ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

بایگانی

حقوق بشر

دانشجو

 

حكومت جهودان اسلامي مؤتلفه در ايران به رهبري اسدالله بادامچيان يهوديان از اوائل انقلاب در تشكيلات مؤتلفه رنگ خود را اسلامي نمودند تا بتوانند حكومت را قبضه نمايند. در اين راستا افراد زير كه همگي يهودي الاصل و از سران مؤتلفه ميباشند قابل ذكر هستند: اسدالله بادامچيان، حسين شريعتمداري، ميرسليم، عسگراولادي تازه مسلمان، آل اسحاق. اين گروه در قبل از انقلاب نام حجتيه را برخود داشتند و در اواخر دوران پهلوي مؤتلفه را تشكيل دادند و در حال حاضر نام خود را اصولگرايان نهاده‌اند. امام خميني سخت از اين گروه تبري ميجست و آنها را خطري بزرگ  براي انقلاب ذكر ميكرد و آيت الله توسلي رئيس دفتر امام نيز در خطابه‌هاي خود خطر  انتقام اين گروه از امام را جدي عنوان كرد.

هر شب ستاره ای از این آسمان، خاموش می شود...

صدیقه جعفری

هنوز در گیر و دار پرونده قتل ابراهیم لطف اللهی در زندان سنندج بودیم که دوباره ستاره ای قربانی نگاههای خودسرانه و زورمدارانه شبی می شود که گویا امیدی به سپیده رسیدنش نیست.

هر شب ستاره ای از این آسمان، خاموش می شود...

سمیه کاکاوند، دانشجوی دانشگاه آزاد میبد یزد در حالی توسط یکی از ماموران نیروی انتظامی به قتل می رسد که مادرش می گوید: “با توجه به اینکه قاتل، مامور یکی از نهادهای انتظامی و برادرش نیز یکی از ‏مسئولان کمیته انضباطی دانشگاه آزاد میبد است، با استفاده از این الفاظ که در شهرستان میبد دارای نفوذ زیادی ‏است، مرتب دخترم را تهدید به آبروریزی و احضار به کمیته انضباطی و اخراج از دانشگاه کرده بود و این ‏تهدیدها ادامه داشته، که در نهایت نیز در روزی که قرار بود دخترم به خانه برگردد، وی در مقابل پاسخ منفی ‏دخترم به ازدواج با او، وی را به قتل رساند”.

images.jpg

از اینکه قدرت چنان بی پرده و بی محابا به مزدوران خود اجازه می دهد، هر شمعی را که بخواهند خاموش کنند تنها یک نکته را می توان فهمید که فساد قدرت در ایران به مرز خطرناکی رسیده است.

چندی پیش بود که زهرابنی عامری هم بطرز مشکوک در بازداشتگاه نظامی جان باخت و هیچ پاسخ قابل قبولی برای این فاجعه از سوی نهادهای مسئول ارائه نشد.سمیه کاکاوند در حالی قربانی هوسهای غیر قابل کنترل یک نظامی قدرتمند می شود که سالهاست در این کشور، حقوق زنان و حق انتخابشان به هیچ انگاشته می شود و انواع قتلهای نشات گرفته از برتری خواهی مردان، نصیبشان می شود.

سمیه قربانی جامعه ای است که در آن هیچ سرعت گیری در برابر قدرت وجود ندارد و زنان به پوشش و ضعیفه بودن، واجب ترند تا انسان بودن.

گزارش آماری از روند بازداشت و احضار برابرخواهان کمپینی  ۴۳ بازداشت طی یک سال و دو ماه

مریم حسین خواه - تغییر برای برابری: یک سال و شش ماه از آغاز کمپین یک میلیون امضا می گذرد. طی این مدت کمپین به مدد تلاش کنشگران برابرخواه خود در تهران، شهرستان ها و به مدد تلاش فعالانه کنشگران خارج از کشور حتی فراتر از مرزهای رسمی کشور با وجود همه فشارها، تهدیدها و بازداشت ها همچنان به پیش می رود. اعضای آن هرجا که بشود برگه امضاها از کیفشان بیرون می آورند، درباره خواسته های کمپین حرف می زنند، از تاثیر قوانین بر زندگی زنان می گویند و از مردم می خواهند برای تغییر قوانین تبعیض آمیز بیانیه کمپین را امضا کرده و در این حرکت مدنی مشارکت کنند. آنها سعی دارند که در فضای عمومی شهر ، فضایی که به زنان هم تعلق دارد در قالب ارتباط چهره به چهره و گفتگو با زنان ومردان به گردآوری امضا بپردازند. با وجود این، صدور قرار بازداشت برای ۴٣ نفر از فعالان کمپین (از یک روز تا ۵ ماه )و ابلاغ حکم حبس تعلیقی (جمعا ۱٨ ماه )، هزینه ای است که زنان و مردان فعال در کمپین برای پیشبرد این حرکت اجتماعی پرداخته اند. این فشارها گاه حین جمع آوری امضا، گاه در پی تشکیل کارگاه های آموزشی، گاه در پی نشست های کوچک و بزرگ اعضای کمپین در تهران و شهرستان ها و گاه به دلیل فعالیت در حوزه های خبری در رسانه کمپین و ...مواردی ازاین دست رخ داده است.

۲۴ آذر ماه ۱٣٨۵: زینب پیغمبرزاده / اولین بازداشت؛ جمع آوری امضا در مترو

چهار ماه از آغاز به کار کمپین گذشته است. اولین نشست سراسری اعضای کمپین در پارکینگ منزل شخصی یکی از اعضا برگزار شده، هنوز به خانه هایمان نرسیده ایم که خبر بازداشت "زینب پیغمبرزاده" می رسد. در مترو با مردم درباره کمپین یک میلیون امضا و تبعیضات قانونی بر زنان گفتگو می کرده و از آنها می خواسته بیانیه کمپین را امضا کنند که دستگیر می شود. پس از ۵ روز بازداشت در بازداشتگاه های گیشا و وزرا، اتهام زینب "اقدام علیه امنیت ملی" اعلام می شود. زینب پیغمبرزاده ۲۹ آذر ماه، پس از بازپرسی در شعبه ۱۴ دادگاه انقلاب با قرار کفالت آزاد می شود.

۲۰ دی ۱٣٨۵: نسیم سرابندی و فاطمه دهدشتی/ جمع آوری امضا در مترو

کمتر از یک ماه بعد نسیم سرابندی و فاطمه دهدشتی هنگام جمع آوری امضا در مترو بازداشت می شوند، به خاطر بکارگیری مسالمت آمیزترین روش مدنی در احقاق مطالبات حقوقی.

نسیم و فاطمه پس از یک روز بازداشت در بازداشتگاه گیشا، آزاد می شوند. به نظر می آید با توجه به اینکه جرمی واقع نشده، پرونده مختومه اعلام شود. اما احضاریه ای که در فروردین ۱٣٨۶ به دست این دو دختر دانشجو می رسد، نشان از تغییر روند بازپرسی دارد.

نسیم و فاطمه که دانشجوی دانشگاه تهران هستند، می گویند :« ما را ازحراست دانشگاه تهران خواسته بودند وقتی مراجعه کردیم گفتند از طرف پلیس امنیت برای شما احضاریه آمده است. ۲٨ فروردین به پلیس امنیت واقع در میدان عشرت آباد مراجعه کردیم، در آنجا مجددا مورد بازجویی قرار گرفتیم سپس ما را از پلیس امنیت به دادگاه انقلاب دادیاری ویژه امنیت منتقل کردند در آنجا هم مجددا مورد بازپرسی قرار گرفتیم و تفهیم اتهام شدیم. به ما گفته شد که اتهام شما اقدام علیه امنیت ملی از طریق تبلیغ علیه نظام است ما نیز در آخرین دفاع ازخود این اتهام را نپذیرفتیم

فاطمه دهدشتی ونسیم سرابندی پس از تفهیم اتهام به قید کفالت آزاد می شوند. اما در دادگاهی که ۲۱ مرداد ماه در شعبه ۲٨ دادگاه انقلاب برگزار می شود، به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت تبلیغی علیه نظام " به ۶ ماه حبس تعلیقی تا ۲ سال محکوم می شوند.

۱٣ فروردین ۱٣٨۶: محبوبه حسین زاده، ناهید کشاورز/جمع آوری امضا، پارک لاله

دستگیری ۵ نفر از اعضای کمپین، خبر داغ سیزده بدر ۱٣٨۶ است. خبری که گمان می رود دروغ سیزده بدر باشد، چرا که گفتگو با مردمی که به پارک لاله آمده اند و کمی آنطرف تر از شما بساط ناهارشان را پهن کرده اند در هیچ کجای قانون ممنوع نشده، دعوت از آنها برای امضای بیانیه ای که خواستار اصلاح قوانین تبعیض آمیز است نیز عمل مجرمانه ای محسوب نمی شود.

ادامه دارد

 

قبلی

برگشت

بعدی