اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره چدید |
اهميت ويژه ای داشت امروزه با کشف چاهای نفت و همچنين چشمهای آب شيرين بر اهميت بهرين افزوده شده از اين رو همواره مورد توجه قدرتهای استعماری به ويژه انگلستان بوده انگليسی ها مدتهای زيادی سلطه خود را بر بهرين حفظ کردند. آموزش و پرورش آموزش و پرورش در بهرين پيشينه طولانی تری نسبت به کشورهای حاشيه خليج فارس دارد در دوران صفويان بهرين نيز همگام با ديگر نقاط ايران يکی از مهترين نقاط علمی و شيعه در منطقه بود اهميت بهرين در زمينه مسائل شیعه تا آن اندازه بود که روحانيان از ايران برای فراگيری علوم فقهی به بهرين سفر ميکردند بهرين را در قرن اخير بايد پيشگام آموزش و پرورش در سراسر حاشيه جنوبی خليج فارس دانست و بهرين دارای بالاترين ميزان باسواد ها را در ميان کشورهای حاشيه جنوب خليج فارس داراست هنگامی که در هيچ يک از کشورهای جنوبی حاشيه خليج فارس از آموزش و پروش نام و نشانی نبود بهرين گامهای مهمی را در اين زمينه برداشته بود ايرانيان در اويل قرن بيستم دبستان های احمديه و دبستان اتحاد ملی را تاسيس کردند که زير نظر شهر بوشهر اداره می شد و آموزگاران آن نيز از شهر بوشهر عازم می گشتند پس از اين مدارس بود که استعمار انگليس و عوامل درونيش تلاش کردن مدارس عربی را در بهرين گسترش دهند به همين منظور چندين دبستان عربی در بهرين تأسيس کردند و آموزگاران آنها را از کشورهای مانند مصر و عراق استخدام کردند بسياری از پيشرفتهای فرهنگی بهرين تحت تاثیر فرهنگ ايرانی خود هنوز هم پا برجاست از جمله ميزان آزادی زنان در بهرين که هم در اين زمينه پيشگام تر از همه کشورهای عربی هست و هم زنان از آزادی بيشتری برخوردار هستند آمار استخدم زنان بهرينی، امکان تحصيل زنان همه و همه نشانه های بارزی از تأثير پذيری از فرهنگ ايرانی هست نخستين مدرسه ابتدای دخترانه در بهرين در ساله ١٩٢٨ ميلادی را ميتوان به عنوان يکی از نخستين گامهای آزادی زنان بر شمرد امروز هم زنان بهرين چه در زمينه تحصيل و چه استخدام بسيار آزادتر از بسياری از کشورهای حاشيه خليج فارس می باشند همينطور آزادی رأی دادن زنان در بهرين نکته مهمی هست که از نظر قانون منعی برای شرکت زنان در انتخابت نيست همچنين فضای بازی که برای زنان بهرينی وجود دارد باعث حضور زنان بهرينی در مسابقات المپيک، انتخابت شورای شهر همچنين حضور در دولت به عنوان سفير و وزير و نماينده مجلس همه و همه ويژگيهایی از آزادی زن هست که با معيارهای ديگر کشورهای عربی چندان تشابهی ندارد چرا که در کشوری که ام القري جهان اسلام هست(عربستان) هنوز هم زنان از حق رانندگی محروم ميباشند نام فارسی جزيره بهرين هموره اين طبیعی هست که کشوری با درازنای تاريخ چون ایران نامهای جغرافييایی آن ،و حتی اشخاص و اماکن آن در طول تاريخ اندکی تغيير يا به طور کلی تغيير ماهيت بدهند،جدای از آن هجوم اقوام گوناگون به اين سرزمين تأثيرات فراوانی در زبان گويش و آداب رسوم ما گذاشت، به ويژه هجوم خون ريز تازيان که با هر نماد و نشانی از ايران و ايرانی به ستيزه برخواستند ،بسياری از ملتهای جهان در هجوم تازی ای بسا که زبان مادری خود را از ياد بردند .از اين رو جای شگفتی نيست که ،نماد و نشانه های فرهنگ تازی بر زبان ایرانی تأثير گذاشته باشد ايرانی که اولين کشور در تيررس هجوم تازیان بود ،.هر چند که فرهنگ ما آنچنان بنيرو بود که کليت خود را حفظ کند زبان فارسی آن اندازه شيوا بود که بتواند از پس اين هجوم خوانمان سوز زنده باقی بماند ، اما کم نيستند آثار و علايم زبان تازی و يا واژه های که ما امروز استفاده ميکنيم از سوی ديگر از نظر زبان شناسی اين ويژگی زبان هست که طی دورانها گاه شکل واژها دگرگون ميشود و از شکلی به شکلی ديگّر در می آيد بسياری از نامها جايگاه ها و نام کسان در ايران فرهنگی تغيير کرده و شکلی امروزی گرفته اند ،هر چند ريشه همه اين کلمات پهلوی و اوستایی باشد اما شکل امروزين آنها ديگرگون شده است از این گذشته امروزه ما بر حسب عادت يا نا آگاهی بسيار از کلمات که ريشه فارسی دارند را به صورت معرب می نويسیم ، در روزنامه ها و نشريات و کتابها همواره اين شکل عربی نويسی رواج دارد و کمتر کسی به آن توجه ميکند نمونه در اين زمينه زياد است از جمله : توس (طوس)- تهمورث (طهمورث) – تبس( طبس)- تناب- (طناب ) تالقان( طالقان)- هلبچه (حلبچه) تبری (طبری ) تهران (طهران) سد (صد) {سد از ریشه اوستائی ستَ می باشد که به اشتباه به صورت معرب صد نوشته می شود}– اروس – (عروس) { واژه اروس يا همان آريس که در زبان بختياری هنوز رايج هست واژه اوستایی است به معنای پاک سپيد و راست} . سابون (صابون)- صندلی (چندل- ایرانیان از روزگار دور بر تخت می نشستند و چون نوعی مبل از چوبی به نام چندن که تازیان به آن صندل می گفتند ساختند از این رو تازیان چون هرگز نه مبل داشتند نه در الفبا حرف چ به آن صندلی گفتند) زفران-( زعفران) {واژه زفران يک واژه کاملاً ايرانی است که همواره در نوشتار به صورت عربی نوشته ميشود حال آنکه در بيابانهای خشک عربستان هرگز زفرانی نمی رويد و هيچ گاه هم از خود نپرسيديم که در کشوری که حتی يک بوته زفران رشد نميکند چگونه نام آن گياه ميتواند عربی باشد}؟ نالین (نعلین) – خد (خط) آج (عاج) سپاناخ که معرب گشته و اسفناج شده. جملگی اين واژه ها فارسی هستند کا آنها را به صورت معرب به کار ميبرند جالب آنکه حتی نامهای خارجی هم معرب شده اند از جمله ارستو-(ارسطو) – پترس (پطرس) پتر- (پطر) پیامد اینگونه معرب سازی نام بهرين هست که امروز همگان را گمان بر اين است که نام اين جزيره عربی هست و به معنای٢ دريا يا ٢ بحر درياهست. در صورتی که هيچ گونه سنديت تاريخی زبان شناسی و علمی در آن ما نمی بینیم بلکه همان بلایی که بر سر واژه های بالا طی دوره های پس از هجوم تازيان به ميهن ما آمد بر سر واژه بهرين هم آمد ، و مانند واژه های بالا معرب شد و از آنجا که پس از معرب شدن در زبان تازی بحر به معنای درياست همگان را گمان بر اين بود که بهرين واژ ه ای عربی است در صورتیکه واژه بهرين از ٢ بخش به + رين تشکیل شده بخش نخست يعنی به ، بمعنای نيک بهترين وبهتر است که در گويشهای ايرانی به٢ صورت بِه و بَه گفته ميشود.
بخشه دوم آن يعنی رِين شکل تغيير يافته پسوند مکان ران هست.و به معنای جايگاه ، لازم به توضيح هست که در زبانهای ايرانی( آ ) گاهی به ( ای) تبديل ميگردد و در واقع شکل بَهران به بهريِن تغيير يافته. از اين قبيل نمونه هایی مانند ،قار قير ، جار جير، جهاز جهيز .افتاد افتيد ، پار و پيرار ( درگويش بختياری )- ور و وير ( در گويش بختياری). پسوند رين به معنی جای و جايگاه نمونه آن در بسياری ديگر از روستا ها و شهر های ايران وجود دارد از جمله مارين در بهبهان، |