود و خانواده خود می پندارند، برای صیانت از آنچه «ناموس» میخوانند، زنان و دختران جوان خانواده خود را به دلیل داشتن گاه یک رابطه عاشقانه، اعتراض به ازدواج اجباری، رابطه جنسی خارج از چهارچوب ازدواج و … تا سر حد مرگ، شکنجه میدهند و گاه آنان را خفه میکنند. این آماری است از وضعیت زنان در شهر مریوان و روستاهای اطراف آن که انجمن زنان مریوان در تحقیقات میدانی خود به دست آورده است. شهین محمدی، عضو این انجمن به زمانه میگوید، تعداد زنانی که در روستاها و اطراف شهر مریوان کشته میشوند به مراتب بیشتر از سطح شهر است. شهین محمدی: «در جوامع سنتی، زن وابسته به مرد است. این وابستگی در روندی اجتماعی منجر به نوعی بردگی شده است. به طوری که کل وجود زن حتی زندگی او در اختیار مرد است و مرد در ارتباط با سرنوشت زن حق تصمیمگیری دارد. عرف جامعه عشیرهای و سنتی این را نوعی شجاعت و غیرت و عدول از آن را نوعی بیلیاقتی و بیغیرتی میپندارد.» کشته شدن یک زن در هرماه تنها مربوط به یک شهر از مناطق کردنشین است. قتل های ناموسی نیز فقط به کردستان ختم نمیشود و از سالها پیش در سایر نقاط ایران رواج داشته است. به عنوان نمونه بر اساس آماری که منتشر شده است، در سال ۱۳۸۸ خورشیدی ۱۵ زن در اهواز به دلیل مسائل ناموسی کشته شدند. یا بیشتر قتلهای امسال که در بوشهر رخ داده، به دلیل همین مسئله بوده است. زندگی عشیرهای قتلهای ناموسی به عنوان یکی از انواع خشونت علیه زنان، به بهانه دفاع از «شرف و ناموس» صورت میگیرد و در برخی مناطق ایران مانند مناطق کردنشین بیشتر دیده میشود. زمینه افزایش قتلهای ناموسی در مناطقی مانند کردستان چیست؟ شهین محمدی که خود ساکن مریوان است، به این پرسش چنین پاسخ میدهد: «وجود شاخصههایی چند در مناطق کردنشین باعث شده است، این اندیشه (یکی مال دیگری) تقویت و تثبیت شود. نوع زندگی عشیرهای و روستانشینی که در آن قدرت و توان جسمانی در تامین معاش و دفاع در برابر ناملایمات و تهاجم دیگران حرف اول را میزند و این قدرت و نیروی جسمانی هم به مرد تعلق دارد، زن هرچه بیشتر به حاشیه رانده و منزوی میشود. به همین دلیل در جوامع سنتی، زن وابسته به مرد است. این وابستگی در روندی اجتماعی منجر به نوعی بردگی شده است. به طوری که کل وجود زن حتی زندگی او در اختیار مرد است و مرد در ارتباط با سرنوشت زن حق تصمیمگیری دارد. عرف جامعه عشیرهای و سنتی این را نوعی شجاعت و غیرت و عدول از آن را نوعی بیلیاقتی و بیغیرتی میپندارد.» شهین محمدی در جوامع سنتی زن ناموس مرد به حساب میآید و حفاظت از این ناموس وظیفه مرد است. مرد جایگاه و اقتدار خود را در اجتماع در پیوند با حفاظت و صیانت از ناموس میبیند. خانم محمدی میگوید: «نکته مهم آنکه عرف منطقه در پیوند با این موضوع دیدگاه ناموس و به اصطلاح ناموسپرستی را پرورش میدهد و بازتولید میکند. در این نگرش، زن، ناموس مرد است و کل وجود مرد در نوع محافظت از آن تعریف میشود. عدول از آن نیز بیشرفی و بیناموسی است و منجر به طرد مرد و تحقیر او در جامعه میشود. برعکس، حفاظت و صیانت از آن شهامت و افتخار است، شجاعت و غیرت مرد را بیان میکند و مایه سربلندی او در جامعه میشود.» به باور این فعال حقوق زنان، در چنین جامعهای جایگاهی برای اراده و خواست زن تعریف نشده است و زن مانند یک کالا به حساب میآید: «سایر اموال مرد اگر مورد تجاوز و دستبرد قرار گیرد، کسی که تحقیر و مجازات میشود دستبرد زننده و دزد خواهد بود. در حالی که در ارتباط با زن، مسئله کاملاً برعکس و این زن است که اگر مورد دستبرد قرار گیرد، خود او مقصر و مجازات خواهد شد. در جوامع سنتی، مجازات مرگ زن در بسیاری موارد مایه افتخار خداوند او (مرد) به شمار میرود. از طرف دیگر از آنجا که زن هیچگونه حقی در جامعه و خانواده ندارد و اوست که جزو مایملک مرد محسوب میشود، در صورت مرتکب شدن همان عمل از سوی مردان که از دیدگاه مرد اوج گناه و مجازات آن مرگ است، زن حق هیچگونه برخوردی ندارد و مرد همچون اراده مطلق حاضر به دادن هیچگونه توضیحی در برابر عملکرد خود نیست.» قوانین ضد زن و رواج قتلهای ناموسی بر اساس ماده ۲۲۰ قانون مجازات اسلامی پدر و مادر از مجازات قصاص معاف هستند. از طرفی دیگر اگر دختری به دست برادر، عمو و یا دیگر بستگان خود کشته شود، اولیای دم باید پیگیر قضیه باشند. معمولاً در این حالت اولیای دم پیگیر قضیه نخواهند شد. در پیوند با زنان شوهردار از لحاظ قانونی وضع به مراتب بدتر است. در ماده ۶۳۰ قانون اساسی آمده است: «هرگاه مرد همسر خود را در حال زنا با مرد اجنبی مشاهده کند و علم به تمکین زن داشته باشد
|