اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
دانشگاه یا حوزه علمیه اکبر صالح زاده فرد دانشگاه تهران همراه با فضای اعتراضی ميان دانشجويان و اتفاقاتی که تا به حال در آن رخ داده هميشه يکی از مطرح ترين های صحنه اعتراضات دانشگاه ها و جامعه ايران بوده و مسئله چگونگی حضور نيروهای سرکوب جمهوری اسلامی در اين دانشگاه هم بنوبه خود يکی از بحثهای داغ بوده است. از رياست دانشگاه گرفته (عميد زنجانی که عمامه اش به هوا رفت يادتان است؟) تا کميته های انضباطی و انواع حراست و نگهبان و قلعه ای که رژيم اسلامی دور دانشگاه تهران کشيده است. امسال از همان هفته های آغازين بازگشايی دانشگاهها تغييرات امنيتی ويژه و سرکوبگرايانه ای در دانشگاه تهران و ديگر دانشگاهها ايجاد شد. شايد بر جسته ترين اش در دانشگاه تهران و نصب گيتهای کنترل دربهای ورودی بوده اند. دانشگاه تهران و رئيس اش دوباره به يکی از موضوعات داغ روز تبديل شده است . بعد از يک آخوند (که بی سر و صدا کنارش گذاشتند) فرهاد رهبر که معاون وزارت اطلاعات بوده برای رياست اين دانشگاه انتخاب شد. او طی هفته گذشته در سخنرانيش نکاتی را بيان داشت که عکس العملهای متفاوتی را به دنبال داشت. و اما نکات مهم گفته های رهبر : در مورد گيتهای امنيتی دربهای دانشگاه تهران بيان کرده که اينها به هيچ وجه جنبه امنيتی نداشته و 30 هزار دانشجو نميتوانند سوژه امنيتی باشند! و با اصرار فراوان تاکيد دارد که تنها کاربردشان کنترل ورود و خروج دانشجويان است و همچنين به منظور جلوگيری از ورود دانشجويان غير مجاز که طبق ادعای رهبر در حال جاضر 1200 نفر دانشجوی غير مجاز در کوی دانشگاه به سر ميبرند! رهبر بيان داشته که تعداد دانشجويانی که به گيتهای نصب شده معترض هستند به انگشت دست هم نميرسند و کسانی هم که تاکيد بر امنيتی بودن گيتها دارند عده محدودی هستند که ميخواهند در آينده تحرکات ضد دانشجويی ايجاد کنند . علاوه بر اينها رهبر به سابقه خويش در وزارت اطلاعات اشاره کرده و آنرا جزو افتخارات خود ميداند! و آخرين مطلب هم اينکه برای دانشجويان تهران لباس فرم طراحی خواهد شد تا وضعيت سر و لباس و ظاهر- حجاب دانشجويان- دانشگاه را سامان دهند . نکته جالب توجه اينکه رئيس کميسيون آموزش عالی مجلس هم اعلام کرده که دانشجويان واکنش نشان خواهند داد و اعتراض ميکنند و اين پروژه نتايج منفی بهمراه خواهد داشت و عملی نخواهد شد. اولين مسئله که در صحبتهای رهبر خيلی به چشم ميخورد اصرار داشتن بر اين است که اين گيتها ربطی به مسئله امنيتی ندارند. در حاليکه مثل روز روشن است که هدفی جز اين نميتوانند داشته باشند. تنها نگاهی به آنچه از اول مهر امسال در دانشگاهها ميگذرد کافيست تا پی ببريد قضيه چيست . هنوز دانشگاهها باز نشده و کلاسها آنچنان شکل نگرفته بودند که در شهرهای مختلف دانشجويان عليه احکامی که برای همکلاسيهايشان در تابستان صادر شده بود اعتراض کردند. اعتراض به جداسازيهای جنسيتی که يک پايه هميشگی اعتراضات دانشجويان بوده ، با بازگشايی دانشگاهها همچنان ادامه يا فته است و در پاسخ به اين دور جديد اتفاقات است که ميبينيم رژيم هم در دانشگاهها تصميم به طرحهای جديد تری گرفته است و عکس العمل نشان ميدهد . در برخی شهرها حتی در کلاسهای درس هم دوربين های مدار بسته نصب شده و يا احکام توبيخی و انضباطی زيادی برای دختران دانشجويی که حجاب را رعايت نميکنند صادر شده است . بايد از رهبر و امثالهم پرسيد اگر در دانشگاهها خبری نيست و همه چير آرام است و تعداد معترضين به انگشت دست هم نميرسد اين همه تب تاب شما برای چيست؟ در حاليکه ديگرآبروی برای هيچ کدام از قسمتهای رژيم باقی نمانده و هر کسی که جايی وابستگی اندکی هم به آن داشته باشد از نظر مردم منفور و جنايتکار است خيلی وقاحت ميخواهد که کسی مثل رهبر که در اطلاعات رژيم کار ميکرده اذعان بدارد که به گذشته خود افتخار ميکند. اين در حقيقت از سر اين نيست که نميداند مردم چه نفرتی از ايشان و امثال ايشان دارند بلکه از اين سر اينطور حرف ميزند که اعلام کند من آمده ام که سرکوب کنم و برای اين کار هم از هيچ روشی ابايی ندارم و در اطلاعات هم خوب آموزش ديده ام و به اندازه کافی شريک و دخيل در جنايات و شکنجه و سرکوب بوده ام که بدانم چه بايد کرد. چرا اينگونه حرف ميزند و اين پوزيشن را بخود ميگيرد؟ چرا که خوب ميداند برای فرار از اين بن بست راه ديگری ندارد . هيچ کار ديگری نمانده که رژيم و شخص فرهاد رهبر به نمايندگی آن برای مقابله با فضای اعتراضی دانشگاه و اعتراضات دانشجويی بتوانند بکنند و انجامش نداده باشند. اين راه مستاصلانه ايست برای مقابله با موج فزاينده اعتراضات دانشجويی. موجی که رژيم به خوبی ميداند پايه هايش را نشانه گرفته است.
در مورد طرح لباس فرم برای دانشجويان، خود رهبر بيان کرده که برای سامان دادن به سر و لباس و ظاهر دانشگاه به دنبال اجرای چنين طرحی است . طرحی که به نظر خيلی ها حتی بيان کردنش به شوخی ميماند و جالب است که بعد از اينهمه دستور و قوانين جديد و گرفتن تعهد از دانشجويان و احکام انضباطی و توبيخ و ... هنوز هم مجبورند اعتراف کنند که در اين زمينه هم اوضاع نا به سامان است و بدون حتی در نظر گرفتن اخبار اعتراضات و اتفاقات هر روزه دانشگاهها تنها سخنان و گفته ها و عملکرد های حراست و ديگر نهادهای سرکوب دانشگاهها خود گويای ابعاد وسيع معترضين است. معترضينی که به ادعای رهبر دانشجو نيستند !! اعتراضات و مدلهای لباس و .. همه به ادعای حضرات از بيرون دانشگاه سرايت کرده اند و اعلام ميکنند که ( در کنار اين همه سرکوب ) بايد کار فرهنگی - البته از نوع سرکوبگرايانه اش - کرد . بايست جواب داد که اول از همه اينکه اگر اين بيرون از دانشگاه جامعه منظور است که درست است دانشگاه هم بخشی از جامعه معترض ايران است که نه خود را به جمهوی اسلامی و فرهنگ و قوانينش در بخشهای مختلف گفته و حکم رفتنش را داده اند و در مورد کار فرهنگی هم به اندازه کافی از صبح تا شب خواهر زينب، گشت ارشاد و هزار کوفت و زهرمار از قبيل طرح ارتقا امنيت اجتماعی تا در رسانه های جمهوری اسلامی از تلويزيون و روزنامه اش گرفته تا تابلوها، بيل بوردهای تبليغاتی و چه در مدارس و مهد کودک ها و .. کار فرهنگی در حال انجام است ، اما مسئله اين است که مردم نميپذيرند و صحبت اينجا هم که در مورد دانشگاه است ( که همينطور که در بالا اشاره کردم جزيی از جامعه است) جوانان در دانشگاه هم همينطور. اين فرهنگ ، اين قوانين و اين رژيم را در جزئيات مختلفش نميپذيرند و جلويش ايستا ده اند و سرکوتا ه آمدن ندارند و اين عکس العملها و رجز خوانی های بازجو رهبر هم از اين روست چرا که به خوبی پی برده اند که چه خبر است. بايد با اعتراضات وسيع،توده ای و سراسری جواب اين ياوه گويی های مقامات رژيم و مسئولين دانشگاهيش را داد. جواب اين تعرض آشکار به دانشجويان گسترش روندی است که تا به حال وجود داشته. همان روندی که باعث شده اينچنين رژيم به تقلا بيفتد. نه تنها ادامه کاری آن لازم است بلکه بايست مرتب فضای اعتراضی را در دانشگاهها افزايش داده و دعوا را سر مسائل ريشه ای و اساسی برد. دانشگاه بايد برای اعتراضات وسيع و سراسری آماده بشود. 16 آذر نزديک است. جواب رهبر را بايد محکم داد. |