ارتباط با ما

درباره آزادگی

مسئله ملی  و فدرالیسم

بایگانی

حقوق بشر

دانشجو

و استحاله نظام نيست پس چيست؟ صادق باشيد و بگوييد با پول دولت و سازمان مديريت و برنامه‌ريزي دولت اصلاحات تئوري انحلال داديم نشد."

همزمان سايت عارف نيوز هم در اقدامي مشابه امضا کنندگان را "طرفدار اقتصاد ليبرالي"، "همکاري با رژيم پهلوي"، "طرفدار رابطه با اسرائيل"، "سوء استفاده مالي" و "مخالفت با فقه جعفري" متهم کرد.

کار به جايي رسد که علي قنبري يکي از امضا کنندگان نامه، نطق الياس نادران را هتاکانه خواند و گفت: "وقتي متن نطق ايشان و اتهامات، هتاكي ها و خطا به غير مودبانه و غير عادلانه و سياسي ايشان و بيانيه توهين آميز جمعيت ايثارگران - حزب حامي احمدي نژاد- را ملاحظه كردم، شوكه شدم".

از هنگام انتشار نامه پنجاه اقتصاددان تاکنون، "مبارزه با مفاسد اقتصادي"به "مبارزه با اقتصاددانان" بدل شده و رسانه هاي راستگرا با وارد آوردن انواع اتهامات به اين اقتصادانان و حتا روزنامه نگاران اقتصادي کوشيده اند صداي منتقدان سياست هاي اقتصادي دولت را خاموش کنند. چنانکه چندي پيش سايت عارف نيوز خبر با انتساب دکتر مهدي صحراييان، طراح پرداخت پنجاه هزارتوماني؛ اقتصادداني که بر توزع عادلانه ثروت تاکيد دارد، به شبکه هاي هرمي، از فرار وي از کشور خبر داد و نوشت: "صحراييان بعد از اينكه اطلاع يافت، دستگاههاي نظارتي و قضايي كشور از ارتباط وسيع وي با شبكه هاي هرمي مطلع شده اند، اموال خود را فروخت و به آمريكا گريخت.همچنين برخي محافل قضايي از ارتباطات مشکوک وي با برخي محافل غربي خبر مي دهند."

خبرگزاري ايسنا البته اندکي بعد خبر منتشر شده در اين سايت را تکذيب کرد، اما براي آقاي صحراييان و افراد ديگري که مانند وي مي انديشند، همان يک اشاره کافي بود تا بدانند در صورت انتقاد، چه اتهاماتي در انتظارشان است.

حالا رييس قوه قضاييه هر چه بگويد "نبايد فضاي اقتصادي کشور را امنيتي کرد"، تاثيري در ماجراها ندارد. زيرا در امنيتي کردن فضاي اقتصاد است که مي توان درآمد دو سال نفت کشور را بذل و بخشش کرد.

جمهوری اسلامی به آتش بس و خلع سلاح حزب الله لبنان تن نخواهد داد، جنگ داخلی و اهداف تروریستی در لبنان قدم بعدی پس از خاتمه جنگ است.

نوید اخگر         Nawid_Akhgar@hotmail.com

بر اساس قطعنامه 1701 سازمان ملل طرفین جنگ در لبنان ملتزم شدند که به تخاصم و جنگ در لبنان پایان بخشند و از ساعت 7 بامداد روز دوشنبه 14 آگوست سال 2006 میلادی آتش بس برقرار گشت.

بر اساس این قطعنامه ارتش لبنان همراه با نیروهای چند ملیتی سازمان ملل در جنوب لبنان برای حفظ آرامش مستقر خواهند شد، موضوعی که در گذشته مورد تائید حزب الله و دولت جمهوری اسلامی نبود ولی گسترش جنگ از طرفی و وارد آمدن ضربات استراتژیک بر حزب الله و خطر درگیری ارتش ملی لنبان در دراز مدت با حزب الله لبنان و پا گرفتن جنگ داخلی، حزب الله را مجبور به پذیرش این بند از قطعنامه کرد.

در غیر اینصورت حزب الله مجبور میشد در دو جبهه بر علیه ارتش ملی لبنان و بر علیه ارتش اسرائیل بجنگد. آیا پذیرش این بند قطعنامه یک امر تاکتیکی برای رژیم فقاهتی ملایان و حزب الله بود؟ آیا این شکست اول و استراتژیک رژیم جمهوری اسلامی بود؟

از زمانی که صحبت خلع سلاح حزب الله لبنان که با پولهای میلیاردی مردم فقیر و محروم ایران تجهیز شده است برخاست موضع سران حکومت در ایران روشن بود آنان در یک کلام و بوضوح  چنین اعلام کردند " آنکس که بخواهد کمر به خلع سلاح حزب الله لبنان ببندد هنوز از مادر زاده نشده است  "

اینکه چرا نیروهائی در خاور میانه تن به این همه ذلتی که رژیم جمهوری اسلامی برایشان میآفریند میدهند و خود را آلت دست و مزدور مشتی آخوند قرون وسطائی میکنند مسلما ریشه اقتصادی و اجتماعی داشته و بدون برخورد به این ریشه ها بدست آوردن فرمولهای جذب نیروی هیولای آدمخوار و ویرانگر جمهوری اسلامی بر کسی آشکار نخواهد شد.

یعنی مگر نیروی حزب الله و یا هر انسان دیگری در منطقه نمی تواند ببیند که رژیم جمهوری اسلامی وقتی دلش بحال مردم خودش نمی سوزد و آنان را 30 هزار 30 هزار در زندانها میکشد و یا ملیون ملیون انسان را در جنگ ضد میهنی با عراق فقط برای سر پا ماندن حکومتش گوشت دم توپ میکند و میکشد و میبندد و شکنجه میکند و شلاق و سگنسار میکند و دست و پای میبرد و چادر و چاقچور بر سر و ذهن مردم ایران و منطقه برقرار مینماید و اجازه تنفس به احدی را نمی دهد و جز با زور سپاه و بسیج و خواهر زینب و زیتون و گروههای ترور و پلیس و ارتش بر سر پای نیست نمی تواند دلی جز برای سر پا ماندن خود برای مردم محروم فلسطین و یا لبنان بسوزاند.

چه پارامتر های اقتصادی و اجتماعی در منطقه باید برقرار شود که نظامهائی همانند جمهوری اسلامی نتوانند برای چهار روز بیشتر حکومت کردن هست و نیست انسانها را اینگونه به باد دهند و به بنیادگرائی اسلامی و ارتجاع در منطقه دامن بزنند؟

جنگ و ویرانی و ترور در لبنان، عراق ، افغانستان، فلسطین، پاکستان، هند و ........راز بقاء و ماندگاری رژیم سرکوبگر اسلامی را در ایران رقم میزند. جامعه جهانی میبایستی عینک پراگماتیسم اقتصادی را از چشمان خود بردارد و به ایران با دیدی رئالیستی و استراتژیک که میتواند ثبات کل منطقه را به خطر بیاندازد و یا حفظ کند و فردا با بمب اتم اسرائیل را به تلی از خاک مبدل سازد نظر بیافکند. جنگ رژیم در لبنان بر علیه اسرائیل بسیاری از کارتهای بازی را در سطح بین المللی رو کرد و جهان با آگاهی و عزم دیگری بایستی بدنبال صدور قطعنامه های کاربردی بر علیه سیاست اتمی و تروریستی و بنیادگرایانه رژیم ملایان باشد.

قطعنامه هفت ماده ای فواد سینیوره که به اسقرار نیروهای ارتش ملی لبنان در سراسر خاک آن کشور تاکید کرده بود در بحبوحه جنگ مورد پذیرش حزب الله نیز واقع گردید مستقیما خلع سلاح حزب الله را مد نظر داشت و پذیرش آن از طرف سید حسن نصرالله از دید بسیاری از تحلیل گران بیطرف اگر چه شکست دوم استراتژیک رژیم ایران و حزب الله را به ارمغان آورد یک امر تاکتیکی برای در گیر نشدن با نیروهای لبنانی در بحبوحه جنگ ارزیابی گردید. اسقرار ارتش ملی لبنان در سراسر خاک آن کشور که در قطعنامه 1701 نیز رسما به آن اشاره شده است  مجددا مورد پذیرش حزب الله قرار گرفت ولی در نخستین جلسه هیات دولت لبنان که برای گفتگو در مورد خلع سلاح حزب الله پس از اسقرار آتش بس تشکیل شده بود با بروز اختلاف میان وزیران حزب الله  و دولت بی نتیجه پایان یافت و به آینده نامعلوم موکول گردید. ناگفته نماند که قطعنامه 1559 شورای امنیت وجود هر نیروی نظامی را در لبنان غیر از ارتش ملی آن کشور نفی میکند.

شکست رژیم جمهوری اسلامی در جبهه نظامی در لبنان و پذیرش قطعنامه صلح همراه با نق و نوق های آنچنانی و سوختن کارت حسن نصرالله و حزب الله لبنان بطور تاریخی و شکست رژیم در جبهه دیپلماتیک سیاسی در شورای امنیت که روسیه و چین نیز به قطعنامه صادره رای مثبت دادند اگر چه به گفته آگاهان سیاسی ترور را در عراق و افغانستان، پاکستان ، هند  و....... گسترش خواهد داد ولی رژیم اسلامی در صدد است برخورد نظامی را در لبنان در فرم دیگری از طرق جنگ داخلی ادامه دهد.

با خوش بیانه ترین دید به قضایای لبنان باید خاطر نشان کرد که درس گرفت از تضاد بین حماس و نیروهای فتح در فلسطین در شق دیگری پس از این قطعنامه 1559 و 1701 در میان حزب الله و نیروهای داخلی لبنان بوقوع خواهد پیوست. رژیم برای دور کردن نظر جامعه جهانی از روی افتضاحات تاریخی خویش در داخل ایران به جنگ داخلی در لبنان دامن خواهد زد.و مایل است در صورت خلع سلاح نشدن حزب الله و نپذیرفت آن از طرف اسرائیل و اسقرار و باقی