اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
اثرات آن كم كم ولي عميق است و اثرات روحي و رواني آن تا سالها و حتي تا آخر عمر با انسان همراه خواهد بود. بعد از آن زنداني معمولا كم حرف ميشود و بيشتر در خود فرو ميرود، به هيچ چيز اطمينان ندارد و حالت تشويش و نگراني براي مدتي طولاني يا تا آخر عمر با او خواهد بود. حالتي مانند آنكه او هميشه انتظار حادثه ي بدي را دارد. گوشه نشين ميشود و گاه نيز با خود نجوا ميكند و اصلا به دنياي اطراف خود توجهي ندارد. يكي ديگر از اثرات بعدي زندان انفرادي تكرار مكرر حركات است. حركاتي كه زنداني براي پر كردن زمان خود در زندان به آنها دست ميزند. گاه نيز زندان چنان كوچك است كه زنداني امكان قدم زدن را هم ندارد. در چنين مواقعي مفصل هاي او به علت عدم تحرك دچار آسيب هاي جدي ميشود چون او مدام مجبور به نشستن بر روي زمين است. ابتكار ديگر رژيم اسلامي براي در هم شكستن روحيه افراد و ترساندن آنها اعدام قلابي است. بدين صورت كه صحنه اي دقيقا به مانند اعدام واقعي طراحي ميشود. چشمان و دستان زنداني در مقابل جوخه آتش بسته و دستور آتش داده ميشود اما جوخه شما را هدف قرار نميدهد بلكه تيراندازي به هوا صورت ميگيرد. شوك وارده از چنين اقدامي چنان زياد است كه زنداني بر دو زانو و يا صورت بر زمين ميافتد و در خود ادرار ميكند و براي مدتي حالت رواني زنداني غيرطبيعي خواهد بود. نكته اي كه يادآوري آن بسيار مهم است ناسزاگويي و فحاشي زندانبانان و كاركنان زندان در تمام طول حبس است. چرا كه آنها ميخواهند با تحقير كردن زنداني مقاومت روحي او را درهم بشكنند. به طور كلي با شكستن مقاومت روحي است كه زنداني تسليم شكنجه ميشود نه با شكستن مقاومت جسمي. به همين جهت زندانبانان هميشه سعي دارند زنداني را در جهت آرمان او با دوگانگي مواجه كنند. عدم پاسخ به اين دوگانگي شروع راهي است كه به شكسته شدن ميانجامد. به همين خاطر ايمان و استواري مطلق به آنچه كه يك فرد سياسي بدان اعتقاد دارد ميتواند او را از خيلي مصائب در هنگام شكنجه دور نگاه دارد. آخرين بخشي را كه اينجا در خصوص شكنجه باز ميكنم وادار كردن زندانيها به ديدن افراد در حال شكنجه يا گوش دادن به ضجه هاي آنها يا وادار به ديدن اعدام ديگر زندانيهاست. هدف زندانبانان از اين كار تضعيف روحيه و ترساندن زندانيان است تا در نهايت از نظر روحي خدشه پذير گردند. يكي از سخت ترين اين مناظر وادار كردن زندانيان به مشاهده ي جان كندن زندانيان زني است كه محكوم به مرگ ميشوند. به ايشان پس از بارها تجاوز، حكم اعدام با شليك گلوله ي پلاستيكي در رحم آنها به اجرا درميآيد. در اين حالت قرباني با درد و رنج وحشتناكي در عرض چند ساعت، بسته به مقاومت بدني او جان ميدهد. اما پيچ و خمي كه زنداني از درد كشنده اي كه دارد و به خود مي پيچد و ضجه و ناله هايي كه ميكند بي شك اثر خرد كننده اي بر روي زندانياني دارد كه مجبور به تماشاي اين صحنه هستند. با تمام اين اوصاف هستند زندانياني كه دستگاه جهنمي را با تمام ابتكارات و عظمت خود به مسخره گرفته اند و با مقاومت خود كمر آن را بارها و بارها شكسته اند. آنها دردها و رنج ها را با ايماني راسخ پشت سر ميگذارند و گاه بدون لحظه اي تسليم حكم رهايي و آزادي را به دست ميآورند و آنگاه است كه در وراي آنها و در هنگام آزادي اين شعر معروف خوانده ميشود. شعري كه اميدواريم يك بار براي هميشه براي همه زندانيان سياسي خوانده شود و پس از آن ايران، هرگز رنگ زندان سياسي و زنداني سياسي را به خود نبيند. چو از اين كوير وحشت به سلامتي گذشتي/ به شكوفه ها به باران برسان سلام ما را! شفيعي كدكني (سفربخير) 1ــ رضي مسئول دانشجويي سازمان فدائيان خلق (اكثريت) را قبل از اعدام به اين نحو شكنجه كردند. 2ــ در سال گذشته دانشجويي كه طي تظاهرات 18 تير دستگير شده بود به خاطر اعمال متعدد تجاوز جنسي تعادل روحي خود را از دست داد كه بعد از آزادي از زندان خود را به داخل رودخانه دركه انداخت و جان سپرد. به کوفی عنان دبیرکل سازمان ملل جهت در خواست آزادی بی قیدوشرط دکتر زرافشان سالهاست که عزیزان ما توسط ماًمورین وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران به قتل رسیده اند و ما هیچ پاسخی از مسئولین این رژیم مبنی برافشای حقایق این جنایات دریافت نکرده ایم. اما در میان این همه بی کفایتی مسئولین، دکتر ناصر زرافشان با مسئولیت و پیگیری ویژه و قبول وکالت پروندهء قتل های زنحیره ای، صدای دادخواهی ما در برابر این جنایات بوده است و بخاطر همین حقجویی بی دریغ در راه افشای هویت آمرین و عاملین قتل دگراندیشان در ایران، با اتهامات واهی به پنج سال زندان و پنجاه ضربه شلاق محکوم شده است. اکنون بعد از گذشت سه سال زندگی در زندان، و با توجه به بیماری حاد کلیوی ایشان، تمام پزشکان زندان اوین اظهار داشته اند که او برای درمان بیماری خود به مرخصی نیاز دارد. اما مسئولین به او اجازهء بیرون آمدن از زندان را نداده اند. بعد از این بی مسئولیتی مقامات جمهوری اسلامی، دکتر ناصر زرافشان در نامه ای خطاب به مردم ایران اعلام داشت: برای افشای رفتار غیرانسانی مسئولین، چیزی بجز زندگی خود در اختیار ندارد و از روز سه شنبه هفت ژوئن دوهزاروپنج اعتصاب غذای نامحدودی را شروع می کند و آن را تا زمان رسیدن به خواستههایش و دسترسی به امکانات پزشکی مناسب در بیرون از زندان ادامه می دهد.اکنون 9 روز است که ایشان در اعتصاب غذا بسر می برد. از آنجایی که شرایط سلامتی او برای ادامهء این اعتصاب غذا به مدت طولانی مناسب نیست و حتی جان ایشان را با خطر جدی مواجه می کند، ما خواهان اعمال فشار شما برای بدست آوردن آزادی بدون قیدوشرط دکتر زرافشان هستیم و اعلام می کنیم که دولت جهوری اسلامی مسئول هر گونه خطراحتمالی برای جان ایشان است. شانزدهم یونی 2005 خانوادههای:مختاری، پوینده،فروهر،زال زاده، دوانی، حاجی زاده برای امضای اين نامه و حمايت از آن به آدرس زير مراجعه شود: http://www.petitiononline.com/evin/petition.html سيمين بهبهاني بانوي شعر ايران كه اين روزها شعر دوباره مي سازمت وطن او شعار اصلاح طلبان در انتخابات است ديروز در پاي زندان اوين براي آزادي زندانيان سياسي مي سرايد رخت زندان تنت،
من بمانم خموش؟ جان ناصر زرافشان در خطر جدی است ریاست محترم قوه قضاییه آقای شاهرودی نزدیک به دو هفته پیاپی از اعتصاب غذای دکتر ناصر زرافشان عضو کانون نویسندگان ایران و وکیل پرونده ی قتل های سیاسی پاییز 1377 می گذرد. اعتصاب غذای ناصر زرافشان به بحرانی ترین نقطه ی خود رسیده است و او را در آستانه ی مرگ جدی قرار داده است . مسلما شما به عنوان عالی ترین مقام مسئول قوه قضاییه حاضر نخواهید شد که مسئولیت مستقیم مرگ دکتر ناصر زرافشان متوجه شخص شما شود. بنابر این از شما می خواهیم که بدون فوت وقت ایشان را به بیمارستان انتقال دهید تا از وقوع فاجعه ای قطعی به موقع پیشگیری شود. کانون نویسندگان ایران 25 / 3 / 1384 |