اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
فعالان مذهبی مشهد و انجمن ها و هيئت های مذهبی به طور منظم با بهائيان درگير بودند. انجمن ها و هيئت ها کدام بودند؟ آقای احمدزاده می گويد غير از مرحوم حلبی افراد ديگری مانند شيخ علی اکبر نوقانی استاد محمد تقی شريعتی (پدر دکتر شريعتی معروف) در جلساتی با مبلغين بهائی روبرو می شدند. ما حصل فعاليت های آنها شکل دادن به يک جميعت به نام هيئت مؤتلفه اسلامی شد. هيئت های مؤتلفه اسلامی برای جلو گيری از گسترش نفوذ بهائيان دو نفر را مأمور تحقيق پيرامون عقائد بهائيان می کنند تا از اين راه امکانات تربيت کادر های زبده برای مقابله فکری با بهائيان فراهم آورند. به همين منظور شيخ محمود حلبی و سيد عباس علوی مأمور به اين تحقيقات می شوند. اما بر خلاف نظر آنها سيد عباس علوی بعد از مدتی همنشينی با بهائيان خود بهائی می شود. و کمی بعد در زمره مبلغان بهائی در می آيد. اين مسئله زنگ خطری برای روحانيون بود و آنها را به فکر مبارزه جدی تری بر عليه بهائيان ترغيب کرد. جمعيت مؤتلفه اسلامی از شش گروه و به رياست آقای حلبی تشکيل می شود ولی چند سال بعد آقای حلبی مشهد را ترک کرده و ساکن تهران می شود. 1- ب) سفر حلبی به تهران و رسميت دادن به انجمن آقای احمدزاده معتقد است که سفر آقای حلبی به تهران به انگيزه تشکيل انجمن حجتيه بود: "شيخ در خانه خود محفل به وجود آورده بود و افرادی را برای مبارزه با بهائيان آموزش می داد و صحنه سياست را ترک گفت." بايد ياد آور شويم که آقای حلبی در دوران مصدق در مسائل سياسی ايران فعال بود ولی به علت اختلافاتی که بين مليون و روحانيت بروز کرد آقای حلبی به طرف داری از روحانيت به فرم ظاهر از سياست کناره گرفت.در جواب سؤال مصاحبه کننده که خط مشی محفل حجتيه از چه تاريخی شکل علنی تری به خود گرفت چنين جواب می دهد: "در آستانه الحاق ايران به پيمان [نظامی] بغداد که در واقع پيمانی عليه مصر بود يک مرتبه آقای فلسفی در مسجد شاه به منبر رفت و موضع شديدی را بر عليه بهائيت اعلام کرد. بدنبال آن مرجع تقليد آن زمان مرحوم بروجردی هم آن را تأييد کرد. تيمسار باتمانقليچ رئيس ستاد ارتش هم با کلنگی بر دوش مرکز بهائيان را در تهران تخريب نمود. در اين مقطع حساس مردم به مسئله بهائيان سرگرم شدند. پس از امضای قرار داد در سال 1334 يک مرتبه تب مبارزه با بهائيت فروکش کرد." اما ما می دانيم که دوران فلسفی و حمله به مراکز بهائی چه ضرر هائی به جامعه بهائيان ايران زده شد. هزاران کارمند از ادارات اخراج شدند. کليه مراکز بهائي، حتی قبرستان های آنها به اشغال دولت در آمد. هزاران نفر مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شده اند. و جامعه بهائی بايد ضرر های فراوانی را تحمل می کرد. بهائيان قربانی مسئله ای شدند که هيچ ربطی نه به آنها و نه به اسلام داشت.پس از قضايای سال 1334 آقای حلبی به تشکيلات خود رسميت می دهد و نهايتاً در سال 1336 آن را به نام "انجمن حجتيه مهدويه" به ثبت می رساند. اساس نامه انجمن دارای يک فصل دو ماده هشت بند و دو تبصره. (ضميمه شماره 1) تبصره يک عبارت است از اين که هدف انجمن تا ظهور قائم موعود غير قابل تغيير است. و در تبصره دو آمده: "انجمن به هيچ وجه در امور سياسی مداخله نخواهد داشت. و نيز مسؤليت هر نوع دخالتی را که در زمينه سياسی که از طرف افراد منتسب به انجمن صورت گيرد بر عهده تخواهد داشت." آقای حلبی با زيرکی اين دو تبصره را در اساسنامه ذکر کرده است. تبصره اول برای اين که هيچ گاه و در هيچ شرايطی انجمن منحلّ نخواهد شد . و دومی را برای جلب نظر دستگاه امنيتی ايران تا بتواند به فعاليت بر عليه جامعه بهائی ادامه دهد. آيت الله خزعلی عضو شورای نگهبان سابق و عضو مجلس خبرگان فعلی در باره تبصره دو چنين می گويد: "امری خيلی مهم برای مسلمين بود. آنها (انجمن) سعی کردند که در انقلاب شرکت نکرده و به اين مهم بپردازند. چون فکر نمی کردند انقلاب پيروز شود. اجازه فعاليت سياسی به افراد انجمن داده نمی شد. و علت آن هم اين بود که افراد اگر بخواهند کار سياسی کنند سازمان دهی انجمن پاشيده شده و نمی تواند ديگر با بهائيت مبارزه کند. و در ضمن چون اين حرکت نشئت گرفته از فتوای مرجع انجمن (آيت الله خوئی) آنها از نظر شرعی نيز اشکالی در کار خود نمی ديدند." به گفته علی اکبر پرورش از فعالين انجمن حجتيه: "انجمن از اعضای خود تعهد مکتوب بر عدم فعاليت سياسی می گرفت." انجمن حجتيه به زودی موفق می شود که در اکثر شهر های ايران گروه هائی را سازمان بدهد و از تهران فعاليت آنها را هدايت کند. 2- بافت انجمن حجتيه انجمن حجتيه دارای بافت بسيار پيچيده ای است که در اينجا مختصراً به آن اشاره می شود. 2-الف) کميته تدريس اين کميته خود دارای رتبه های متعدد است که در آن افراد ابتداء به مسائل اسلامی وبعداً تاريخ و عقائدبهائيان تعليم داده می شوند. بالاترين مرحله آموزش نقد کتاب ايقان از مهمترين تأليفات بهاءالله است. کار ديگر اين کميته جذب نيرو های جوان و مستعد به انجمن است. 2-ب) کميته تحقيق اين کميته خود به دسته های مختلفی تقسيم می شود. دسته ای مأمور به پيدا کردن راه های مختلف برای ورود به جامعه بهائی هستند و دستور دارند که به ظاهر خود را بهائی فعال نشان دهند و حتی در بعضی از مراحل به انجمن حجتيه حمله کنند تا اعتماد بيشتر بهائيان را به خود جلب کنند. دسته ديگری مسؤل شناسائی مبلغين و مسؤلين جامعه بهائی و محل برگزاری جلسات می باشند. و دسته سوم مسؤل شناسائی علاقه مندان به تحقيق در بهائيت هستند. 2-ج) کميته نگارش کار اين کميته تهيه کتب، مدارک، مطالعه آنها و رديه نويسی بر عليه اعتقادات بهائيان است. 2- د) کميته تعقيب کار اين گروه با استفاده از وسائل نقليه از قبيل مُتر، مُترسيکلت و ماشين در نظر گرفتن رفت و آمد و فعاليت های مبلغين بهائی و خبر دادن به مسؤل گروه مناظره است. 2- ه) کميته بحث و مناظره با مبلغين بهائی کار اين گروه ورود غير منتظره به جلسات تبليغی بهائيان و درگيری با مبلغ و صاحب خانه ايجاد سرو صدا و به هم زدن جلسه بوده است. 2- و) کميته تدارکات کار اين کميته برگزاری سمينار ها و کنفرانس ها برای اعضای انجمن و علاقه مندان به آن جهت تشريح اهداف انجمن حجتيه است. 2 – ز) کميته ارتباطات با خارج کار اين کميته ارتباطات با گروه های فعال انجمن حجتيه در خارج از کشور است و شرکت در جلسات بهائيان در آنجا به هدف به هم زدن جلسات. 2 – ح) کميته نظارت بر مدرسين کار اين کميته کنترل کميته اول (تدريس) می باشد تا فقط در باره اهداف انجمن به محصلين تدريس شود و از طرح مسائل ديگر خود داری شود.بايد متذکر شد که کميته های نام برده کاملاً در خفا فعاليت می کردند و اعضای از نام و نشان و فعاليت های اعضای ساير کميته ها بی خبر بودند. با پيروزی انقلاب اسلامی گروه حجتيه که قبل از انقلاب با دستگاه امنيت کشور همکاری می کرد و به ظاهر در سياست دخالتی نداشت يک باره رنگ عوض کرده در صف انقلابيون جای می گيرد. برای مشروعيت دادن به اين کار تبصره هائی به اساسنامه ذکر شده انجمن اضافه می شود. از قبيل تبصره شماره 4: "افراد انجمن می توانند به شخصه در هرگونه فعاليت های سياسی، نظامی يا اجتماعی که تحت اشراف يا مورد تأييد مراجع عظام شيعه باشد شرکت نمايند." و در آخر اعلام می کند: "انجمن مجاهدت خود را در زمينه مبارزه با فرقه گمراه بهائيت در کنار ديگر خدماتش تا از بين رفتن کامل امکانات اجتماعی و اقتصادی و تشکيلات بهائی ادامه می دهد." به اين |