ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

 

اینجا زنان نمی خندند

زنان دوم و سوم در شیرآباد زاهدان

کانون زنان ایرانی – ترانه بنی یعقوب :

سوله آهنی در یکی از خیابان های شلوغ شیر آباد زاهدان واقع شده است. اتاقکی فلزی که در یکی از شلوغ ترین خیابانهای منطقه شیر آباد تنها مکان گرد هم آمدن زنان این منطقه محسوب می شود.

شیر آباد منطقه ای در شمال شهر زاهدان و حاشیه ای محسوب می شود. منطقه ای بلوچ نشین که در تک تک خیابانها و کوچه های شلوغش فقرو نداری موج می زند .

http://irwomen.org/IMG/arton6198.jpg 

 

در زاهدان هر تاکسی و مسافر کشی حاضر نیست تو را به این منطقه ببرد چون تصور اینکه این منطقه جرم خیز و عبور و مرور از ان خطرناک است به یک باور عمومی در این شهر مبدل شده است.

هیچ کس نمی تواند پاتوق های خطرناک مواد مخدر را که در یکی از خیابانهای این محله بدون هیچ تر س و کنترلی وجود دارد فراموش کند .خیابانی که گذر از آن با پای پیاده برای غریبه ها تقریبا غیر ممکن است.

به محله شیر آباد می روم و به دیدن زنانی که در این منطقه هزاران حرف ناگفته دارند .

شهناز اربابی مسئول انجمن کاهش آسیب منطقه شیر آباد که خود زنی بلوچ است تا شیر آباد همراهی مان می کند . او فعالیتهای اجتماعی زیادی را برای بهبود اوضاع مردمان این منطقه به ویژه زنان انجام می دهد . او این بار همراهمان می اید تا تنها مکانی را که زنان شیر آبادی گاه گرد هم می آیند نشانمان دهد .

خیابانهای شلوغ شیر آباد پر از دست فروش است. بیشتر دستفروش ها پسر بچه های کوچکی هستند که خوراکی های جور و اجور می فروشند .بچه های خیلی کوچک هم خریداران پر و پا قرصشان به حساب می آیند . چرخ دستیهای کوچکی که خوراک نخود پخته می فروشد بیش از بقیه جلب توجه می کنند. در گوشه و کنار خیابان های خاکی شیر آباد زباله های انباشته شده بارها به چشم می ایند. گویی جمع کردن زباله های این منطقه نیز مدتها فراموش شده است .

سوله کوچک آهنی در میان فریاد دستفروشان از دور به چشم می خورد. محوطه نسبتا کوچکی که در ابتدای خیابانی خاکی و پر رفت و امد واقع شده است . محوطه سوله با موکتهای آبی رنگ فرش شده است. در انتهای سالن چند چرخ خیاطی به چشم می خورد و چند لباس بچه گانه و دست دوزی بلوچی که هنرمندانه دوخته و به دیوارها نصب شده اند .در گوشه دیگر این سالن آشپزخانه و روشوئی کوچکی قرار گرفته است .چند زن روی موکتهای آبی رنگ زانو زده اند و آرام در گوش یکدیگر نجوا می کنند .

به صورت این زنان نگاهی می اندازم همگی مسن و سالخورده به نظر می ایند با خود م می گویم کاش امروز چند زن جوان هم در میان زنان شیر ابادی حضور داشت تا درباره زنان جوان این منطقه بیشتر می دانستم .

شهناز اربابی می گوید :" اینجا تنها جائی است که گاهی زنان شیر آبادی دور هم جمع می شوند.این محوطه چهار دیواری بدون سقفی بود که با برخی کمک های بین المللی که در قالب پروژه های فقر زدائی بودند به این شکل در امد و محل آموزش زنان بلوچ شد .اما اکنون اموزشهایمان متوقف شده و زنان فقط هفته ای یک بار برای پس اندازپولهایشان و یا حرف زدن گرد هم می ایند ."

نبود بودجه برای بر گزاری کلاسهای آموزشی موجب توقف کار تنها مکان فراغتی زنان شیر آبادی شده است .زنانی که به قول خودشان جز نانوائی رفتن و خرید کردن هیچ تفریح دیگری ندارند .

آنها می گویند:" چهار چرخ خیاطی مان هم خراب شده است و دیگر هیچ وسیله ای برای کار وآموزش در اختیار نداریم ."

 

http://irwomen.org/IMG/jpg/shirabad-0-2.jpg 

در شیر آباد زنان نمی خندند

مسن ترین زنی که در سوله آهنی نشسته شاه بی بی است که با لبخندی تلخ به حرفهای دیگران گوش می دهد این زن که بیش از 60 ساله به نظر می رسد فقط 42 سال دارد .

به یاد اولین نگاهی که به صورت این زنان و تصوری که از سن و سال آنان به ذهنم آمده بود می افتم. اینها همه زنان بلو چ [جوانی اند که با همه جوانی شان از غم و تلخی هایشان می گویند. تلخی هائی که در جوانی صورت شان را این گونه پیر و شکسته وحدس سن و سال شان را دشوار کرده است. آنها کمتر لبخند می زنند وبا نگاه و لحنی تلخ سر گذشت شان را مرور می کنند.

مهناز فقط 27 سال دارد اما صورتش پر از چین و چروک است . چادر سیاهش را محکم به خود پیچیده و رخسارش را در زیر چادر پنهان می کند . 15 ساله بود که به اجبار خانواده اش همسر دوم شوهرش شد . مردی با پنج فرزند .

لبخند تلخی می زند :" اگر دست خودم بود هر گز شوهر نمی کردم اما می دانید که بین ما بلوچ ها این رسم است که اصلا هنگام ازدواج نظر دختر را نمی پرسند اصلا دخترها را آدم حساب نمی کنند شوهرم با پنج فرزند به خواستگاری ام آمد و اکنون هم نه فرزند از همسر اولش دارد."

در میان بلوچها ازدواج اجباری دختران رسمی رایج است .آنها دختران شان را بدون کوچکترین مشورتی با آنها شوهر می دهند .ازدواج دختران جوان با مردانی که قبلا ازدواج کرده اند و زن و چندین فرزند دارند هم امری عادی و قسمت دختر محسوب می شود. ازدواج اجباری دختران کم سن و سال با مردان مسن هم از دیگر مسائل و مشکلات زنان بلوچ است .

مهناز بیش از بقیه زنان صحبت می کند و زنان دیگر با نگاههائی غمگین که نمونه اش را در چشمان کمتر زنی دیده ام به حرفهایش گوش می دهند .

 

قبلی

برگشت

بعدی