اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
Politisch, Kulturell, Sozial September 2009 Nr. 177 نمایش قد راست کرد و پاهایش را دید پای کوبید صدا به گوشش رسید و در حنجره اش نشست و دست های رها شده در چشم هایش چرخید همه ءاینها زیبا بود و دل انگیز پس بر صخره ها کشید حالا ما سعی می کنیم این نمایش را ادامه دهیم . زنی به اندازهء شعرهایش پرسیدند چقدر گفتم من به اندازهء شعر هایم سروده شدم -به همان اندازه واژه ها عریانم کردند از این الفاظ پتکی بر نامم فرود خواهد آمد روز ی که برایم مثل روز روشن است اگر بگویم باکم نیست -دروغ گفته ام چرا که آنقدر شجاع نیستم تا به زن بودنم اعتراف کنم و آنقدر جسور تا بگویم آری این منم زنی که همیشه دوست می دارد نرگس الیکائی |