ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

فراخوان مشترک

برای هفته کارزارحمایت از جنبش کارگری ایران  در خارج از کشور

درایران گسترش موج سرکوب های اخیرعلیه فعالترین و پیگیرترین اعضای شناخته شده تشکل های کارگری و فعالین سایرجنبشهای اجتماعی پدیده نوظهوری نیست. اما آنچه به این دور سرکوب ویژه گی خاصی بخشیده همانا رادیکالیزه شدن و پیشروی اعتراضات  طبقاتی کارگران، پیشروی جنبشهای اجتماعی ، در شرایط اوضاع و احوال اقتصادی – سیاسی و فشارهای داخلی و خارجی است که تمامیت رژیم جمهوری اسلامی را در منگنه قرار داده است. بحران های اقتصادی – اجتماعی همچنان رو به تشدید است. پوچی وعده های رژیم سرمایه داری حاکم بر ایران و سرکوب کارگران و زحمتکشان بر همگان آشکار بوده واست . رژیم تا به امروزفقر و فلاکت را بر جامعه کارگری و حقوق بگیران مستولی کرده است.

  در سطح جهانى، تهدیدات نظامی و تحريم اقتصادى کشورهای جنگ طلب سرمایه داری بسرکردگی دولت ایالات متحده آمریکا، مردم سراسر ايران بویژه تهیدستان و محرومین جامعه را در معرض خطرى بسيار جدى و مهلك قرار داده است. در عين حال همین تهدیدات سرمایه داری جهانی ، تبديل به مستمسکی در دست جمهوری اسلامی برای سرکوب شدیدتر جنبش کارگری و سایر جنبش های اجتماعی گرديده است. بر همین مبنا  رژیم با استفاده از بحران کنونی تلاش می کند؛ از یکسو فشارهای امپریالیستها را عامل اعتراضات داخلی و از سوی دیگر، معترضین داخلی را عوامل خارجی قلمداد کند. بی دلیل نیست که اتهامات واهى اقدام " علیه امنیت ملی " را طی ماههای اخیر بطور دائم عليه فعالین و بازداشت شدگان بر می شمارند.

رژیم  سرمایه داری جمهوری اسلامی ایران می کوشد با ایجاد رعب و وحشت، اوج تهاجم و دستگیری و زندان  در جامعه ، تلاش سازمانگرایانه ی جمعی برای ایجاد تشکلهای مستقل کارگری – سازمانیابی زنان، دانشجویان، معلمین، فعالان ملل تحت ستم، نویسندگان و سایر مدافعین حقوق اجتماعی، سیاسی و اقتصادی اخلال ایجاد کند، از گسترش ریشه های سازماندهی خودجوش و سازمانگرانه در سراسر کشور جلوگیری کند و ناباوری به تغییر و تحول انقلابی را به مردم تحمیل نماید.

با توجه به چنین موقعیتی، ما فعالین جنبش کارگری ایران در خارج از کشورضمن افشای ماهیت ضد انسانی و ارتجاعی رژیم ضد انقلابی جمهوری اسلامی ايران، هر گونه سیاست و استراتژی جنگی طلبی و تحریم های اقتصادی کشورهای سرمایه داری جهانی که باعث فلاکت هر چه بیشتر کارگران و مردم محروم جامعه ما می شود را قویا  محکوم می نمائیم. ماهمچنين برپوچی ادعاى حمایت دولتهاى سرمایه داری و امپرياليستى در حمايت از فعالین جنبشهای مترقى اجتماعی از جمله جنبش كارگرى تاکید ميكنيم و در جهت افشاى آنها خواهيم كوشيد.

ما ضمن محکوم کردن ترور مجید حمیدی، دستگیری فعالین کارگری نیشکرهفت تپه و صدور احکام برای آنان و فعالین کارگری سنندج ، فعالین زنان، دانشجویان، معلمین، نویسندگان و ملیتها ،خواهان آزادی بدون قید و شرط  محمود صالحی، منصور اسانلو، ابراهیم مددی و رفع توقیف فعالین کارگری نیشکر هفت تپه، رفع محکومیت زندان و شلاق کارگران در کردستان و عدم اذيت و آزار و پیگیری قضایی فعالین کارگری هستیم. ما خواهان حقوق برابر تمامی کارگران مهاجر از جمله کارگران افغانستانی در ايران و پذیرش پناهندگان کارگر در سطح جهان می باشیم.همبستگی با کارگران زندانی و مبارزه برای آزادی تمامی زندانیان سياسى راه رهایی طبقه کارگر از قید و بند استثمار سرمایه داری رژیم جمهوری اسلامی ایران یک وظیفه دائمی همه مدافعین راستین جنبشهای مترقى اجتماعى در سطح جهان است. لذا ما  عموم فعالین کارگری واتحادیه ها و  تشکلات مبارز کارگری در سطح جهان ،آزادیخواهان، نیروهای مدافع منافع کارگران، احزاب و نهادهای سوسیالیست و مترقی و فعالین سایر جنبشهای اجتماعی را دعوت به شرکت در کارزار هفته همبستگی با جنبش كارگرى ايران و بطور مشخص کارگران زندانی در ایران، که در دستور اقدام مشترک ما قرار گرفته است ، می نمايیم.

ما نیروهای شرکت کننده در این کارزار یک هفته ای، تلاش می نماییم در سطح کشورها و شهرهای خود، با تدارک آکسیون ها و شب های همبستگی و مراجعه به احزاب و سازمانها و برپایی میزهای اطلاعاتی، عرصه خبر رسانی به رسانه خبری ، صدای اعتراض مان بر علیه رژیم ضد کارگری ایران و دفاع از مبارزات کارگران را به گوش همگان برسانیم .

(هفته کارزار حمایت از جنبش کارگری شنبه سوم آذر تا جمعه نهم آذر ۱۳۸۶ برابر با  ۲۴ تا ۳۰ نوامبر۲۰۰۷  )

 زنده باد همبستگی جهانی کارگران

اپوزیسیون راست و پرنسیپ مخالفت با هر نوع مداخله امپریالیستی

آرش کمانگر

زمانی نه چندان دور – لااقل در کشورهای موسوم به جهان سوم- نمیشد و امکان نداشت از آزادی و رهایی سخن بگوئی امٌا مرزبندی و فراتر از آن مبارزه جانانه ای با استعمار ( کهن و نوین) نداشته باشی .

در سراسر قرن بیستم، پدیده موسوم به " انقلابات رهائی بخش " در کشورهایی که تحت سلطه اسعمار و امپریالیسم بودند ، به یک واقعیت انکار ناشدنی مبدل شد. در سایه این مبارزات عظیم بود که امپریالیستها مجبور شدند به بسیاری از اشکال زمخت کلونیالی پایان دهند. در آن سالها اگر آزادیخواه و دمکرات و عدالت جویی، خود را " ضد امپریالیست " تعریف نمی کرد ، مورد نیشخند مردم واقع میشد.

امٌا ظاهراً به ادعای برخی از فعالین و نیروهای اپوزیسیون ، با پایان گرفتن جنگ سرد و " تثبیت" شدن سروری " امپراتوری آمریکا " در جهان و بویژه بدنبال حمله نظامی به یوگسلاوی سابق و  اشغال نظامی افغانستان و عراق و نیز دخالت مستمر آمریکا و متحدانش در کشورهای اروپای شرقی با هدف به کرسی نشاندن اپوزیسیون وابسته به خود از طریق " انقلابات مخملی" ، پرنسیپ های ضد امپریالیستی دیگر تاریخ مصرف خود را از دست داده اند و " دیگر" به گردن انداختن طوق بنده گی امپریالیسم ، یک تابو محسوب نمی شود . در همین راستا و با " درک" عمیق مقتضیات جهان کنونی ، دیگر لازمه استقرار دمکراسی و مردمسالاری در جوامع مختلف، نه ضدیت توامان با استبداد داخلی و سلطه گری امپریالیستی ، بلکه همکاری و اتحاد با نیروهای خارجی ستمگر، جهت بزیر کشیدن رژیم های نامطلوب است . بر مبنای همین دگر دیسی در بخشی از اپوزیسیون مدعی دمکراسی و استقلال خواهی ، شاهد آنیم که گفتمان " ضد امپریالیستی" به کلی از فرهنگ لغات آنها حذف شده و در عوض مجیز گویی از آمریکا و رقابت با یکدیگر بر سر جلب الطاف " مالی، تبلیغاتی، سیاسی و نظامی امپراتوربزرگ، به کاراکتر اصلی سیاست خارجی این نیروها مبدل شده است . به همین دلیل بود که در جریان انتخابات قبلی ریاست جمهوری آمریکا- که منجر به پیروزی مجدد نئو محافظه کاران وجورج دابلیو بوش شد-  بخشی از اپوزیسیون راست، روز و شب برای موفقیت بوش در انتخابات دعا و تبلیغ میکرد و بخشی دیگر که چنین جسارت و جرئتی را در خود سراغ نمی دید، صبر کرد تا نتایج شمارش آرا مشخص شود، آنگاه " پیام شاد باش" را سراسیمه صادر کند. این نوع موضعگیری ها در کشوری صورت می گیرد که به شهادت فاکت های تاریخی بی شمار، امپریالیستها ( و در میان آنها بیش از همه بریتانیا و ایالات متحده) نقش بزرگی در جلوگیری از آزادی و رهایی مردم ایران داشته اند . از اشغال بخشی

قبلی

برگشت

بعدی