شماره جدید |
به ياد رضا بيک ايمانوردی، هنرمند محبوب و مردمی مينا انتظاری ایمیل: mina.entezari@yahoo.com ساعت ۴۸: ۱۲ بامداد روز ۱۳ سپتامبر ۲۰۰۳، هنرمند تبعيدي رضا بيک ايمان وردی بعد از يکسال مصاف با بيماری سرطان ريه، سرانجام دربيمارستان شهر فينيکس آريزونا، درآرامشی کامل به ابديت پيوست. بيک ايمانوردی که در جواني از قهرمانان ورزش رزمي ايران بود بعد از ورود به صحنه سينما با اجراي نقش هاي مختلف (بازيگري و کارگرداني) در بيش از يکصد و پنجاه فيلم سينمايي، به عنوان يکي از پرکارترين و موفقترين بازيگران سينماي ايران در دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی، به محبوبيت ويژه ايي دربين مردم دست يافت و لقب "مرد هزار چهرهً پرده سينما" را کسب کرد.
البته رضا بيک ايمانوردی در اوج محبوبيت و شکوفايي هنري خود، در حاليکه بسياري طرحها و برنامه ها براي آينده زندگي هنري خود و سينماي ايران در سر داشت، بعد از به حاکميت رسيدن ملايان در ميهنمان ايران مجبور به ترک وطن شد. ولي فراتر از همه موفقيتهاي هنري رضا بيک در ايران، زندگي شرافتمندانه وي در تبعيد و غربت، شخصيت والاي انساني و ويژه گيهاي اجتماعي او را بطور برجسته ايي به نمايش گذاشت. او با همه عشق و علاقه ايی که به کار هنری و تخصصی خود داشت به دليل عدم وجود شرايط مناسب و امکانات محدود در محيط هنری ايرانيان دور از وطن و محدوديت هاي بسيار ديگر و بخصوص پرهيز از مافياي باصطلاح هنري حاکم بر فضاي ايرانيان لس آنجلس، ادامه کار هنريش را با حسرت بسيار و البته با هزاران اميد و آرزو، به فرداي ايران آزاد سپرد و از ان پس زندگي سخت و ساده خود را در تبعيد درمسيري کاملاٌ متفاوت آغاز نمود. در ايالت هاي نوادا و آريزوناي آمريکا با اشتغال در پالايشگاه و سپس به عنوان رانندهً کاميون با دسترنج خود سالها ساده زيست و در کنار دوستان صميمي، به دور از هياهوي رايج بازار مکاره "هنرفروشي"، با عشق به مردم و اميد به آزادي ايران از چنگال آخوندهاي حاکم و آرزوي ادامه کار هنريش درايران آزاد در کنار هموطنانش، با قناعت و بردباري زندگي کرد. بسيار متواضع، موْدب، افتاده، مردم دوست و خوش مشرب بود. قلبي پرمحبت و روحيه ايي بالا داشت و حتي در يکسال آخر که با بيماري سرطان ريه دست و پنجه نرم ميکرد عليرغم درد و ضعف جانکاه هيچوقت ناله نکرد و هميشه به اطرافيانش روحيه و اميد ميداد. رضا بيک ايمانوردي دوستدار صميمی ميهن و مردمش بود و تا آخرين لحظه حيات شعله اميد به آزادی ميهن و ديدار مجدد مردم و مادرش در دلش فروزان بود. از ملايان حاکم بر ميهنمان بيزار و منزجر بود و از همه آلوده گيها و گرايشات آخوندي در هر لباسي بخصوص وقتي رنگ هنري ميگرفت تبري مي جست. بطور مثال با «سفيران هنري» رژيم که با ژستهاي رنگارنگ جهت اجراي برنامه هاي هنري! و کنسرت هاي «پيوند دهنده قلوب ايرانيان داخل و خارج!» عازم فرنگ ميشدند هميشه مرز داشت و حتي بطور خاص در جريان آوردن خانم گوگوش توسط مسعود کيميايي به خارجه و کارچاق کني هاي همزمان برخي رسانه هاي لس آنجلسي و عناصر اطلاعاتي رژيم، بر روي خط آزاد تلفني يکي از راديوهاي فارسي زبان به صراحت موضع گرفت و توطئه رژيم آخوندي را افشا نمود. متقابلاٌ براي آزاديخواهان احترام خاصي قائل بود و همه مبارزين بخصوص مجاهدين را صميمانه دوست داشت و هميشه دعاي خيرش بدرقه راهشان بود و برايشان آرزوي پيروزي ميکرد. وقتي براي اولين بار در تظاهرات بزرگ شوراي ملي مقاومت ايران در نيويورک، در پائيز سال ۲۰۰۰، که در اعتراض به حضور آخوند خاتمي در سازمان ملل متحد برگزار ميشد شرکت کرد بشدت مجذوب اتحاد، اراده و ايمان هزاران ايراني شريف و آزادهً حاضر در تظاهرات شده بود و در ميان ابراز احساسات شورانگيز هواداران مقاومت با فروتني در پشت تريبون قرار گرفت و با تشکر از محبت مردم و تجليل از مقاومت آزادي ستان، در مقابل مقر ملل متحد دادخواه ملت مظلوم ايران شد. همواره سازش ناپذيری، صداقت و فداکاری مجاهدين وهوادران مقاومت را تحسين ميکرد و نسبت به خانواده شهيدان و زندانيان سياسی ارادت خاصی ابراز می نمود. در بحبوحه جريانات جنگ امريکا با عراق خيلی دلواپس و جويای حال رزمندگان ارتش آزاديبخش بود. عليرغم اينکه در ۳-۲ ماه آخر عمر، سايه ضعف و فرسودگي جسمي ناشي از پيشروي سرطان، بر چهره و اندام او بيشتر نمودار ميگشت ولي وقتي از برنامه تظاهرات بزرگ مقاومت ايران در لندن به مناسبت سی خرداد، در سال۲۰۰۳ و در اعتراض به برچسب تروريستي به مجاهدين مطلع شد براي شرکت در آن اعلام آمادگي کرد، هرچند که آن تظاهرات بزرگ بخاطر جريان حمله به دفتر مرکزی شورای ملی مقاومت در پاريس و پيامدهای بعدی آن نهایتآ برگزار نشد. البته با کمال تأسف ديگر رضا بيک ايمانوردی در جمع ما نيست، ولی ياد و نام خاطره انگيز اين هنرمند محبوب و مردمی و دوستدار صميمی مقاومت آزادی ستان ايران در دل همهً ايرانيان شريف و آزاده تا روز سرنگوني اين رژيم ضد ملي، ضد فرهنگ و ضد هنر، همواره زنده خواهد ماند. فقدان هنرمند تبعيدی رضا بيک ايمانوردی را به خانواده محترمش، به جامعه هنری و ورزشی ايران، به خانواده بزرگ مقاومت و به همهً ملت ايران تسليت ميگويم. روحش شاد و يادش گرامی باد. پانویس: 1- این مطلب هفت سال پیش در برخی از سایتهای اینترنتی درج گردید و اکنون همزمان با سالگرد درگذشت شادروان بیک ایمانوردی، یکبار دیگر انتشار میابد. 2- یک لینک از مراسم بزرگداشت زنده یاد بیک ایمانوردی در سال 2003 میلادی |