ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشرو میثاق های آن

دانشجو

 

 

او مشغول بازی بودند، تصمیم گرفت علیه اتم و انرژی هسته ای به پا خیزد. بعد از این که تمام تلاش های او در مراجعه به شرکت های برق برای تهیه برق سالم با شکست مواجه شد، تصمیم گرفت تا خود، یک شعبه برق خصوصی ایجاد کند و با مراجعه به مردم، آن ها را تشویق به استفاده از برق سالم نماید. اکنون که سال ها می گذرد، اورسلا خود از این اقدام تعجب می کند و می گوید، نمی دانم از کجا چنین شجاعتی یافتم که دست به این کار بزنم. امروز شرکت برقی که اورسلا بنیان گذار آن است، نه تنها برق سالم، بلکه گاز غیرشیمیایی نیز به مشتریان خود ارائه می دهد. 17 نفر از 22 هم کار این شرکت برق از زنان تشکیل شده اند. شعار اورسلا این است: اگر چنین اقدامی در محیط کوچکی اجراء شده است، نشان می دهد که می توان این پروژه را همه جا اجراء کرد.

کلودیا کمفرت 38 ساله، برنامه ریز کامپیوتر، پروفسور در رشته محیط زیست و اکونومی در دانشگاه برلین، یکی از معدود کسانی است که می تواند تفاوت استفاده از ماشین های سولار و برق دریافتی از انرژی باد را با استفاده از برق معمولی دقیقا محاسبه کند. در گذشته نام "خاله محیط زیست دیوانه" به او داده بودند. چرا که این زن جوان دائما از نوع جدیدی از انرژی در آینده صحبت می کرد و حوصله پیرمردان سیاست و اقتصاد را به سر می برد. اما اکنون بعد از این که دنیا متوجه خطر عظیم تغییرات جوی شده و تصاعد بیش از اندازه گازکربنیک فکر همه کشورها و دولت مداران را به خود مشغول کرده، کلودیا کمفرت نیز مورد توجه قرار گرفته و تقاضاهای مشاوره به سمت او سرازیر شده اند. تقاضاهایی که کلودیا می بایست به بیشتر از80 درصد آنهاجواب ردبدهد. در آینده نزدیک سومین قسمت گزارش وضعیت جوی از UN همراه با نتایج تحقیقاتی از کلودیا کمفرت انتشار می یابد. او به عنوان متخصص در رشته انرژی و حفظ محیط زیست،  اکنون شعبه انرژی، ایاب و ذهاب و محیط زیست را در یک انستیتو هدایت می کند. کلودیا خود گیاه خوار است و از خانه خود به محل کار را با دوچرخه طی می کند و در آن جا به طراحی سناریوهای جدید در حوزه محیط زیست و انرژی های سالم مشغول می شود. او می گوید، شرایط دشواری در برابر انسان ها د رحال وقوع است و هر کاری که در برابر این فاجعه ، از من برآید، انجام می دهم.

وانگاری ماتاهائی زمانی که وانگاری، 67 ساله، کنیائی، پروفسور در رشته بیولوژی در سال 2004 جایزه صلح نوبل را از آنِ خود کرد، بسیاری با  تعجب سئوال کردند که لطفا بگویید کاشتن درخت چه ربطی به صلح جهانی دارد!کمیته نوبل توضیح می دهد، وانگاری ماتاهائی تجسم روشنی از توسعه پایدار و مؤثر  از دمکراسی و حقوق بشر به ویژه حقوق زنان است. 30 میلیون درخت در عرض 30 سال تحت مسئولیت "ماما می تی" مادر درخت ها، توسط 100هزار زن کاشته شد. او در سال 1977 جنبش گرین بلت  را بنیان گذاری کرد، زیرا می خواست علیه بی حقی زنان در آفریقای فقیر بجنگد. او می گوید، وقتی دیدم زنان کشورمان نه آب تمیز، نه چوبی برای آتش و نه غذایی برای خود و حیوانات شان دارند، به این فکر افتادم که زنان باید درخت بکارند و از این طریق علیه فقر و گرسنگی بجنگند و زمین را از نابودی نجات دهند. وانگاری، مادر سه بچه و مطلقه، لقب "آن زن دیوانه" را از سوی رئیس جمهور وقت کنیا به خودش اختصاص داد. او بعد از هر آکسیون درخت کاری که سازمان می داد یا به زندان می افتاد و یا سر از بیمارستان در می آورد. اما آن زمان گذشته و دوران تغییر کرده است. وانگاری اکنون معاون وزیر محیط زیست در کنیاست و یک لشکر سرباز، تحت رهبری او مشغول درخت کاری هستند.

فرزند دل بند مردان آلمانی!80درصد خلاف کارانِ در اتوموبیل رانی، مردان هستند. دادگاه های آلمان کمال نرمش را در مقابل این خطاکاران نشان می دهند، حتی اگر نتیجه  تصادفات، قربانی شدن انسانی باشد! کسانی که با اتوموبیل خود جان انسانی را می گیرند، به طور متوسط  به  اندازه کسانی  مجازات می شوند که ماشین ها را خراش می اندازند. آمار نشان می دهد که در سال 2005 در آلمان انسان هایی که ا ز طریق تصادف با اتوموبیل  جان خود را از دست داده اند،  دو برابر قربانیان جنایات مالی بوده اند.

سالانه تقریبا 100 میلیون تن گازکربنیک از 46 میلیون اتوموبیل در آلمان متصاعد می شود. تقریبا به همان اندازه که در سال 1990 بود. با توجه به این امر که صنایع ماشین سازی در سال 1998 تعهد کرده بودند تا تصاعد این گاز را تا سال 2012 به مرزی که  EUخواسته است، پایین آورند. یعنی به طور متوسط برای هر اتوموبیل 120 گرم در یک کیلومتر محدودیت قائل شوند.

جالب این جاست که 15 تا 20 درصد سطح زمین در شهرهای بزرگ  به اتوموبیل ها تعلق دارد. این میزان بیشتر از مقدار زمینی است که برای مناطق مسکونی در نظر گرفته شده است. برای مثال در برلین، 67 کیلومترمربع زمین برای هر ماشین در سطح خیابان ها، جاده ها و پارکینگ ها اختصاص داده شده است. جدیدا قرار است این میزان پایین آمده و برای مناطق تازه ساز، 50 درصد سطح زمین به  اتوموبیل های ساکن و در حال حرکت تعلق گیرد.هم اکنون مبارزه برای نجات خیابان ها از حاکمیت اتوموبیل ها در اروپا آغاز شده است. شهرداری لندن تصمیم گرفته است برای نجات مرکز شهر لندن از هجوم اتوموبیل ها، از پرداخت عوارض توسط هر اتوموبیل استفاده کند. به این ترتیب آلودگی هوای لندن در حد 10 درصد کاهش می یابد. هم چنین در استکهلم، مردم در یک همه پرسی، به یک مرکز شهر بدون اتوموبیل که در یک مدت 7ماهه به آزمایش گذاشته می شود، اساسا پاسخ مثبت دادند. پاریس تصمیم دارد تا سال 2020، 40 درصد حرکت اتوموبیل ها را در سطح شهر محدود کند. به این دلیل ترامواهای خیابانی و وسایل نقلیه آبی در پاریس توسعه یافته و هم چنین20 هزار دوچرخه کرایه ای برای عرضه به شهروندها و توریست ها تخصیص می یابد. حتی در ایتالیا، به برکت هم آهنگی مردم در یک آخر هفته، ماشین ها واضحا کم تر به حرکت درآمدند.

آلمان، اما روند معکوس را طی می کند. سیاست مداران و مسئولین صنایع اتوموبیل سازی با هم کاری و هم آهنگی  یک دیگر علیه طرح های مختلفی که برای "یک روز بدون اتوموبیل" یا مناطق ممنوعه برای حرکت اتوموبیل ارائه می شود، می جنگند. به حزب سبزها لقب شهروندهای کوتوله می دهند و ایده های آنان را برای عملی ساختن یکشنبه های بدون اتوموبیل مسخره می کنند. همه پرسی های مختلفی که در این خصوص انجام می گیرد، با این که واضحا از جانب مردم به ویژه زنان پشتیبانی می شود، در عمل با بی اعتنایی مطلق مسئولین روبه رو می گردد. تمام این ها در حالی است که تعداد کارکنان در عرصه محیط زیست و مبارزه با تغییرات جوی تقریبا دو برابر کارکنان در صنعت ماشین سازی است. اما رؤسای صنایع ماشین سازی باید بدانند که بدون توجه به نیاز بهبود محیط زیست که روز به روز طرف داران بیشتری پیدا می کند، در 10 سال آینده نمی توانند هم چنان موفق باقی بمانند. هرچند که در حال حاضر تنها امری که محاسبه می شود، تولید اتوموبیل با سرعت هر چه بالاتر است. برای دارندگان اتوموبیل های سریع السیر مهم این نیست که به سمت کدام هدف حرکت می کنند، مهم این است که هر چه زودتر به آن جا برسند!

برلین، شهری مردانه!با وجودی که زنان کم تر رانندگی می کنند، اما زمان بیشتری را در راه هستند و عموما مجبورند بارهای سنگین را با خود از این مترو به آن اتوبوس بکشند. زنان، چه پیر و چه جوان، چه شاغل و چه خانه دار، بی فرزند یا دارای فرزند، مشکل یک سانی در رفت و آمد در شهرهای بزرگ دارند. تحقیقات نشان می دهند که زنان بیشتر از مردان  مجبورند به فروشگاه ها و مغازه های مختلف مراجعه کرده و خرید روزانه را انجام دهند و اغلب با پای پیاده  و با عوض کردن چند ایستگاه مترو و اتوبوس و یا با دوچرخه مایحتاج روزانه خود را تهیه کنند. با توجه به این امر که اکثر این زنان، مسئولیت بردن و آوردن فرزندان خود به کودکستان و مدارس و هم چنین کار خانه را نیز به عهده دارند. امروزه ، هم چنان مثل سابق، تنها 30 درصد مردان به وظائف خانه داری تن می دهند.شرکت های وسایل نقلیه شهری به ندرت به نیازهای ضروری زنان و کودکان و هم چنین افراد

 

قبلی

برگشت

بعدی