اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
این در حالی است كه اكثر كردهای كركوك سنی مذهب هستند، البته برخی از كردهای شیعه هم در میان آنان به چشم میخورند ولی تعداد شیعیان كرد، بسیار كم است. اعراب اصلی و واقعی كه بومیان كركوك هستند، سنی مذهباند ولی اعرابی كه توسط رژیم بعث به كركوك آورده شدهاند اكثرا شیعه هستند كه آنها را از جنوب به شمال منتقل نمودهاند. در مورد گروه چهارم كه كلدانی و آشوری هستند باید گفت كه بدون شك آنان از بومیان كركوك هستند و از زمانهای بسیار قدیم در این سرزمین زندگی میكردهاند، آنها مسیحی هستند. وجود این همه مذهب و دنیا هم در این شهر، اختلافاتی را به وجود می آورد به عنوان مثال اعراب شیعه چندی پیش در كركوك در مخالفت با قانون اساسی موقت عراق دست به تظاهرات زدند، ولی هدف آنها با هدف سایر اعراب متفاوت بود زیرا آنها در واقع از گروه صدر دفاع می كردند؛ زیرا این تظاهرات به دعوت «حوزه ناطق» صورت گرفت كه سر دسته این حوزه هم، مقتدی صدر است در این تظاهرات تركمانهای شیعه هم شركت كردند و با در كنار یكدیگر قرار گرفتند، ولی هدف تركمانها در این راهپیمایی، متفاوت از هدف اعراب بود البته این تظاهرات به این دلیل بزرگ جلوه می كرد كه اعراب شیعه بغداد هم به كركوك آورده شده بودند تا این تظاهرات را باشكوهتر نمایند و نشان دهند كه اعراب شیعه در كركوك خیلی زیادند و البته بهتر است، گفته شود كه این تظاهرات، بیشتر به نفع كردها تمام شد زیرا كردها با دیدن این تظاهرات بیش از پیش با یکدیگر متحد شدند. این تظاهرات غریزه ملی كردها را به جنبش در آورد آنها قبلاَ تلخی و بی عدالتی و اخراج اجباری از سرزمینشان را چشیدهاند ولی تركمانها به مانند كردها از اتحاد و همبستگی برخوردار نیستند. همانطور كه اشاره رفت كركوك از چنين شرايطي برخوردار است اما براي دقيق تر كردن موضوع به گزارشي از يك روزنامه كردستان عراق اشاره ميكنم. روزنامه خبات، شماره (2508)، ص2 نوشته است : سرنوشت مسئله کرکوک ارتباط مستقیمی با سرنوشت مسئله عراق دارد. با یافتن یک راه حل مناسب برای این شهر و سایر شهرها و مناطقی که از خاک کردستان جدا شده اند، مناقشه به پایان می رسد و راه حل تمام مشکلات عراق پیدا خواهد شد. نقطه ای روشن در حل مشکل کرکوک، آن هم به شیوه ای مسالمت آمیز ( این راه حل در وجود عراقیهاست) به چشم میخورد، و آن هم یک مسئله برنامه ریزی شده برای اجرای ماده 140 قانون اساسی عراق است، در غیر این صورت احتمال بروز یک جنگ داخلی در کرکوک می رود (به جای اینکه این اتفاق در بغداد رخ بدهد) همین امر سبب می شود که ساکنین این منطقه تقسیم بشوند. این امر واضحی است که چرا تاکنون جنگ در کرکوک پابرجاست؛ درست همانند بغداد و موصل... علتش بسیار واضح است و آن قانونی است که در سال 2003 صادر گردید. حکم نهایی، اجرای ماده 140 از قانون اساسی است که دارای سه مرحله مهم می باشد: مرحله اول آماده سازی و فراهم نمودن شرایطی برای بازگرداندن عرب هایی است که از مناطق جنوب عراق به کرکوک آورده شده اند و برگرداندن و جایگزین کردن کردها و آشوریها و ترکمانهایی که در زمان حکومت بعث از کرکوک رانده شده بودند. مرحله دوم، سرشماری همگانی است که ویژگیها و تعداد اقلیتهای موجود در کرکوک را مشخص می کند. مرحله سوم و آخر اینکه: بعد از سرشماری و بدست آوردت آمار دقیق از اقلیتهای موجود در کرکوک، رفراندم برگزار شود و از ساکنین و مردم کرکوک سوال شود که آیا تمایل دارند به اقلیم کردستان بیایند و یا خارج از این اقلیم باشند. همینطور کردها بر اجرای ماده 140 و انجام رفراندم مصرند و بر آن پافشاری می کنند، حتی افراد غیر کرد نیز در اجرای به موقع و به رفراندم گذاشتن آن اصرار می ورزند و بر این باورند اگر این رفراندم انجام نپذیرد، ترس شروع خشونت وجود دارد و برعکس، اگر انجام پذیرد بیم آن می رود کسانی که مخالف اجرای ماده 140 هستند دست به اعمال خشونت آمیز بزنند. در کرکوک نظام فدرالی و مسئله نفت با اوضاع امنیتی کرکوک آمیخته شده است. اهداف ایران و اجرای سیاستهای آمریکا در محیطی وسیعتر با یکدیگر در سال 2007 وضعیت را بیشتر رو به بحران می برد از این رو باید به بهترین نحوه این ماده به اجرا گذاشته شود.با اين توضيحات اتفاق نظري موجود است كه كركوك شهري نفت خيز و استراتژيك است. اين شهر براي كردها داراي اهميت فوق العاده ايست و ديپلماسي رهبران كرد در مدت چند سال اخير بخش عمده اش بر آن متمركز شده است.طبق آمارهاي رسمي صادرات نفت کرکوک 480 هزار بشکه در روز است و می توان حجم صادرات را بیشتر کرد.پس از آغاز صادرات نفت خام، شرکتهای کرکوک حجم صادرات نفت این شهر به بندر جیهان ترکیه را 480 هزار بشکه در روز اعلام کردند.اکنون روزانه در مدت یک ساعت 20 هزار بشکه نفت به ترکیه صادر میشود و دستگاههای فنی شرکت شمال قصد دارند حجم صادرات را به 30 هزار بشکه در ساعت برسانند. همين آمار نشان ميدهد ميزان حساسيت اين شهر از لحاظ سياسي و اقتصادي تا چه اندازه است. جمهوري اسلامي در صورت مواجه با حمله آمريكا توان خود را براي نفوذ بر شيعيان عراقي از دست خواهد داد و مسئله كركوك اين موضوع حساس راه خود را براي هموار شدن پيدا خواهد كرد. اينجا هم شاهديم كه بر سر مسئله كركوك جمهوري اسلامي از موانع اصلي است. روابط سياسي كردستان با كشورهاي همسايه كشورهاي همسايه كردستان هر كدام به نوعي در امور سياسي اين منطقه دخالت دارند. اين دخالت براي آنها نه انتخاب بلكه ظاهراً ضرورت است.سوريه داراي روابط نزديكي با حزب بعث بود و اينك نيز بسياري از رويدادهاي عراق از مرز سوريه هدايت ميشود. سوري ها از تقويت كردستان هراس دارند و دليل آن را از يك سو تضعيف موقعيت خود در عراق و از سوي ديگر رشد مبارزات مردم كرد سوريه عليه دستگاه حاكمه ميپندارند. تركيه هم به دليل مسئله كردها از يك سود كه بيش از 15 ميليون نفر از جمعيت اين كشور را شامل ميشوند، گوشه چشمي به مسئله تركمن ها در شهر حياتي و نفت خير كركوك دارند. در رابطه با ايران هم علاوه بر مسئله كردها بايد هر نوع تقويت دولت محلي كردستان را مغاير با منافع سياسي و اقتصادي جمهوري اسلامي در عراق و منطقه دانست. از همين رو مدتهاست که دخالت جمهوری اسلامی در امور دیگر کشورهای منطقه خلیج فارس به طور اخص و کشورهای خاورمیانه به طور اعم ،به شکل یک ضرورت سیاسی در آمده و حالتی فراتر از یک دیپلماسی بین المللی برای این رژیم دارد كه موضوع كردستان عراق به عنوان يكي از محل هاي اين مناقشه جاي خود را داراست.در يكي دو سال اخيركه همواره کشورهای منطقه از تداوم بحران سازی های جمهوری اسلامی در کشورهایشان سخن گفته اند و کشیده شدن کشمکش¬های ایران با غرب و خصوصاً آمریکا را به کشورهای مطبوعشان زیانبار دانستنه اند بايد توجه داشت كه نقش جمهوري اسلامي عال العموم نقشي منفي و زيانبار براي مجموعه كشورهاي منطقه است. |