اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
با اصل خدشه ناپذیر بودن این بیانیه ما دیگر نیازی نداریم که مثلا بر سر غیرانسانی بودن شکنجه یا اصول دیگر آن به بحث اقناعی بپردازیم. امروز موضوع، مبارزه برای عملی ساختن آن ارزشهاست. حقوق بشر لائیک است جنبه دیگری از اعتبار جهانی اعلامیه حقوق بشر در این نکته نهفته است که نویسندگان آن از گنجاندن استدلالهای فلسفی و دینی برای برابری و آزادی انسانها خودداری ورزیدند. جدا از اینکه فلسفه و استدلال های هر کشوری از حقوق بشر متفاوت است، آوردن استدلال دینی، لائیک بودن حقوق بشر را زیر سوال می برد اعلامیه حقوق بشر آزادی ادیان را محترم می شمرد اما رها از زبان ادیان، به بشر و حکومتها می نگرد. در هنگام نوشتن اعلامیه، کشورهای هلند و مکزیک پیشنهاد کردند که حقوق بشر امری خدادادی و روحانی وانمود شود. این فکر از طرف کشورهای سوسیالیستی و همچنین چین و شیلی رد شد. چانگ، نماینده چین در رد این پیشنهاد گفت: «چین جمعیت بزرگی از ساکنان دنیا را نمایندگی می کند که ایده هایشان متفاوت است با تفکرات مسیحی. اما این کشور هرگز به این فکر نیفتاده که ایده هایش در اعلامیه گنجانده شود. من از همکارانم درخواست می کنم که به ماده ١ بیانیه چیزی اضافه نکنند و از آوردن مفاهیم و معانی متافیزیکی در آن خودداری کنند. چرا که در کشورهای اروپائی هم، زمان عدم بردباری دینی بسرآمده است.» حقوق بشر محصول خرد و بشردوستی همگانی حقوق بشر از آن فرهنگ یا تمدن خاصی نیست. اختلاف نظر و جدل هائی که در روند شکل گیری سازمان ملل و نیز در نوشتن اعلامیه جهانی حقوق بشر بوجود آمد، نشان می دهد که استدلالی که حقوق بشر جهانی را میراث سنت و فرهنگ غربی می داند و در نتیجه، غیرقابل ترجمه و گسترش به دیگر ملت ها و کشورها، چقدر بی پایه و اساس است. پیش از اجلاس سان فرانسیسکو، که در آن منشور سازمان ملل تصویب شد، در کنفراس دومبارتن اوکس در سال ١٩٤٤ چهار قدرت پیروز در جنگ جهانی دوم بنا را براین گذاشته بودند که «احترام به حقوق بشر و آزادیهای بنیادین» صرفا آرمانی فرعی برای سازمان ملل تلقی شود. هر چهار دولت هر کدام به دلیلی نگران منافع خود بودند. در ایالات متحده تبعیض علیه سیاهان هنوز رسمیت داشت؛ بریتانیا و فرانسه تمایلی به اعطای دموکراسی به مستعمراتشان را نداشتند و حکومت شوروی تاب تحمل دگراندیشان و مخالفان را نداشت. در تشکیل سازمان ملل نمی توان نقش کشورهای آمریکای لاتین و همچنین فشار سازمانهای غیردولتی را نادیده گرفت. تلاش سازمانهای غیردولتی و کشورهای پاناما، شیلی و کوبا در کنفرانس سان فرانسیسکو منجر به آن شد که موادی از حقوق بشر که باید مورد احترام و رعایت جهانی قرار گیرند، در منشور سازمان ملل گنجانده شوند. گرچه اصرار آنها برای گنجاندن یک میثاق حقوق بشر در آن منشور مورد موافقت همگانی قرار نگرفت. اعلامیه جهانی حقوق بشر از سنتها و قوانین کشورهای مختلف تاثیر گرفته است. مثلا بندهای ٣ تا ٢١ که به حق مشارکت سیاسی و اجتماعی و حقوق جامعه شهروندی تکیه دارد، از سنت بیانیه های استقلال آمریکا و حقوق بشر و شهروندی فرانسه، که از قرن ١٩ به بعد پایه قوانین اساسی دیگر کشورهای غربی هم شد، اخذ شده است. همزمان اما، بندهای ٢٢ تا ٢٧ حاوی یک سلسله حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است متاثر از انقلاب مکزیک در سال ١٩١٧ است. بعضی از مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر بطور مستقیم از قانون اساسی پاناما، کوبا و شیلی گرفته شده است: مثل حق کار (ماده ٢٣)، حق استراحت وفراغت (ماده ٢٤) و حق مشارکت در زندگی فرهنگی جامعه. حقوق بشر، اعتراض به نقض حقوق بشر مقوله حقوق بشر نتیجه دوره های گذار انقلابی به مدرنیته بود و تاریخچه شکل گیری آن نشان می دهد که این مقوله از دل جنگها و انقلابها پدید آمده و اعتراضی بوده به استبداد و تلاش برای برقراری روابط شهروندی. منشور حقوق شهروندان در اواخر قرن ۱۸ محصول جنگهای استقلال و جمهوری خواهی بود. آمریکا در آن زمان مستعمره انگلستان بود. انتشار کتاب عقل سلیم در آمریکا که از حقوق آدمها در برابر قدرت مستبد شاه انگلستان دفاع میکرد، نقش مهمی در پروراندن ایده جمهوری خواهی و حقوق شهروندی در جنگهای استقلال آمریکا ایفا کرد. مولف این کتاب تام پین بود کارگری انگیسی که به آمریکا مهاجرت کرد و در جنگهای استقلال با شهامت جنگید. او کتاب دیگری نوشت به نام حقوق بشر. اولین کتاب در این زمینه. بیانیه حقوق بشر و شهروندان که ١٣ سال پس از منشور آمریکا در مجلس موسسان فرانسه تصویب شد، محصول انقلاب فرانسه بود که با شعار: آزادی، برابری و برادری سلطنت خودکامه بوربونها را سرنگون کرد. و بالاخره بیانیه جهانی حقوق بشر از دل خاکستر جنگ جهانی دوم زاده شد. اعلامیه اعتراض بود به جنگ و نژادپرستی و تلاش بود برای صلح و عدالت و انسانی کردن چهره جهان. حقوق بشر، حقوق فرد-فرد انسانها بیست و سه ماده از سی ماده بیانیه جهانی حقوق بشر فرد-فرد انسانها را محور قرار می دهد: «هر کسی حق دارد...» «هر کسی مجاز است...» و سه ماده با هیچکس آغاز می شود: یعنی حکومتها. اعلامیه مبنائی است برای وادار کردن دولتها به تعهدی که آنها در مقابل فرد- فرد مردم آن کشور دارند این سی ماده در عین اینکه به همدیگر وابستگی متقابل دارند و تحقق یکی غیرقابل تفکیک از دیگری است، اما در عین حال در قالب یک مجموعه می گنجند. اما باید توجه کرد که این بیانیه به خودی خود بار اجرائی و قانونی برای دولتها ندارد. یک فراخوان است خطاب به حکومتها، که به آن احترام بگذارند و خود را نسبت به آن و میثاقهای تکمیلی حقوق بشر متعهد ببینند. بیانیه حقوق بشر امری پایان یافته نیست. امروز مسئله محیط زیست، جابهجائی های بزرگ جمعیتی در سطح جهان، تبعیضات علیه همجنس گرایان خواستههای جدیدی را پیش روی مبحث حقوق بشر قرار داده است. با بهوجود آمدن مسائل جدید هر بار خواستههای جدیدتری شکل میگیرند. مثلا از آنجا که آن بیانیه پاسخگوی تبعیضاتی که همواره در طول تاریخ بر زنان رفته است، نبود، میثاق علیه تبعیض زنان بوجود آمد و همین طور میثاق مربوط به حقوق شهروندی و سیاسی و همچنین معاهده مربوط به حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، میثاق علیه شکنجه، میثاق حقوق کودک و دهها عهدنامه دیگر. تضمین منشور جهانی حقوق بشر زمانی امکانپذیر است که مواد آن و همچنین میثاقهای حقوق بشر در قوانین داخلی کشورها گنجانده شوند. هم اکنون تعداد زیادی از کشورها بند-بند بیانیه جهانی حقوق بشر را به قانون داخلی خود تبدیل کردهاند. نمونه اش آفریقای جنوبی است که در قانون اساسی جدیدش تبعیت از تمامی ارزشهای حقوق بشر رعایت شده است. همان کشوری که در زمان تصویب بیانیه به دلیل نظام نژادپرستانه از دادن رای خودداری کرده بود. ما در کشورمان هنوز راه زیادی در پیش داریم.
13 فرمان!؟ اکرم سلیمانی ? اینکه میگویند ما ایرانیها حافظه تاریخی نداریم حقیقتی ست ها !!! ? این روزها فقط کاپشن رییس جمهور توی ذهنمان برق می زند ! و معطلیم که ببینیم آیا خاتمی می آید یا نه ! ? از هشت سال پیش هم فقط هجده تیر یادمان است و نهایتا قتلهای زنجیره ای و ترور حجاریان و اینکه حرفهای اکبر گنجی چقدر می چسبید ! ? کسی یادش هست که اولین موج سانسور اینترنت در ایران با دستور شورایی راه افتاد که رییس اش خاتمی بود ؟
|