اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات |
بایگانی |
در این بین افراد زیادی هم بودند که بر اثر عدم رسیدگی بلند مدت به شکستگیها دست ها یا پاها و یا انگشتانشان کج جوش خورده است. شکنجه های لحظه ورود به کمپ کهریزک: پس از پیاده شدن بازداشتیها از وسایل نقلیه انتقال در بیابان های اطراف کمپ، آنها را مامورین کمپ و مامورین انتقال محاصره کرده و لخت می کردند و فقط اجازه داشتند یک شرت بر تن داشته باشند و مراسم پیشواز و خوشامد به کمپ شروع می شد و اکثر این مراسم و نقل و انتقال، در اوج گرما و داغی زمین و آسفالت یا در گرگ و میش غروب شروع می شد . چراغهای روشن اتومبیلهای پلیس، محدوده شکنجه و سینه خیز بر روی شن و ماسه و خار و خاشاک و آسفالت را مشخص می کرد و بازداشتیهای منتقل شده شروع به سینه خیز رفتن می کردند و عده ای هم با باتوم و کابل و شلنگ و حتی دسته بیل به جانشان می افتادند و حتی در این بین نمی گذاشتند که یک بشکه خالی قیر که پر از آب بود هم بیکار بماند و شلنگ و کابل و تسمه را در آن فرو می بردند و بر سر و بدن بازداشیهای انتقالی به کمپ میزدند. البته مامورینی هم بودند که با تاباندن کمربند و فانوسخه به گردن سینه خیز روندگان، آنها را ثابت نگه می داشتند تا سایرین بتوانند با ضربات پوتین و چوب و کابل آنها را مضروب کنند و یا آنقدر بشین پاشو و کلاغ پر و شنا می بردند تا بازداشتیها از حال بروند و حتی قادر به فرار و حرکت و عکس العمل در برابر ضربات نباشند. و پس از همه این اعمال همانطور همه را لخت به طرف سلول ها و بندهای اصلی می بردند. با وحشت افرادی که قبل از گروه جدید آنجا هستند را چند برابر کنند و بعد لباس ها را پرت می کردند تا افراد لخت شده بپوشند البته در بین افرادی از خانه ها لخت آورده شده و یا لخت بودند که تا آزادی اولین گروه در کمپ یعنی 20/4/86 به مدت حدود 50 روز لخت گذران می کردند و لخت می خوابیدند و لخت شکنجه می شدند و لخت بازجویی می دادند تا وقتی که اولین گروه آزادی ها لباس های خود را به آنها دادند. محیط داخلی سالن و اتاق های کمپ: در داخل سالن کمپ، 8 اتاق وجود دارد که بازداشتیها را به آنجا منتقل می کردند و گنجایش اتاق ها حداکثر 20 نفر بود که تا 70 الی 100 نفر نیز می گنجاندند. از کف پوش و موکت و تخت و زیرانداز و روانداز خبری نبود و همه به مدت 3 ماه بدون استثنا بر روی موزاییک کف اتاق ها می خوابیدند و به راحتی حیوانات موزی و سوسک و حشرات در اتاق تردد می کردند .حدود 20 روز اول درب اتاق ها را باز نمی کردند و بازداشتیها در همان محیط اتاق ها ادرار و مدفوع می کردند و با شدیدترین ضرب و شتم ها اجازه استفاده از دست شویی را پیدا می کردند و حتی تا مدتی در اتاق ها از یک پتوی تا شده به عنوان اسفنج در توالت در مقابل دیدگان یکدیگر استفاده می کردند که بوی تفعن همه را مریض کرده بود و پس از گذشت 20 روز و شدت یافتن وضعیت و حتی قابل تردد نشدن مامورین از پمپ فشار قوی تانکر آب استفاده کردند و کف سلول ها از مدفوع و ادرار پاک شد. همچنین تا مدت ها که افرادی انتقال شوند و قرنطینه باز شود، نفرات اتاق نوبتی می خوابیدند. دقیقا کمتر از نیم متر جا برای هر نفر وجود داشت و حتی تنفس کردن بسیار سخت بود چه برسد به نشستن یا خوابیدن. در حالیکه تمام بدن ها مضروب بود و افراد ناله می کردند و پس از بالا رفتن بیش از حد جمعیت درب قرنطینه ها باز شد و افراد به آنجا انتقال پیدا کردند که بنابه گفته چیزی حدود 730 نفر در این عملیات بازداشت و به کمپ کهریزکی که ظرفیت آن حداکثر 250 نفر بود منتقل شدند فریب افکار عمومی و عوام فریبی در مقوله اعدام ها: در مقوله عملیت های 1 و 2 ارتقا امنیت اجتماعی بالاخص در تهران و شدت غیرمنتظره عملیات که در آن تعداد بیش از 730 نفر دستگیر شدند و طی 4 ماه بازجویی و ضرب وشتم و دست و پا شکستن ها و بوق و کرنا کردن ها و حتی کشتن ها، دست آوردی به دست نیامد، و در مورد 30 نفر از همه این تعداد بازداشتیها آن هم با هزاران پرونده سازی و بگیر و ببند و اغراق و تنظیم گزارشات، کیفرخواست صادر گردید که در نهایت با آبروریزی داخلی و خارجی و عوامفریبی و تحقیر و متهم شدن به نقض حقوق شهروندی و حقوق بشر در مجامع بین المللی و رسانه های داخلی و خارجی منجر گردید. برای خروج از بحران و عوامفریبی و القای غیرمستقیم به مردم در مورد پیروزمندانه بودن عملیات پلیس امنیت، طی سلسله اعدام های دسته جمعی، طوری سیاست پردازی و سناریو پردازی شد که افکار عمومی فکر کنند که پلیس افراد دستگیر کرده را با عناوین اراذل و اوباش و مخلین جامعه در کمتر از یک ماه با اختیارات فوق العاده اعدام می کند. در حالیکه اکثر افراد اعدام شده سالهای طولانی در زندانها بوده اند و شاید اگر قضیه اعاده حیثیت پلیس در مقوله شکست طرح کذایی ایجاد رعب و وحشت در جامعه نبود، حداقل این افراد به این زودیها اعدام نمی شدند و اعدام آنها به حساب دستاوردهای پیروزمندانه کاذب پلیس امنیت گذاشته نمی شد. عملیاتی که صد ها بازداشتی داشت و مباحث بسیاری را برانگیخت ولی متهم و مجرم واقعی و قابل ارائه ای به افکار عمومی را نداشت، حداقل در مورد ارتقاء امنیت اجتماعی.
شایان ذکر است تعدادی از قربانیان این طرح نقل می نمایند که با انتقال آنان به اتاق های مخصوص چند دوربینه و مجهز به فیلم برداری از آنان به اجبار خواسته شده است تا با در دست گرفتن قمه به سوی دیوار با تصور اینکه یک مغازه است با اربده کشی به صورت فردی با جمعی حمله نمایند و یا در ژست های مختلف با انواع سلاح های سرد به ذکر آنچه مامورین با شکنجه از آنان خواسته اند بپردازند و اینگونه صحنه ها که با تجهیزات و افراد حرفه ای فیلمبرداری و در بعضی موارد حتی تا 8 مرتبه نیز تکرار گشته است بزودی کارکرد خود را به معرض نمایش عموم خواهد گذاشت . پیرترین و جوان ترین بازداشتیها: میانگین سنی افراد بازداشت شده در عملیات ارتقا امنیت اجتماعی 30 سال بود که پیرترین بازداشتیها 2 نفر پیرمرد 62 ساله و 80 ساله می بودند که به خاطر اعتراض به نحوه ورود مامورین لباس شخصی به منزل، بازداشت شده بودند و به همراه فرزندان خود توقیف بودند و جوان ترین بازداشتیها یک نفر نوجوان 14 ساله بود که به جای برادرش بازداشت شده بود و چند نفر نوجوان 15 الی 16 ساله بودند که در پارک دستگیر شده بودند و اتهامشان مزاحمت و ولگردی بود و تعداد زیادی بالغ بر 80 نفر نیز زیر سن قانونی 18 سال بودند که بدون هیچ گونه سوال و جوابی در تمام مراحل، شکنجه می شدند و در نهایت پس از 40 روز الی 3 ماه بازداشت بدون کیفر خواست تعدادی به زندان منتقل و تعدادی آزاد شدند و معلوم نشد این همه مدت چرا ضرب و شتم و شکنجه شدند و صدایشان به جایی نرسید. اولین دسته آزادیها: اولین دسته آزادیها از کمپ کهریزک اواخر تیرماه ( 20/4 /86) آزاد شدند ، دسته ای 30 نفره که اکثر افراد بی گناه و اشتباه دستگیر شده و کسب و کار دار و پیگیری شونده بودند که البته مراحل شکنجه را گذرانده بودند که بر اثر غیر قابل توجیه بودن 100% بازداشتشان آزاد شده بودند و حتی کوچک ترین درصد صدور کیفر خواست حتی با وجود اغرارهای تحت شکنجه و پرونده سازی واهی وجود نداشت. |