اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
موسسه آموزش و تحقيق ملل متحد يک مطالعه مقايسه اي ميان چندين کشور را در مورد مهاجرت و بازگشت آن دسته از متخصصان کشورهاي در حال توسعه که در خارج تحصيل کرده اند انجام داده است. اين گزارش نتايج حاصل از تحليل پاسخهاي ارائه شده به پرسشنامه را به نحو خلاصه ارائه مي کند. پاسخ دهندگان بدين قرار بوده اند: ميان 500 و 1600 دانشجوي خارجي در سه کشور صنعتي و توسعه يافته و ميان 100 و 400 متخصص تحصيل کرده در خارج که پس ازتحصيل در کشور توسعه يافته به يکي از هشت کشوردر حال توسعه بازگشته اند. پرسشنامه هاي داده شده به سه گروه فوق به افرادي از کشورهاي ديگر و نيز به 50 تا 100 نفر شاغل درچندين کشور در حال توسعه نيز داده شدند. پرسشها براي همه کشورها تقريبا يکي هستند. اين تحقيق مجموعه اي از انگيزشها و تاثيرات اقتصادي اجتماعي و غيره را که در تصميمات افراد در رفتن به خارج و بازگشت به وطن نقش داشته اند در نظر مي گيرد. همچنين اطلاعات قابل توجهي نيز در مورد شرايط کار و زندگي براي اين متخصصان در بسياري از کشورها جمع آوري شده است. نتايج اوليه اين تحقيق بر پاسخهاي 6500 پاسخ دهنده مبتني هستند. اين پاسخ دهندگان عبارتند از دانشجوياني در کانادا، فرانسه و ايالات متحده، افراد تحصيل کرده اي که در فرانسه و ايالات متحده باقي مانده اند و افرادي که پس از تحصيل به آرژانتين، برزيل، کلمبيا، غنا، يونان، هند، جمهوري کره و سري لانکا بازگشته اند. الگوي کلي مهاجرت توجه و علاقه به وطن در ميان اين تحصيل کردگان بسيار شديد است. اکثر دانشجويان کشورهاي در حال توسعه مي خواهند که پس از تحصيل درخارج به کشورشان بازگردند. فقط تعداد اندکي مي خواهند تابعيت کشور دوم را اخذ کنند ولي حتي از دست دادن تعداد اندکي از اين افراد براي کشورهايشان اهميت دارد چون به افراد برجسته و خبره نياز دارند. برخي از اشخاص تحصيل کرده کشورهاي در حال توسعه که اکنون در کشورهاي توسعه يافته مشغول به کار هستند مي خواهند در يک فرصت مقتضي به کشورشان بازگردند. کار در خارج براي آنان نوعي تجربه عملي پس از تکميل تحصيلات رسمي است. بقيه اين افراد مي خواهند در خارج بمانند. تعداد اندکي از تحصيل کردگاني که تصميم به بازگشت دارند دوباره تصميم به اخذ تابعيت مي گيرند. با اين حال برخي از آنها در مورد آينده نامطمئن هستند. ارتباط با وطن حتي در ميان کساني که مي خواهند اکثر فرصت کاري خويش را در خارج بگذرانند شايد شديد است. بسياري از اين افراد مي خواهند بعد از بازنشستگي به کشورشان بازگردند. برخي از آنها اميدوارند که فرزندانشان در وطن خويش زندگي و کار کنند و برخي ديگر دوست دارند که فرزندانشان در خارج بمانند. از سوي ديگر برخي از آنها به زندگي در کشورهاي توسعه يافته عادت مي کنند. احساسات گسترده تعلق به وطن بدين معني است که فرار مغزها روندي بازگشت ناپذير نيست. بسياري از افراد در خارج بدون احساس جدايي کامل از وطن خويش و بدون احساس اخذ مليت تازه کار مي کنند. برخي از اشخاص فقط براي دوره کوتاهي در خارج مي مانند. اگر در کشور مبدا حقوق و مزايايي براي اين افراد در نظر گرفته شود بازگشت از مهاجرت افزايش و زمان در خارج ماندن کاهش مي يابد. کار در خارج در صورتي مي تواند براي کشور مبدا داراي درآمد و سود باشد که فرد بازگردد و مهارتها و پس اندازي قابل توجه به ارز خارجي براي خود فراهم کرده باشد. کار کردن در خارج مي تواند مرحله اي قابل توجه در آموزش کاربردي بعد از فراغت از تحصيل باشد. فرد مي تواند نوع کار و محل آن را به گونه اي انتخاب کند که ارزش تجربه تخصص او را براي کشورش بالا ببرد. مقاله فرار مغزها و مهاجرت نخبگان بر اساس صندوق بين المللي پول سالانه بيش از 150000 نفر تحصيل كرده از ايران خارج ميشوند. طي سال 79 روزانه به طور متوسط 15 نفر با درجه كارشناسي ارشد و 3/2 نفر با درجه دكترا ترك وطن كرده اند. درسال 78 -5475كارشناس ايران را ترك كردند. همچنين در 6 ماه اول سال 78- 64/16 نفر از افراد داراي تحصيلات علوم پزشكي براي خروج از كشور اقدام كرده اند. از مجموع 4300 نفر دانشجو كه براي ادامه تحصيل در سال 64-72به خارج از كشور رفته اند همين طور از سال 69 تا 78 تعداد 151 نفر عضو هيئت علمي دانشگاه كشور از كشور خارج شده و بر نگشتند و تعداد كل اساتيد دانشگاه ايران 1500 نفر است در حالي كه ايرانياني كه در خارج از كشور صاحب كرسي هستند با درجه پرو فسوري 400 نفر ميباشند. 2درصد دارندگان مدال المپياد جهاني طي دو دهه اخير خارج از كشور رفته اند 155000نفر ايراني با تحصيل ممتاز به امريكا مهاجرت كردند صرفه جويي امريكا در هزينه هاي اموزشي از اين بابت 10 ميليارد و 500 ميليون دلار بوده است در حالي كه ايران از بابت مهاجرت مغز ها 38 ميليارد دلار متضرر شده است عدم توجه مسئولين وقت و عدم قايل شدن ارزش كافي و لازم براي علم و جامعه علمي كشور و درگير بودن انها به مسايل مقتضي زمان از جمله جنگ و.. انها را از توجه به اينده كشور و رشد علمي صنعتي كشور باز داشته است تا اينكه در چند سال اخير به دليل تحولاتي كه در طبقه حاكم كشور به وجود امده است چينش 3 قوه به لحاظ فكري وجود سازمانها از قبيل سازمان ملي جوانان و ...زنگ خطر را براي كساني كه چشم و گوش خود را به روي برخي مسايل بسته بودند به صدا در آورد . نتيجه گيري .. در اين برهه از زمان آنچه بيش از هر چيز اهميت پيدا مي کند وجود متخصصان در زمينه هاي متعدد اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و ايدئولوژيکي است. چرا که اکنون ايران در مراحل اجراي برنامه توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي خود متوجه کمبودهاي نيروي متخصص شده و مساله فرار مغزها را به طور جدي دنبال مي کند. اگرچه دفتر جذب تسهيلات و امکاناتي را براي بازگرداندن افراد متخصص به ميهن طرح ريزي کرده اما اولا اعطاي امتيازهاي ويژه به متخصصان خارج از کشور موجب نارضايتي متخصصين داخلي مي شود که ضررش کمتر از فرار مغزها نيست. ثانيا چنين برنامه اي در بطن خود داراي نشانه هاي تبعيض است ثالثا اگر اين برنامه براي بازگرداندن متخصصين کارايي داشت تا به حال بايد بخش وسيعي از انان به ايران باز مي گشتند واقعيت آن است که عوامل و انگيزه هايي که متخصصان را بعد از انقلاب اسلامي به خارج گسيل داشته تنها عوامل وانگيزه هاي مادي يا شغلي نبوده، بلکه عوامل ديگري نظير عوامل اجتماعي، سياسي، ايدئولوژيک و فرهنگي نيز بوده که در برنامه جذب نسبت به اين عوامل توجه لازم مبذول نشده است. لذا ابتدا بايستي اطلاعات و آمار قابل اطميناني درباره تخصص هاي موردنياز در بخشها و زمينه هاي مختلف و نيز متخصصان موجود و مشغول به کار با تفکيک تخصص ها و مهارت ها جمع آوري و طبقه بندي شود. آنگاه با ديدي روشن و با توجه به رابطه متعادل عرضه وتقاضاي نيروي انساني جزئيات برنامه جذب را طراحي کرد. تا زماني که دولت موفق به جذب و حفظ متخصصان داخلي نشود و تا زماني که هر يک از متخصصان در زمينه تخصصلي خود مشغول به کار نشوند، جذب متخصصان خارج از كشور كار چندان اساني نخواهد بود |