اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
|
سر مقاله روزنامه انقلاب اسلامی در هجرت شماره 668 تاریخ انتشار 13 فروردین 85 برابر با 3 آوریل 2007 میزان عدالت در قلمرو اقتصاد – 2 اقتصادی در خدمت انسان و طبیعت ابوالحسن بنی صدر حال اگر بخواهیم خاصه سرمایه داری لیبرال را در دینامیک های رابطه سلطه گر – زیر سلطه بازگوئیم، به سخن دیگر، هرگاه بخواهیم واقعیت « جهانی شدن » را و حال و ﺁینده ای که برای انسان می سازد، را باز نویسیم ، دینامیکهای زیر بیانگر جهانی شدن بمعنای سلطه سلطه گران برفراخنای زمین و فضا و حال و ﺁینده های دور هستند. به محک این دینامیکها هر ایران و هر انیرانی در موقعیت زیر سلطه می تواند اندازه بگیرد که چه اندازه اقتصادش زیر سلطه است . در جامعه های مسلط نیز، هر انسان می تواند بسنجد اندازه شئی شدن انسان و ﺁلت قدرت گشتن او را : دینامیکهای رابطه سلطه گر – زیر سلطه : 1 - دینامیک رانت خواری و اقتصاد مجازی ، 2 – دینامیک تضاد ( تضادهای اجتماعی ، تضاد فعالیت اقتصادی با سلامت محیط زیست ، تضادهای قطبهای « رشد » و مناطق رها شده و بنا بر این محروم ، تضاد حال و ﺁینده به زیان ﺁینده و... ) . 3 – دینامیک قدرت ( در اشکال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و « فرهنگی » ) . 4 – دینامیک ابهام و بیم ( گریز قدرت از هرگونه بازرسی انسان ، در نتیجه ، نامعلوم یافتن سرنوشت و گرفتار ترسها گشتن ) . 5 - دینامیک تبعیض ( تبعیض هایی که شرح شدند و بدترین که تبعیض بسود مرگ انسان حقوقمند و به زیان زندگی در ﺁزادی و رشد و بسود مرگ طبیعت است ) 6 - دینامیک پیشخور کردن و ازپیش متعین کردن ﺁینده (جهان امروز، جهان مقروض است و زمان به زمان، این قرض بزرگ تر می شود ) 7 - دینامیک بریدن از واقعیت ( ارضای نیازهای واقعیتی که انسان است و واقعیتی که محیط زیست است هدف فعالیت اقتصادی نیست ، بلکه حد اکثر سود هدف فعالیت اقتصادی است و... ) 8 – دینامیک تجزیه اقتصاد زیر سلطه که با دینامیک ادغام اقتصاد مسلط همراه است ( برای مثال، اقتصاد ایران، نفت و استعدادهای انسانی و سرمایه را به اقتصاد مسلط صادر می کند و کالا و خدمات وارد می کند . با صادر کردن نیروهای محرکه ، جامعه ایرانی از کار محروم می شود . با وارد کردن کالاها و خدمت ، کارهائی را هم که دارد از دست می دهد . در نتیجه اقتصادش متلاشی می شود . تجزیه بعدهای اجتماعی دیگر را نیز فرا می گیرد . در برابر، اقتصاد مسلط نیروهای محرکه را می گیرد، مقدار قابل جذب را جذب و بقیه را تخریب می کند. نظامهای اجتماعی در رابطه، بدین مبادله است که بر پا می مانند . ) 9 – دینامیک تخریب ( تخریب تنها این نیست که دو سوم تولید فرﺁورده ها و خدمات ویرانگر هستند ، تخریب بزرگ تر سیر دادن سرمایه ها به قلمرو اقتصادی مجازی و رانت خواری است ) . 10 – دینامیک تحدید فعالیتها به فعالیتهائی که سود را به حداکثر می رسانند و تحدید فعالیتهای اقتصادی به فعالیتهای ماوراء ملی ها و شرکتهای وابسته به ﺁنها و تحدید اقتصادهای زیر سلطه به اقتصاد تک محصولی . 11 – دینامیک تغییر محور از تولید به مصرف از رهگذر دینامیک مصرف انبوه در اقتصاد مسلط و از رهگذر دینامیک تغییر محور فعالیت اقتصادی از تولید به مصرف . 12 – دینامیک نابرابری ( نابرابری از لحاظ درﺁمد در سطح هر کشور و در سطح جهان ، نابرابری از لحاظ نیروهای محرکه در اختیار، نا برابری میان مکانهائی که نقاط اتصال شبکه جهانی ماوراء ملی ها را تشکیل می دهند و مکانها یی که بیرون از این شبکه می مانند و نابرابری باروری ها و نابرابری زمان فعالیت اقتصادی در اقتصاد مسلط و زمان فعالیت اقتصادی در اقتصاد زیر سلطه و نابرابری باروری ها و 13 - دینامیک بیگانگی انسان از علم و فن ( نا برابری سرعت ﺁموزش و انطباق انسان ها با شتاب رشد علمی و فنی که در اقتصادهای مسلط نیز بیکاری « فنی » را روز افزون می کند و نا برابری تعمیم ﺁموزش و پرورش و بغرنج و طولانی شدن ﺁموزش دانشها و فنون جدید که انسانها را تحت ولایت مطلقه مراکز علمی و فنی در می ﺁورد . 14 – دینامیک ندرت ( نه تنها منابع موجود در طبیعت کمیاب تر می شوند ، بلکه سرمایه داری، از جمله، از راه تشدید کمیابی است که انسان را برده خود می سازد . در نتیجه، کار « علم اقتصاد » اداره ندرتها از راه « تخصیص منابع به ضرورترین فعالیت ها » می شود). 15 - دینامیک شئی شدن انسان (نیروی کار و مصرف کننده ) 16 – دینامیک انتقال رهبری از انسان به قدرت سرمایه و ﺁلت فعل قدرت سرمایه شدن انسان : در تولید و در مصرف، انگیزه و دلیل ، در انسان نیستند ، در بیرون انسان هستند . انگیزه در قدرت است ( سود حداکثر، تمرکز، تکاثر، انباشت ) 17 – پویائی جبر یا فرو رفتن درغفلت از ﺁزادی و دیگر حقوق انسان و محکوم شدن به حبس ابد در زندان روابط قوا . و از ﺁنجا که انسان می تواند ﺁزادی و حقوق خویش را بیاد ﺁورد و خویشتن را از این زندان ﺁزاد کند، دینامیک انقلاب می تواند به بازیافتن ﺁزادی و رهاندن محیط زیست از مرگ بیانجامد . این انقلاب را به مدد میزانی که عدالت است، توضیح می دهیم : دینامیک انقلاب : باز سازی اقتصادی در خدمت انسان و طبیعت : 1 – موضوع فعالیت اقتصادی، غیر از همآهنگ کردن فعالیتهای استعداد های انسان در محیط زیست و در جریان رشد، تولید کالا یا خدمتی است که نیاز انسان را در جریان رشد و نیاز طبیعت را به عمران ، بر ﺁورد . بنا بر این میزان عدالت، فعالیتهای دیگری که صفت اقتصادی به ﺁنها داده اند و به نیاز قدرت پاسخ می دهند و در جریان تولید و مصرف، انسان را زیان می رسانند و طبیعت را ویران می سازند و محیط زیست را می ﺁلایند، از تعریف بیرون می روند . زیرا، 2 – اقتصاد بکار بردن نیروهای محرکه به قصد برﺁوردن نیازها بدون اسراف و تبذیر است . بنا بر میزان عدالت، هم اکنون دو سوم فرﺁورده ها و خدماتی که تولید می شوند، مخرب هستند . تولید و مصرف فرﺁورده ها و خدمات با تعریف فعالیت اقتصادی در تناقض قرار می گیرند . و نیز فعالیتهائی که سرمایه ها را از خدمت تولید خارج می کنند، با تعریف اقتصادی در تناقض هستند.و 3 – بدین قرار، هدف فعالیت اقتصادی ،رفع نیازها است . نیازها ﺁنهایی هستند که انسان در جریان رشد پیدا می کند . بنا بر این میزان، نیازهائی که زاده روابط قوا و ارضا شدن از راه ویرانگری باشند، نه از راه تولید کالا و خدمت که از راه باز کردن مدار یا ﺁزاد کردن عقل ها و خشونت زدائی می باید ، از میان برخیزند . بنا بر میزان عدالت، رابطه انسان با کار می باید مستقیم باشد و به رابطه انسان با قدرت بدل نگردد . یعنی : ● هدف فعالیت اقتصادی نباید قدرت باشد . و ● از ﺁن جا که انسان مالک سعی ( = کار فکری و معنوی + کار یدی ) است ، او مالک تصمیم برکار است . بنا بر این، می باید وسیله ( ابزار کار ) در اختیار او قرار گیرد و رابطه انسان با ابزار کار به رابطه او با قدرت بدل نشود . ● حاصل کار در ترکیب قدرت ( = ثروت + زوج دین ( یا مرام ) و دانش و فن + زور فرﺁورده رابطه سلطه گر – زیر سلطه . در این رابطه ، زیر سلطه از راه صدور نیروهای محرکه و سلطه گر از راه وارد کردن این نیروها در جامعه دو رابطه را در تارعنکبوت روابط قدرت ، در ساخت سلطه گر – زیر سلطه نگاه می دارند.) وارد نشود . |