اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
|
در جوامعي مثل ما، اگر جرياني بتواند انتخابات آزاد را تامين كند و حقوق سياسي شهروندان رعايت شود بقيه حقوق قابل دسترسي ميشود. اين تحصن در دورهاي اتفاق افتاد كه جامعه با سياست و سياستمداران قهر است. اين تحصن نشان داد كه هنوز از نظر جامعه، 2 خرداد و اصلاحطلبان خائن نيستند و اميدي هست كه سازش نكنند. جريان اصلاحطلبي نميتواند با شوك حركت كند؛ دوران شوك تمام شده و جامعه بايد به عقلانيت و منطق سياسي برسد. مردم با خاتمي رو راست و شفاف بودند اما خاتمي رو راست و شفافيت نداشت!!!. به یاد اسیران گمنام و آشنای در بند ولایت فقیه: سپیده کاوه ئی
باز هم بهترین فرزندان این مرزوبوم را به دلایل واهی به سیاه چالهای استبداد فرستادند تا به گمان خودصدای در سینه خفته این سرزمین سراسر حماسه را به سکوت مرگبارتبدیل کنند. مگر جرم این عزیزان دربندغیرازبیان حقیقت یا دفاع ازآن چیز دیگری بوده است. استبداد در مرحله اول ایران عزیز را به یک زندان بزرگ تبدیل کرد.
ولی چون ذات ضحاک صفت حاکم غاصب ارتجاعی تنیده در استبداد آرامش نیافت درگوشه وکناراین سرزمین مقدس شکنجه گاههای کوچکتری ساخت تا طلیعه ندای حق طلبانه آزادیخواهان را با جاری کردن خون گلوی این عزیزان در سینه حبس کند. افل از اینکه ازجای جای این سرزمین ظلم زده آثاربی عدالتی و تبعیض و فقرو جنایت چنان نمایان است که دل هرانسانی را به درد میاورد.
حقیقتاَ شما عزیزان دربند بهترین وافتخارآمیزترین قهرمانان این سرزمین اهورایی هستید. درود بیکران بر شما باد که بعضاُ همه چیز خود را فدا کردید و امروز با تنی رنجور شلاق گرسنگی را بر پیکر خود روا داشته اید تا شاید ندای حق طلبانه تان هرچه رساتر به گوش ملت عزیز ایران وجهانیان برسد. شما همانا مصداق: به عشق تو حماسه ها میآفرینم ای وطن ببین که کمترین آن جانم نثارمیکنم وطن میباشید. وظیفه خود میدانم که با تمام توان ندای مظلومانه شما را به گوش همنوطنان برسانم. اولياي دم مقتول حادثه متروي كرج: از سردار كسروي شكايت ميكنيم شاهرخ الیاسی مادرعلي، پسري كه در حادثه مترو كرج با شليك گلوله يك روحاني به قتل رسيد، منتظر ملاقات خود با متهم به قتل عمدي پسرش است. او ميگويد، روز يكشنبه صبح دوباره براي پارهاي از كارهاي پرونده قتل پسرش به شعبه يكم دادگاه ويژه روحانيت خواهد رفت. پروانه بهاري را ميگويم، مادر علي. صدايش دوباره شروع به لرزيدن كرد.به گريه افتاد و گفت: به كدامين گناه پسرم را كشت! خودم را براي ملاقات با متهم پرونده پسرم آماده كردهام. قرار است او را صبح امروز در شعبه اول دادگاه ويژه روحانيت ببينم. ميخواهم تنها از او يك سؤال بپرسم مگر پسرم چكار كرده بود كه مستحق چنين مرگي بود؟ نميدانم چه جوابي به من ميدهد اما ميخواهم ملاقاتم با حضور دادستان، وكيلم و قاضي پرونده باشد. در خواست ملاقات با متهم پرونده را از دادستاني كردم كه ظاهراً با آن موافقت شده است. وكيلم را تعيين كردهام، او روحاني نيست. پروانه دوباره به گريه افتاد. سكوتي طولاني پس از هقهق گريههايش همه جا را فرا گرفت. وي در حالي كه حاضر نشد اسم وكيلش را به زبان بياورد ادامه داد: ظاهراً به وكيلم گفته شد اتهام قتل عمدي به عسگر تفهيم شده است. همچنين پزشكي قانوني در آخرين مراحل كارش عنوان كرده وقوع حادثه عمدي بوده است. ر هر صورت دلم ميخواهد همان جايي كه فرزندم بيرحمانه به قتل رسيده، متهم به سزاي اعمالش برسد. مادر علي گفت: از روز حادثه تاكنون بيشتر شبها خواب تنها پسرم را ميبينم اما اينقدر آشفتهام كه هرگز چيزي به يادم نميماند. من فقط خدا را دارم. مطمئناً او تنها كسي است كه از من حمايت ميكند.
پروانه وقتي از خدا حرف ميزد با اطمينان بيشتري جملاتش را بيان ميكرد. او افزود: من از سردار كسروي كه در ابتداي وقوع حادثه، اظهارات كذبي را عليه پسرم گفته بود شكايت خواهم كرد. مچنين از دستگاه قضايي براي همكاري براي انجام كارهاي پسرم تشكر ميكنم. من شب و روزم را گم كردهام. هر روز بعدازظهر منتظر برگشتن پسرم از سركارش هستم اما وقتي به خودم ميآيم به اين فكر ميكنم كه تا چند سال ديگر بايد تنهاي تنها زندگي كنم. احساس ميكنم اگر هر چه زودتر متهم به قتل عمدي پسرم محاكمه و مجازات شود، آرامتر ميشوم. به تازگي متوجه شدم كه متهم از بستگان نزديك سعيد عسگر است فردي كه سعيدحجاريان نايب رئيس شوراي شهر را در سال 78 ترور كرد. حالا نميدانم چه ميشود؟ چهكار بايد بكنم؟ نكند خون فرزندم پايمال شود و .. |