اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
است؛ من جمله سخنرانی مشهور آقای حلبی(8) و واقعه نیمه شعبان 1357 و... در نیمه شعبان 1357 حضرت امام خمینی(ره) در اعتراض به جنایات رژیم برگزاری جشن و چراغانی را تحریم نمودند لیکن انجمن این اعتصاب را شكست و اقدام به چراغانی کوچه و خیابان ها نمود. برخی جملات مانند: مشت بر درفش چه می تواند بکند... چه کسی با آمریکا می تواند طرف بشود... یک خودکاری دستش گرفته یک اعلامیه ای نوشته و می خواهد آمریکا را شکست بدهد.((9 نیز منسوب به انجمنی ها می باشد. انجمن حجتیه پس از انقلاب انجمن پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا مدتها در سردرگمی بوده و از هر گونه موضع گیری خودداری نموده است. اما پس از مدتی با اصلاح اساسنامه اش سعی در همراهی انقلاب نمود (اما آیا این همراهی همچون همراهی با رژیم شاه بود؟ در ادامه مقاله خود قضاوت نمائید.) لیکن شواهد حاكی از باقی ماندن روحیه دینداری بی خطر و عدم اعتقاد به تشکیل حکومت اسلامی و... می باشد. من جمله اینکه انجمن همیشه موید پیروزی پس از پیروزی بوده است. به عنوان مثال پس از پیروزی رزمندگان اسلام در جبهه های حق علیه باطل اقدام به تبریک به مسئولین و حضرت امام (ره) می نمود. لیکن هیچ دعوتی مبنی بر حضور در عرصه مباررات انقلاب در طول 5 سال حیات رسمی پس از انقلاب از انجمن دیده نشده است. البته در قبال برخوردی که با انجمن پس از انقلاب انجام پذیرفت انتقادهای بسیار زیادی می باشد. منشا این انتقادها بحث لایه های انجمن می باشد. عده ای معتقدند که انجمن از سه لایه افراد تشکیل شده است. لایه اول عناصر وابسته به رژیم ستمشاهی که یا مغرض بوده اند و یا کج فهم. لایه دوم عناصر عافیت طلب و لایه سوم اشخاص مومن و مسلمانی که صادقانه راه را اشتباه تشخیص داده بودند.(10) بر این اساس برخورد تند اول انقلاب اگر برای دو گروه اول درست باشد (که البته چنین است) برای گروه سوم اصلا صحیح نبوده و انقلاب می توانست از پتانسیل و صداقت آنها استفاده نماید. البته مشخص است که لحن تند و شدید امام خمینی (ره) در سخنرانی 21/4/1362 و منشور روحانیت بیشتر متوجه دو گروه اول بوده است. در همین مورد حضرت آیت ا... خامنه ای (حفظه ا... تعالی) که در آن زمان سمت ریاست جمهوری را بر عهده داشته اند چنین می فرمایند: انجمن حجتیه به آن عدهای گفته میشود كه در طول بیست و چند سال همت خود را مصروف میكردند برای پاسخگویی و مقابله با شبهات بهائیها در ایران. البته میدانیم كه بهائیها بیشتر یك باند سیاسی بودند تا یك گروه مذهبی و فكری، اما این سؤال كه اینها چگونه هستند... به نظر من این سؤال یك سؤال طبیعی و درستی نیست. من بدون اینكه شما را در طرح این سؤال متهم بكنم، نفس وجود این مسأله را و عمده كردن مسأله انجمن حجتیه را در جامعه متهم میكنم و كسانی را كه برای اولین بار این شایعه و این بحران مصنوعی را سعی كردند كه به وجود بیاورند ناخالص میدانم. به نظر من در میان افرادی كه در انجمن حجتیه هستند، عناصری انقلابی، مؤمن، صادق، دلسوز برای انقلاب، مؤمن و به امام و ولایت فقیه و در خدمت كشور و جمهوری اسلامی پیدا میشوند. همچنانكه افرادی منفی، بدبین، كجفهم، بیاعتقاد و در حال نق زدن و اعتراض هم پیدا میشود. پس انجمن از نقطهنظر تفكر سیاسی و حركت انقلابی یك طیف وسیعی است و یك دایره محدود نمیباشد. بنابراین ما نمیتوانیم بگوییم كه انجمن نوع اول است یا نوع دوم. زیرا در انجمن هم از نوع اول و هم از نوع دوم كسانی هستند و شاید هم از هر دو نوع كسان زیادی وجود دارند و من وقتی كه نگاه میكنم یك چنین حقیقتی را میبینم و از طرف دیگر كه نگاه میكنم میبینم كه سؤال از حال انجمن و اصرار بر رد یا قبول انجمن امروز از سوی گروههایی در جامعه ما دارد اوج میگیرد. احساس میكنم كه این یك حركت طبیعی نیست و حركتی است كه امروز دارند به وجود میآورند... من معتقدم كه تضادهای اصلی ما در جامعه اینها نیست. تضاد اصلی ما تضاد انقلاب با ضدانقلابهای جهانی و آنگاه ضدانقلابهای داخلی است.(11) مسأله حائز اهمیت امكان سوء استفاده از این بحث و نقد پرداختن به این موضوع است كه در مقدمه توضیح داده شد. (رجوع شود به چند نكته مهم در مقدمه) تعطیلی انجمن در هر حال حضرت امام خمینی (ره) در سخنرانی مورخ 21/4/1362 با اشاره غیر مستقیم انجمن را چنین مورد خطاب قرار می دهند: «یک دسته دیگر هم تزشان اینست که بگذارید که معصیت زیاد بشود تا حضرت صاحب بیاید، حضرت صاحب مگر برای چی می آید؟ حضرت صاحب می آید معصیت را بردارد. ما معصیت کنیم که او بیاید؟ این اعوجاجات را بردارید، این دسته بندی ها را برای خاطر خدا، اگر مسلمید و برای خاطر کشورتان اگر ملی هستید این دسته بندی ها را بردارید. در این موجی که الان این ملت را به پیش می برد در این موج خودتان را وارد کنید و بر خلاف این موج حرکت نکنید که دست و پایتان خواهد شکست.»(12) در پی این سخنان حضرت امام خمینی (ره) انجمن در بیانیه ای در تاریخ 1/5/62 که سراسر نشان از اختلافات فکری و اعتقادی آنها با خط امام دارد اعلام تعطیلی نمود. در نقد بیانیه انجمن سخن بسیار است اما از آنجا که هدف اصلی نوشته چیز دیگری است با طرح مختصر از آن عبور می نمائیم. اول اینکه انجمن در همان بیانیه هم قبول نمی کند که مخاطب حضرت امام می باشد و تاکید می نماید که به هیچ وجه انجمن را مصداق این سخنان نمی دانیم. ثانیاً از تعطیلی انجمن اظهار تاسف کرده و ابراز امیدواری می نمایند که خدمات! سی ساله آنها مورد رضایت بقیه ا... (ارواحنا فداه) باشد گویی حضرت امام مانع از خدمت رسانی آنها شده است. ثالثاً انجمن را منحل نکرده بلکه اقدام به تعطیلی آن که امر موقتی است می نمایند. چرا كه انحلال با اساسنامه آنها در تناقض می باشد كه این خود نشانی از پایبندی آنها به اساسنامه و مبانی گذشته دارد. انجمن و نگاه نسبت به مهدویت و ظهور در نگاه انجمن حجتیه اعتقاد به حضرت صاحب الزمان (ارواحنا فداه) در محبت و دوستی امام زمان (ارواحنا فداه) و تبعیت صرفا عبادی خلاصه شده است. در مجموعه نوشته ها و خطبه های اعضای انجمن هیچ نشانه ای از سایر ابعاد انتظار به چشم نمی خورد. در یکی از نوشته های انجمن حجتیه گرچه بر این معنا که انتظار نشستن و منتظر شدن نیست و بایستی محیط را اصلاح کرد طرح می شود اما بلافاصله تمام اصلاح جامعه در نفی بهائیت و مبارزه به مبارزه اعتقادی با آن محدود می شود. در این دیدگاه ظهور حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) به دو امر زمینه های منفی در جامعه و اعتقاد مردم به اسلام بر می گردد و نتیجه می گیرند که انسان منتظر بایستی خود و جامعه اش را نه در بعد اقتصادی اجتماعی و سیاسی بلکه فقط بعد اعتقادی بسازد و مهم تر آنکه بایستی نیروی خود را بالقوه نگه دارد تا حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) تشریف بیاورند و انقلاب جهانی را به ثمر برسانند. در یکی از نشریات انجمن مسئولیتهای شیعه در هنگام غیبت چنین تفسیرمی شود: 1- انتظار: وضع انتظار و ندیدن امام معصوم از بزرگترین مصیبتهاست. 2- تقلید از مجتهد جامع الشرایط 3- غمگین بودن بواسطه مفارقت آن حضرت 4- دعا برای تعجیل فرج آن حضرت 5-گریستن از دوری آن حضرت 6-تسلیم و انقیاد داشته باشد که برای امر امام( ارواحنا فداه) عجله نکند 7- صدقه به قصد سلامت آن حضرت.(13)
|