ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

کشی علیه امت "مظلوم ارمنی"!! توسط تورکها در اوایل قرن بیستم مصوباتی را در این خصوص به تصویب رسانده اند ولی نسبت به فاجعه نسل کشی خوجالی که نتیجه مستقیم وحشیگریهای ارمنیان در پایان قرن بیستم این بره زمانی که دنیای متمدن سعی در حفظ برتری حقوق بشر دارد هیچگونه عکس العملی نشان داده نشده است امروز در شرایطی که تمام جهان علیه تروریسم به مبارزه برخاسته است تروریسم ارمنی باید از سوی جامعه جامعه جهانی افشا شده و پاسخ شایسته خود را بیابد فاجعه ای که در تاریخ 26 فوریه سال 1992 توسط ارمنیان در شهرخوجالی پدید آمد تنها یک عمل تروریستی عادی نیست بلکه جنایتی است بی سابقه علیه تمام بشریت.   

از یاد نبریم :

خان کندی – 26 دکابر 1991/ خوجالی 26 فوریه 1992/ شوشا8 می 1992/لاچین 17 می 1992/ خوجاوند 12 اکتبر 1992/ کلبجر 2 آوریل 1993 / آغ دره 7 ایول 1993/ آغ دام 23 ایول 1993 / جبراییل 23 آگوست 1993/ قبادلی 31 آگوست 1993/ زنگیلان 29 اکتبر 1993 و...که منجر به آواره شدن یک میلیون مسلمان آذربایجانی و به اشغال در آمدن 20./. از خاک مسلمانان آذربایجانی شدند.

منابع : ۱- قتل عام مسلمانان در دو سوی ارس – صمد سرداری نیا – تبریز – انتشارات اختر 13۸۳             

۲- سالهای خونین محمد سعید اردوبادی انتشارات اختر تبریز 1380
3- ویژه نامه " آذربایجان و یک قرن جنایات ارامنه" – نشریه دانشجویی اویرنجی باخیشی – دانشگاه صنعتی امیر کبیر – کاری از آبتام    1383

4- هفته نامه نوید آذربایجان شماره های 142 سال سوم – 336 سال   ششم

5- نشریه دانشجویی اردم – شماره 6 – سال دوم – خرداد 1382 – دانشگاه تهران

۶- هفته نامه آوای اردبیل – چهارشنبه 13 اسفند 1382 – شماره 226 سال هشتم        

۷- هفته نامه آراز – 15 اسفند 1381 – شماره۴                                                              

۸- هفته نامه چشمه اردبیل چهارشنبه 9 اسفند 1381-شماره 115                           

9نشریه دانشجویی اویرنجی – دانشگاه امیر کبیر – اردیبهشت 80 – سال دوم – شماره 5         

 10- هفته نامه شمس تبریز – سال پنجم – شماره 131 – چهارشنبه 11 اردیبهشت 1381

 

تاملی در باب محاربه
رضا محمدی کارشناس ارشد حقوق بشر
reza1705@yahoo.com

تاريخ مجازات، تاريخ محکومين بي گناه نيز هست. اوراق تاريخ محکومين بي گناه که به دست قضات عقده اي و قضات ايدئولوژي زده و ثارنوالهاي تاريخ، محکوم به مرگ يا محکوم به قطع عضو يا محکوم به زندان يا محکوم به تبعيد يا محکوم به خشن ترين مجازات شده اند؛ سوگنامه بي گناهاني را مي سرايند که محکوميت بي گناهي را سپري کرده اند. اگر پرونده ها به دست ولترها و سزار بکارياها و امثال آنان همواره ورق بخورند و نظارت شوند ممکن است بخشي از آن پرونده ها بار بي گناهي را به مقصد برسانند.بسیاری از مجازات ها، از جمله اعدام، در نظام های حقوقی سنتی از درکی پیشامدرن، اختیارگرا و ذات باور از مفهوم عدالت ریشه می گیرند. این گونه داوری ها در پوشش مطلق انگاری، بنیادگرایی و توهم پایان تاریخ، خود را از گزند داوری های بازخوردی و خردمندانه دور نگاه می دارند و در نتیجه امکان به روز شدن را از خود دریغ می دارند. عدالت در مفهوم مدرن زاییده ی آخرین توافق ها و قراردادهای دمکراتیک و خودپایانه ی آدمیان است؛ بنابر این، عادلانه بودن یک حکم به مبادی اولیه ی آن حکم، یعنی توزیع برابر آزادی در شروع هر توافق و قراردادی باز می گردد. به عبارت دیگر، رفتاری عادلانه است که مطابق با قوانین باشد، تنها و تنها اگر آن قوانین دمکراتیک و مطابق با موازین حقوق بشری باشد.

اگر تاريخ مجازاتها در طي قرون مورد مطالعه قرار گيرد بخوبي آشكار مي شود كه از زمان ايجاد آنها تا عصر حاضر،دچار تحولات و دگرگوني هاي بسيار شده و مداوماً تغيير شكل داده است . تحميل مجازات در درجه اول به علت عمل زشتي بود كه مجرم مرتكب شده بود . اين مجازات كه ابتدا بصورت انتقام تجلي پيدا كرد بعدها جنبه اخلاقي بخود گرفت و بتدريج با افزوده شدن صفات ديگر كه هدف و آرمانهاي عاليتري را تعقيب مي كرد از صورت اوليه خارج شد . انتقام در واقع از احساسات وعواطف كور سرچشمه مي گرفت و واكنش آني و نهادي انسان بود و شكل و سازماني نداشت وتوسط بشر پديد نيامده بود ، در حالي كه مجازاتها بوسيله بشر بوجود آمده و شكل وسازماني پيدا كرد .

به سخني ديگر ، عشق به انتقام جنبه ذاتي داشت ولي اراده مجازات كردن جنبه اكتسابي بخود گرفت مي نويسد كه تاريخ مجازات بيان كننده القاء مداوم آن است . ايهرينگ Iheing . شارل معتقد است كه حقوق جزا در قديم بر روي اصول مادي دنيايي و فلسفي پايه گذاري شده بود ولي در قرون وسطي رابطه در قرن مبنايي عقلاني و منطقي يافت و در قرن 18 فلسفه خود را بر مبنای خدا پياده كرد و ودر قرن 19 براصل « واقعيتهاي قضائي » قرار گرفت و امروز به طرف يك انسانيت قضائي گام بر مي دارد زيرا به هر قيمتي كه شده است مي خواهد بين عقل و منطق با بي منطقي و بين فرد با اجتماع ،آشتي و صلح برقرار سازد .

انسان در عصر حاضر به آن پايه از درک و شعور رسيده است که دريابد، حق زندگي يکي از ابتدائي ترين، حقوق بشر ميباشد و براي اعاده آن راهي جز نفي هرآنچه که اين حق را تهديد ميکند، نيست.

اگر در قرن گذشته اعلام حقوق بشر جهاني گرديد لازم است که در اين قرن اعاده آن جهاني گردد حشت بود، به همین دلیل مجازاتها بیشتر به صورت زجر دادن در منظر عموم بود و استفاده از احکام اسلامی و واژه های قرآنی بی توجه به معانی آنها، در برخی موارد شاید یک نوع بدعت گذاری یا تحریف تلقی شود. واژه «محارب» و احکام مترتب بر آن که در قرآن و سنت به کار رفته، اخیراً در برخی خطابه ها به گونه یی نمایان شده که گویی با معنای حقیقی آن هیچ تطابقی ندارد. ممکن است پاره یی از معترضان را که در تجمعات اخیر شرکت جسته اند و احیاناً شعارهای دور از انتظاری داده اند محارب بنامند. ولی آیا صدق محارب در این گونه موارد صحیح و صواب است؟

 یا این واژه و احکام آن در این موارد صدق نخواهد کرد. اینک بنگریم کاربرد محارب را در قرآن کریم تا دریابیم مصداق محارب کیانند و این اصطلاح قرآنی را کجا باید به کار برد؟

قبلی

برگشت

بعدی