اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات |
بایگانی |
اینکه بدانیم این هزینه در آلمان برای دانش آموزان مقطع دبستان 3300 یوروو برای مقطع دبیرستان7000 یورو سالانه میباشد) در حالی که دانش آموزی که در مدارس غیر انتفاعی تحصیل می کنند فقط 15 هزار تومان برای دولت هزینه دارد ! تا کنون مدارس غیر انتفاعی بیش از 110 هزار شغل ایجاد کرده است که از این تعداد فقط 10 هزار نفر نیروی رسمی وزارت آموزش و پرورش هستند." البته نباید پنداشت که تنها " مدیران" حکومت احمدی نژاد به مدارس انتفاعی به دید وسیله ای برای فرار از مسئولیت دولت نگاه میکنند، حسین ریاحی نژاد دبیر کمیسیون خط مشی ها و اهداف شورای عالی وزارت آموزش و پرورش در حکومت خاتمی نیز در۱۳۸۳/۰۲/۰۹ در گفتگو با مهر، معتقد است : منابع دولتی بسیار محدود است و نمی توان از وزارت آموزش و پرورش با توجه به کمی سرانه دانش آموزی توقع ارتقاء و افزایش کیفیت را داشت!
اما در مورد کمیت و کیفیت امکانات این قبیل مدارس ، باید توجه داشت در حالی که بر اساس استانداردهای جهانی فضای حرکتی هر دانشآموز 5/2 متر است، متاسفانه این رقم در کشور ما به دلیل کمبود فضای مناسب، برای دختران 17 و پسران 26 سانتیمتر است، فضاهای مدارس غیر انتفاعی که اغلب خانه های اجاره ای هستند بسیار کوچک و تنگ میباشند و امکان تحرک را در زنگهای تفریح با توجه به کوچک بودن حیاط مدرسه از دانش آموز سلب مینمایند و کیفیت آموزش نیز در این قبیل مدارس روز بروز در حال نزول است. در واقع مدارس غیر انتفاعی را با این دیدگاه از مدارس دولتی تفکیک کردند که بتوانند در مقابل دریافت شهریه های هنگفت از اولیای دانش آموزان، وظیفه ای به مراتب سنگین تر در قبال آموزش و پرورش دانش آموزان آموزشگاههای خود داشته باشند. اما واقعیت این است که در گذر زمان، تحصیل و فراگیری علوم در این مدارس قربانی منافع اقتصادی بسیاری از مدیران و موسسان این مدارس گردیده است و اغلب مدارس غیر انتفاعی در اولویت برنامه های خود، فوق برنامه و همچنین برنامه های کمک درسی را منظور کرده اند تا از این طریق بتوانند به خواسته های خود دست یابند. اما آنچه را نمی توان انکار کرد سطح کیفی تحصیل در مدارس غیر انتفاعی است که به مراتب پایین تر از مدارس دولتی است . بر اساس اظهارات میرزاده رئیس سازمان آموزش و پروش استان اردبیل در ۱۳۸۴/۱۱/۰۳، تاکنون مدارس غیر انتفاعی در بالا بردن سطح علمی دانش آموزان هیچ نقشی نداشته اند.همچنین به گفته فاطمه آجرلو عضو هیات رییسه کمیسیون آموزش و تحقیقات "مجلس"، یکی از اهداف تاسیس مدارس غیرانتفاعی نمونه و برتر بودن این مدارس است در حالیکه بسیاری از مدارس حتی کیفیت آموزشی مدارس دولتی کشور با امکانات محدود را نیز ندارند. در بخش سوم این نوشته به بررسی سایر مشکلات کمی آموزش و پرورش ایران خواهم پرداخت. این عدالت اسلامی!
آدم کشی درجمهوری اسلامی برابر است با اجرای عدالت،تف به این عدالت اسلامی! مهناز خزائی "صدا وسیمای" نکبت بارجمهوری اسلامی با کمال بی شرمی ازاجرای حکم اعدام شهروندان تحت عنوان "ارازل واوباش،محاربه ومخل امنیت دولت اسلامی " خبرمی دهد. ازدستگاه قساوت حکومت اسلامی تنها جنایت برمی آید نه اجرای عدالت. امارفتن به تماشای جنایات وسکوت کردن دربرابر اعدام همنوعان خود کمال وقاحت است. عکسهایی از صحنه اعدام شهروندان را ببینید وقضاوت کنید که " ارازل واوباش" چه کسانی هستند، قاضی و پلیس و پاسدارکه انسانها را کتف بسته اند، محاصره کرده اند و دارمیزنند یا محکومین به اعدام. این آدمکشها ولاشخوران دولت اسلامی "ارازل واوباش" هستند یا انسانهای قربانی وضعیت موجود که سر بردارشده اند؟! جمهوری اسلامی آدم کش وقاتل شهروندان است. ترساندن مردم وسلب امنیت اززنان وجوانان تحت عنوان"امربه معروف ونهی ازمنکر" سنگسار، توسری زدن وتحمیل حقارت واعمال آپارتاید جنسی علیه زنان ، شلاق زدن وبدارآویختن کودکان ونوجوانان، به حبس کشیدن صدای آزادی خواهی دانشجویان، زندانی کردن وصادرکردن مجازات اعدام برای فعالان کارگری، سیاسی،فرهنگی ومطبوعاتی گوشه های از یورش وحشیانه جانیان دولت اسلامی به آسایش وزندگی مردم است. مخل امنیت اجتماعی، رهبران کله خشک دولت اسلامی هستند که به هستی وزندگی مردم چنگ انداخته اند. اینها با برنامه و سیاست های خود زندگی مردم را به تباهی کشیده اند. فقروفلاکت را به مردم تحمیل کرده اند. مردم از گرسنگی وبیکاری، ازفساد وبدبختی به جان ومال همدیگر دست می برندودرمنجلاب بدبختی ها گیرافتاده اند.مردم مجرم نیستند، مجرم حکومت اسلامی است. جمهوری اسلامی همیشه سعی کرده است با جعل و واژگونه کردن واقعیتهای موجود تعدادی از شهروندان را مقصر و عامل ناامنی و آسایش اجتماعی معرفی کند. دارودسته های حاکم برسرنوشت مردم را مبرااز جرم و مجری عدالت معرفی نمایدومردم را جانی قلمداد کند. اینها باوارونه جلوه دادن حقایق مردم را مرعوب خود ساخته اند و دست مردم راازپشت بسته اند.دروضعیت کنونی مردم در حلقه محاصره بیرحمان حکومت اسلامی گیرافتاده اند.هرکس دراین تنگنا نافرمانی می کند توسط قاتلان اسلامی محارب شناخته شده و کشتار می شود. هدف ازاعدام کردن های پی درپی مهارکردن مردم و تنگ ترکردن حلقه محاصره برمردم است. جمهوری اسلامی میخواهد به مردم بگوید که قدرت دارد حکومت می کند هنوز قوی است میخواهد بگوید سربزیر ومطیع دولت اسلامی باشید، دست از پا خطا نکنید، سنگسار واعدام بردوام است حکومت حکومت شمشیروقوه قهریه است. چه باید کرد؟ راه دیگری نیست جزتلاش برای نجات ازشر جمهوری اسلامی. تنها راه نجات ازوضع فلاکت بار موجود سرنگونی جمهوری اسلامی است.اتحاد، ضامن پیروزی مردم برجمهوری اسلامی است. مردم میتوانند درحال حاضر علیه اعدام تحت هرعنوانی اعتراض کنند. مردم باید دست دردست همدیگربگذارند،علیه اعدام متشکل شوند. در مقابل زندانها همراه خانواده های زندانیان تجمع کنند دراین شرایط تنها اتحاد وقدرت اجتماعی می تواند دست این جانیان را از سر تعداد زیادی از انسانهای محکوم به اعدام کوتاه کند. اعتراض گسترده درهمه سطوح اجتماعی داخل وخارج ازکشور می تواند مانع اجرای حکم اعدامها شود. مادامیکه جمهوری اسلامی حساس میکند اعتراضات پراکنده و قوی نیست به جنایات خودش ادامه میدهد ولی اگر مردم متحد به خیابان ها بیایند، جلو زندانها تجمع واعتراض کنند درکمیته های نجات متشکل شوند واعتراضات درجامعه وسعت بگیرد جمهوری اسلامی عقب می نشیند. با قدرت مردم زندانیان می توانند از مرگ نجات پیدا کنند. به تماشای نمایش اعدام انسانها رفتن وقاحت است، خفت آور است که انسانی کشتن هم نوع خودش را نظارت کند، دربرابر رفتار غیرانسانی دارزدن و سنگسار سکوت کند وسرش را پایین اندازد و شکست انسانیت را به سوگ بنشیند. هرجا که جانیان میخواهند اعدام کنند باید اعتراض کرد ودستگاه سرکوب و خشونت دولتی را به رسوایی کشاند. |