اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
حکومت اسلامی که وارد میدان بازی های انتخاباتی می شوند میوه های ممنوعه ای هستند و به طور کلی به دلیل این که به ضررشان است، حرفی از آن ها به میان نمی آورند. مسلما باید آن ها، مبلغ و مروج اهداف غیرانسانی و وحشیانه و خرافی «امام خمینی»، «امام خامنه ای» ولایت فقیه، قانون اساسی، قانون قصاص اسلامی، قانون مردسالاری حاکم بر خانواده، بی حقوقی مطلق زنان، تجاوز به حقوق کودکان، شکنجه و اعدام و قصاص و سنگسار، تقویت حزب الله، نیروهای بسیج و پاسدار، سربازان گمنام امام زمان، فعالیت در جهت دست یابی به سلاح های کشتار جمعی، چگونگی ظهور امام زمان شان، تسلیم شدن انسان در مقابل خدا و نمایندگان وی در ایران، یعنی آخوندهای مفت خور و باج گیر و آدم کش و استثمار گر و غیره باشند تا به پستی که در پی آن هستند دسترسی پیدا کنند. در هر صورت شکی نیست که در اعماق سانسور و اختناق، سرکوب و تهدید، زندان و شکنجه و اعدام، و هم چنین فقر و فلاکت اقتصادی، بحث از انتخابات واقعا دهن کجی بزرگی به اکثریت مردم حق طلب و آزادی خواه جامعه مان است! از این رو، فرصت طلبان و گرایشات رنگارنگ بورژوایی نباید آگاهی و شعور این مردم رنج دیده و ستم کشیده دست کم بگیرند. زیرا کارنامه سیاه و سفید همه، در دست بخش آگاه جامعه است. این گرایشات به اصطلاح ملی و مذهبی و لیبرال، یا به دنیال طرح و پروژه های امپربالیستی در رابطه با ایران هستند و یا هر 4 سال یک بار به دلیل ورشکستگی سیاسی، به دنبال یکی از جناح ها و کاندیداهای حکومت اسلامی می افتند و به جنبش کارگری کمونیستی چنگ و دندان نشان می دهند. در کم تر از دو ماهی که به «انتخابات» ریاست جمهوری مانده است به نظر می رسد اگر اتفاق غیرقابل پیش بینی روی ندهد رییس جمهوری آینده حکومت اسلامی، موسوی است. چون که شواهد نشان می دهد اکثریت هر دو جناح اصلی حکومتی، در مورد ریاست جمهوری وی به توافق رسیده اند و شورای نگهبان هم چون گذشته چند نفر دیگر را فقط برای بازار گرمی سیاسی - تبلیغاتی، در لیست کاندیداها نگاه داشته است. موسوی، در سفر تبلیغاتی خود به ایلام، گفته است: «اگر قیمت نفت به جای 140 دلار به 240 دلار هم برسد، باز هم هیچ خیر و برکتی نخواهد داشت؛ همان طور که وقتی از 20 دلار به 140 دلار رسید به جای آن که به وضع مطلوبی برسیم، خیر و برکتی نداشته است.» بدین گونه وی، پیشاپیش صریحا اعلام می کند که با تغییر ریاست جمهوری، حتا اگر قیمت نفت به 240 دلار هم برسد منتظر زندگی بهتر نباشید. موسوی، در سخنرانی تبلیغاتی خود در شهر ایلام، هم چنین اقرار می کند که 20 میلیون نفر از مردم ایران، با «صندوق های رای قهر» کرده اند. بنابراین، حتا اگر این کاندیدای سرشناس حکومت اسلامی که با اعتماد به نفس بیش تری نیز نسبت به کاندیدهای دیگر به ویژه احمدی نژاد، در آستانه ورود به کاخ ریاست جمهوری روزشماری می کند؛ آگاه است که اکثریت مردم ایران، حکومت اسلامی را قبول ندارند. چرا که این حکومت از جمله در دوارن نخست وزیری خود وی نیز به حدی سرکوب و کشتار، ترور و اعدام، قصاص و سنگسار و دیگر اعمال ضدانسانی مرتکب شده است و به حدی کارنامه سی ساله اش سیاه است که هیچ کسی نمی تواند با شعارهای دروغین مردم را به پای صندوق های رای بکشاند. البته رای مردم نیز برای حکومت اسلامی، اهمیت چندانی نداشته و تنها اهمیت کشاندن مردم به پای صندوق های رای، در حد تظاهر و برای انحراف افکار عمومی است. بنا براین، اگر موسوی، برای جناح های حکومت اسلامی، مهره ای مهم و نخست وزیر دوران سخت جنگ است اما ایشان نیز در نزد مردم آگاه، یکی از مهره های اصلی حکومت اسلامی است که در کشتار و سرکوب مردم حق طلب و شکنجه و اعدام و سنگسار زندانیان کارنامه سیاه تری دارد. و هم چون محمد خاتمی، برای بقای حکومت به میدان آمده است. فراموش نکنیم که احمدی نژاد، در تبلیغات انتخابات 4 سال پیش ریاست جمهوری، همواره به مردم وعده می داد که در صورت رسیدن به ریاست جمهوری، پول نفت را به سر «سفر» مردم خواهد آورد. در حالی که اکنون ماه های پایانی ریاست جمهوری اش می گذارند، به گفته نمایندگان مجلس شورای اسلامی و کمیسیون های مجلس، دولت «مستضعف دوست» وی در این 4 سال، میلیاردها دلار اختلاس داشته و درآمدهای کلان کشور را بر باد داده است. اکنون موسوی نیز با شعار «... بحث ایران پیشرفته را مطرح کرده ام»، به میدان آمده در واقع «پیشرفت» مورد ادعای وی، جز پیشرفت و رقابت در مسایل پلیسی - امنیتی و تجهیز میلیتاریسم چیز دیگری نیست. البته همان طور که در بالا نیز تاکید کردیم انتخابات در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، غیرواقعی و پوچ و بی معناست و در واقع انتصابات و جا به جایی مهره های حکومت است که به عنوان انتخابات به جامعه غالب می شود. در چنین شرایطی، هرگونه دعوت مستقیم و غیرمستقیم از مردم ایران برای شرکت در بازی انتخابات ریاست جمهوری حکومت اسلامی، عملا به نفع کلیت حکومت اسلامی است. چرا که آن ها تلاش می کنند مردم را با هر توجیه و بهانه ای به پای صندوق های رای خود بکشانند تا در نزد افکار عمومی مردم جهان رسوا تر و بی آبروتر نشوند. بنابراین، هر کسی و جریانی که مردم را به شرکت در بازی انتخابات ریاست جمهوری اسلامی می کند، عملا در خدمت حکومت اسلامی و در مسیر تقویت آن قرار می گیرد. کارگران از بخش صنایع تا خدمات و شاغل و بی کار، دانشجویان، زنان، نویسندگان، هنرمندان، روزنامه نگاران و مردم آگاهی که همواره مورد اجحاف و تبعیض و فشار اقتصادی و سرکوب های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این حکومت قرار گرفته اند به معنای واقعی هیچ نفعی در این که کدام جناح آن و یا آخوندی با ریش و عمامه سیاه و یا سفید، یا شخصی با کت و شلوار اطو کشیده به ریاست جمهوری برسد موظف است پایه های حکومت اسلامی را محکم کند و مجری قوانین آن باشد، ندارند. از این رو، برای آن ها فرقی ندارد که کدام جناح حکومت انتخاب شود. البته برای رقابت جناح های حکومت و طرفداران آن ها که طیفی از جمهوری خواهان و توده ای - اکثریتی و لیبرال ها هستند سرنوشت انتخابات حکومت اسلامی برایشان مهم است. چرا که آن ها از موضع و منافع طبقاتی خود با آن ها احساس هم سویی و همر گرایی می کنند و به همین دلیل نیز همواره با انقلاب و تحولات عمیق اقتصادی، سیاسی و اجتماعی سر ستیز دارند. آن ها حاضرند با حکومت اسلامی و جناح های آن سازش کنند اما قدرت به دست گرایش چپ جامعه و در پیشاپیش همه طبقه کارگر نیافتد. سرانجام مردمی که برای آزادی، برابری، انسانیت و رفاه عمومی مبارزه می کنند دیدگاه شان نسبت به بازی های انتخاباتی حکومت اسلامی، به طور پایه ای و اساسی متفاوت است و می دانند که در این سی سال حاکمیت جمهوری اسلامی، جز سرکوب و سیه روزی چیزی عایدشان نشده است. بنابراین، آن ها هرگونه مبارزه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را با چشم انداز استراتژی طبقاتی خود، یعنی در جهت سرنگون کردن حکومت اسلامی و برقراری یک جامعه آزاد، برابر، مرفه و انسانی پیش می برند. کارگران و مردم محروم، به خوبی می دانند و در این سی سال با پوست و گوشت خود تجربه کرده اند که تنها از این طریق مبارزه طبقاتی متحد و متشکل خود می توانند به سرنوشت خویش حاکم باشند؛ نه با شرکت در مضحکه انتخابات حکومت اسلامی وچشم دوختن به سیاست های این یا آن جناح حکومتی! بدین ترتیب، هر کسی و هر جریانی مبلغ و مروج مضحکه انتخابات ریاست جمهوری حکومت اسلامی باشد آگاهانه و عامدانه در خدمت اهداف و سیاست های حکومت اسلامی قرار می گیرد؛ حکومتی که در این سی سال، جنایت پشت جنایت آفریده و اکثریت مردم ایران را به لحاظ اقتصادی نیز به خاک سیاه نشانده و به نان شب شان محتاج کرده است. در سطح بین المللی نیز به عنوان حکومتی که حامی و پشتیبان تروریسم گروه های ارتجاعی مذهبی و جنگ طلب و خشونت طلب و دمشن درجه آزادی بیان و اندیشه و تشکل معروف شده است. بی شک مردم آگاه، هرگز به گرایشات و شخصیت هایی که چشم خود را به تحولات قطره چکانی حکومتی دوخته اند نه اعتمادی دارند و نه آن ها را جدی می گیرند. لازم به تاکید است که همه عناصر و جناح های حکومت اسلامی، هر کدام در حیطه توان و اختیارات و مسئولیت خود، در سرکوب آزادی های فردی و اجتماعی و تحمیل بی حقوقی های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به اکثریت مردم ایران، ترور مخالفین در داخل و خارج کشور، سرکوب آزادی بیان و اندیشه و تشکل، قتل عام زندانیان سیاسی و هم چنین غارت و چپاول اموال عمومی سهیم بوده اند. از این رو، هر کسی و جریانی به هر کدام از جناح های حکومتی و تبلیغات انتخاباتی ان ها نزدیک شود مستقیم و غیرمستقیم به جنایات آن ها نیز آلوده شده و اجبارا باید تاوان سیاسی و اجتماعی آن را نیز پرداخت کند. در یک کلام حکومت اسلامی، حکومتی آدم کش و جنایت کار و استثمارگر است که تنها با برکناری کلیت آن، مردم ایران یک فرصت تاریخی دیگری به دست خواهند آورد که بر سرنوشت خویش مستقیما حاکم گردند و حکومت آزاد، برابر و انسانی خود را در همه زمینه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تاسیس کنند و بر خلاف انقلاب 57، به هیچ گرایش و حزب و شخصیتی اجازه ندهند به نام آن ها و از بالای سر آن ها، با سرنوشت 75 میلیون انسان بازی کنند. بیست و ششم فروردین 1388 - پانزدهم آپریل 2009 |