ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

ملا حسنی

مسئله ملی  و فدرالیسم

شماره جدید   

دانشجو

حقوق بشر

 

ازدواج کودکان و مسائل زنان درایران

علی طایفی بخش 2  

ازدواج زودهنگام منجر به زنانه شدن فقر می‌شود. ازیکسو دختران با ازدواج اجباری و زودهنگام از فرایند آموزش و تحصیل دور مانده و با فقر آموزشی روبرو می شوند و از سوی دیگر به دلیل همین کم سوادی و دانش اندک توانایی رویارویی با مسائل خانوادگی را نداشته و در توسعه خانواده و تربیت فرزندان نیز سرمایه مناسبی محسوب نمی شوند. لذا دختران و زنان بیشترین قربانیان این پدیده هستند. پس از جدایی وطلاق های شایع دراین طیف و گروه سنی ازدواج کرده ها نیز، بدلیل همان فقر آموزش و مهارت، ادامه زیست برای خانواده هایی که این کودکان سرپرستی انرا بر عهده دارند، بسیار مشکل افرین می گردد. ازاین روست که ازدواج زودهنگام و اجباری سبب ساز تحکیم و شیوع فقر و زنانه شدن بیشتر آن می شود.

شوهرکشی، بعنوان پدیده جدید نیز بویژه در جوامعی مانند ایران، که توازن قدرت بشدت درحال تغییر بوده و درعین حال ساختارهای حقوقی و سنتی کهنه همچنان مقاومت نشان می دهند، از پیامدهای آسیب شناختی ازدواج های اجباری و زودهنگام است. پذیرش خشونت تاسن کودکی و خامی ازسوی زنان کمتر مورد اعتراض قرار می گیرد ولی با افزایش سن و سطح آگاهی و فشار بیشتر ناشی از چرخش قدرت درخانواده حتی در سطح اندک خود و خشونت بیشتر مردان همسر، زمینه تشدید خشونت درخانواده فراهم می شود. زنان درچنین مسیری بدلیل اینکه نه در خانواده  ونه در جامعه حامی لازم را نمی یابند، اقدام به عمل شخصی کرده و خشونت را با خشونت پاسخ می دهند! درهمین تعامل خشونت بار شاهد افزایش وقوع پدیده شوهر کشی هستیم که مقاومت و نقطه عزیمت اعتراض زنان به امر خشونت است اگرچه نتیجه آن نیر خشونت آمیز بوده و هست! (دراین خصوص بنگرید به  شوهرکشی، تلاشی مقابل خشونت، رادیو زمانه).

بهداشت ناچیز و مرگ زودرس. نرخ مرگ و میر زنان باردار درطی سنین دهه بیست سالگی دو برابربیش از سایر زنان است. درکشورهای درحال توسعه یکی از دلایل مهم مرگ ومیر زودرس دختران جوان بین 25 تا 19 سالگی، بارداری زودرس است. ازدواج کودکان دارای ریسک بشدت بالایی برای پارگی اندام های داخلی جنسی دختران است. فرزندان حاصل ازازدواج کودکان بیش از سایر کودکان بیمار و ضعیف بوده و بیشتر در معرض مرگ هستند. ازدواج کودکان ریسک بیشتری برای انتقال بیماریهای واگیردار و عفونت های جنسی است. کم خونی، چاقی مزمن بیشتر، دستیابی کمتر به روشهای پیشگیری ازآبستنی، از دست دادن فرصت های آموزشی و ...سبب فقر همیشگی درچرخه زندگی فرد می شود

پدیده دختران فراری نیز از زمره پیامدهای ازدواج اجباری و زود هنگامی است که گاه منجر به عدم تحمل دختر د فرار وی از خانه و خانواده می شود. این پدیده که در شهرهای بزرگ و کوچک روزبروز روبه گسترش است، علاوه بر دلایل دیگری که می توان برای آن بر شمرد (نظیر محدودیت خانواده در ایجاد رابطه بین دختر با پسر مورد علاقه او، محدودیت در تامین نیازهای فوری  و خواسته های او، درگیری های خانوادگی، ترک تحصیل و...) سبب گسترش و تداوم سلسله مسائل دیگری نظیر سوء استفاده جنسی ازاین دختران، تجاوز جنسی، بارداری ناخواسته، سقط جنین غیررسمی، درافتادن در شبکه های قاچاق سکس درداخل و خارج از کشور و حتی خطرات جانی می گردد.

 راهکارها:::::

دولتها مسئول تغییر قوانین برای منع ازدواج کودکان هستند. فقر یکی از دلایل مهم این پدیده است و دولتها وطیفه کاهش فقر را بعهده دارند. دولتها باید حداقل سن ازدواج را برای افراد  18 سال تمام الزامی کرده و گسترش ثبت زاد و ولد و ازدواج ها می تواند این قوانین را حمایت کند ( 2006 Child Marriage, unicef). این مهم متاسفانه به دلیل قامت ایدئولوژیک دولت اسلامی ایران سالهاست بدون متولی باقی مانده است؟!

3 آموزش مهمترین راه پایان بخشیدن به ازدواج های اجباری است. این سیاست می تواند به اشکال زیر موثر واقع شود:

·   اموزش والدین مهمترازآموزش کودکان: با گسترش دامنه دید و انتظار سودمندی والدین ازآموزش کودکانشان می توان همه بزرگسالان را به کمک و یک عزم ملی برای حذف ازدواج کودکان فرا خواند،

·   آموزش سبک زندگی بیش از صرف توان خواندن و نوشتن و کمک به انطباق دختران کم سن درزمینه مهارت های زندگی، اطلاعات زایمان، باروری و پیشگیری، آموزش جنسی و آمیزش جنسی، چگونگی لذت بردن از ورزش بعنوان راه های  مثبت تغییر زندگی و آینده این دختران در بزرگسالی می تواند کنشگران اصلی ازدواج را فعال سازد تا با مقاومت و تغییر نگرش محیط، کمک خود و اعضای خانواده را نیز بهمراه داشته باشند، 

·  آموزش بیشتر منجر به کاهش نرخ ازدواج کودکان می شود. هند با این کار نرخ ازدواج ها را تا دوسوم پایین آورده است (2005 Problems Attributed to Child Marriage,Sheri & Bob,) . اشتغال کودکان به آموزش و تحصیل تمرکز نیاز و توجه کودک را به طی دوران کودکی و رشد فکری، جسمی  و ورحی او معصوف می سازد و

·   تحصيلات راهنمايی به بالا، منافع متعددی برای زنان و كودكان دارد. بعنوان مثال، بر سن ازدواج و زايمان زنان تاثير می‌گذارد و سطح بهداشت و سلامتی مادر را بالا می‌برد. تحصيلات راهنمايی به بالا، همچنين قدرت زنان را در داخل خانه افزايش می‌دهد و در تامين فرصت‌های اقتصادی و مشاركت سياسی آنها بسيار تاثيرگذار است (ارزيابي كنوانسيون از منظر فقه اسلامي).

3. بسیار از خانواده ها حتی اگر پیامدهای منفی ازدواج کودکان را بدانند نیز تحت فشارهای اقتصادی و اجتماعی و سنن ممکن است تن به این کار دهند. هدایت افکار عمومی و تغییر افکار عمومی نیز دراین خصوص وظیفه دیگر دولتهاست.

4 ازدواج در بسیاری از فرهنگ ها بعنوان امری خصوصی تلقی می شود. نهادهای دفاع ازحقوق کودک باید شرایطی ببار اورند که در آن بتوانند باورهای سنتی  درباره ازدواج را به بحث بگذارند و دراین زمینه باید حقوق کودک بخصوص حقوق زنان  و منع تبعیض علیه آنان مورد تاکید قرار گیرد.

5.افزایش دانش کودکان و توانمند سازی آنان بویژه دختران نیز امری مهم است. افزایش مدارس دوستانه، اموزش غیر رسمی دختران می تواند انگیزه والدین را در حمایت از این قوانین را افزایش دهد ( 2006 Child Marriage, unicef, ).

6. سازمان های فعال زنان نیز بایدبطور موثر از این حقوق حمایت کنند. برنامه های توسعه ای و آموزشی مبتنی بر حقوق بشر می تواند منجر به تغییر سنن، سلسله مراتب قدرت و تعصبات منجربه ازدواح کودکان شود. در 2004 کمپین مبارزه علیه ازدواج کودکان توسط گروه های فعال زنان سبب تصویب قانونی در موزامبیک شد که سن

 

قبلی

برگشت

بعدی