اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
همواره بر اساس مشارکت جمعی ايرانيان مقيم پاريس و ساير کشورها و توام با استقلال و سلامت مالی اين مرکز بود، در پی رايزنی با پشتيبانان مرکز اسناد و نيز همکاری صميمانه دکتر تورج اتابکی، مرکز اسناد به پژوهشکده بين المللی تاريخ علوم اجتماعی آمستردام منتقل شد(۱). سپس بنابر شرح بالا، بنياد پژوهشی دکتر صديقی تشکيل شد و در روز جمعه ی اين هفته ما شاهد برگزاری نخسين سخنرانی سالانه خواهيم بود. در جلسه ی روز جمعه، بيش از هر کس ديگری حضور دانش ورانه و بزرگوارانه دکتر صديقی ملموس و محسوس خواهد بود. پنداری: او مانند روزگار زندگانيش در مقابل هر شخصی که به مجلس بيايد، بلند شود و در کمال ادب، ابراز احترام و تواضع نمايد. او در تمام طول مجلس به مطالبی که بوسيله سخنرانان محترم عنوان شود با دقت گوش فرا دهد و از موضوع ها يادداشت بر دارد تا آنها را به انبوه فيش های بانک پژوهشی اش بيفزايد. او کم ولی با ژرفا و با نکته سنجی سخن گويد. او در خاتمه ی مجلس از يکايک مدعوين به صورت يکسان برای تشريف فرمايی سپاسگزاری و قدردانی نمايد و آنها را تا کنار در خروجی و يا حتی بيرون از آن مشايعت نمايد. در هنگام خداحافظی، دکتر صديقی از يکايک دست اندرکاران و بنيانگذاران سپاسگزاری نمايد و بر چهره ی شاگرد وفادار و دانشمندش، دکتر کشاورز صدر، که اکنون شاگردان خود را دارد، بنگرد و با صميميت لبخند زند. يادش گرامی باد
نمایش پرهای ریخته ی ولایت • شکاف در درون جناح اصولگرا و اقتدارگرایان با چنان سرعتی در حال حرکت است که به نظر می رسد تبدیل شدن احمدی نژاد و حلقه ی اطرافیان وی به مهره سوخته چندان هم دور از ذهن نخواهد بود. گسست کیفی اصلاح طلبان و پیوند آنان با جنبش اعتراضی در کنار گسست کمی اصولگرایان و افتراق آنان با دولت کودتایی، مسیر سقوط نظام ولایی را به یک امر اجتناب ناپذیر تبدیل کرده است ... اخبار روز: مبارزات ضد دیکتاتوری مردم ایران در چارچوب جنبش اعتراضی سبز در روزهای سرنوشت ساز نیمه ی دوم خرداد با مراسم حکومتی نماز جمعه ۱۴ خرداد در مرقد آقای خمینی که توسط سیدعلی خامنه یی اقامه شد، با حواشی آن که محصول عینی و ذهنی همین جنبش اعتراضی است، آغاز گردید. به همان نسبتی که گروه های دست چین شده ی لباس شخصی و بسیجی با هتاکی آشکار نسبت به نوه ی خمینی مانع از سخنرانی وی شده و هم چنین احمدی نژاد و خامنه یی با خط کش خود، خط امام را مهریه ی ازدواج مصلحتی ولایت فقیه و دیکتاتوری نظامی قرار دادند، می توان این واقعیت را درک کرد که "پایان مصلحت" برای هر دو طرف مبارزه فرا رسیده است. این پایان در سیر حرکتی خود به نتییجه یی ختم خواهد که هر دو جناح موجود حداقل در فاز اجماع حکومتی و حفظ نظام به بن بست کامل رسیده و راهی برای تعامل یا آشتی را در قالب مناسبات موجود دست نیافتنی کنند. در این تقابل درون ساختاری برنده ی واقعی مردم و جنبش اعتراضی اکثریت ملت ایران خواهد بود که از این پس وحدت ملی خود را در راستای گسست کامل ساختار حاکمیت کنونی رقم خواهند زد. زمانی که علی خامنه یی در طی یک توهم ذهنی و اغتشاش عینی، خویشتن را با امام علی مقایسه می کند و مخالفان خویش را به طلحه و زبیر، در واقع صحنه یک جنگ و میدان تقابل را می آراید که سرانجام آن می بایست حذف بدون بخشش رقیب باشد. تنها یک روز پس از این سخنان مغشوش وقتی که میرحسین موسوی به عنوان شاخص ترین رهبر جنبش سبز به صراحت از سقوط اعتبار و جایگاه کسی سخن می گوید که خود را در جایگاه امام اول شیعیان قرار داده است، در واقع پیام عبور از نظام حاکم (البته حتما نه به مفهوم عبور از آنچه خود وی آرمان های جمهوری اسلامی می خواند) را صادر می کند. نماز جمعه ۱۴ خرداد در مرقد امام خمینی نه تنها بزرگداشت بنیانگذار جمهوری اسلامی نبود که بی شک مرثیه یی بود بر میراثی که در شرف بر باد رفتن است. به عکس تصور اولیه از این نمایش حکومتی، چنانچه بتوان تتمه اعتبار و اقتداری را برای نظام حاکم سراغ گرفت در همان چند جمله ی حسن خمینی نهفته بود که هتاکی افراد دست چین شده و ممانعت از ادامه سخن خود توسط آنان را در این جمله که "عده یی قلیل نمی گذارند که من صحبت کنم" بیان کرد و گرنه سخنان مغشوش مقام ولایت، تیک های عصبی محمود، چهره های مغموم و سرهای به زیر افتاده سران حکومتی در صف های اول نماز جمعه، خود بهترین تعبیر و توصیف برای نمایشی بود که به جای ترسیم اعتبار و اقتدار نظام، تنها اثبات کننده وقوع یک تراژدی بود. سناریویی که قرار بود با تدارک گسترده و سراسری سپاه پاسداران و بسیج، جمعیت چند میلیونی را برای حمایت از رهبر گرد آورد تنها به چند صد هزار تن که بیشتر آنان حتی حاضر نبودند یا حداقل حوصله نداشتند که جواب شعارهای بلندگوها را تکرار کنند، ختم شد که همین موضوع یکی از دلایل شکست پروژه و ناکامی در اهداف از قبل پیش بینی شده بود. از طرف دیگر نماز جمعه یی که قرار بود به عنوان چماقی در مقابله و ارعاب معترضان برای ۲۲ خرداد به کار گرفته شود تحت تاثیر حاشیه یی که برای سید حسن خمینی ایجاد شد، خود برهانی شد برای تداوم اعتراض و بی اعتباری هر چه بیشتر حکومتی که در طی یک سال اخیر همواره چون لشکر شکست خورده و گم کرده راه در میدان مین، که هر گامی برمی دارد زیر پای سربازان و سردارانش یک مین منفجر می شود. سیر تحولات اجتماعی و تکامل تاریخی جنبش اعتراضی مردم ایران به این دلیل به مرحله ی بلوغ و هویدا شدن یک چشم انداز امیدوارکننده رسیده است که به موازات بالندگی جنبش، شکاف و گسست درون حکومت به سرعت در حال انجام است. هرگونه تحلیلی چنانچه در راستای تبیین و تعیین ارتباط ارگانیکی این دوگانه ی مورد لزوم برای تغییرات ساختاری باشد، می تواند رویکرد عقلانی و نگاه منطقی به واقعیت تحولات جاری تلقی شود. از آنجا که جنبش کنونی یک جنبش فراگیر و رنگین کمانی است، آرایش نیروهای تشکیل دهنده و اهداف مرحله یی آن می بایست به درستی توسط بدنه و راس جنبش درک گردد و گرنه خط کشی های کاذب، آرامان گرایانه، جهشوارگی، تک ساختی، اسبق السابقون، هم قوارگی و صرفا قاعده مند، می تواند در مسیر آن موجب گسست و شکاف در درون جنبش بشود. |