ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

 

بسیاری حاکی از آن است که محمد خانی این تقاضا را از او کرده است ..شهلا اما نگاهی دارد در یکی از عکس های دادگاهش به محمد خانی که معنی تاوان را برایم سخت زنده می کند . او قاتل بود یا نبود , تاوان عشق را پس داد تاوانی که برای زن عاشق سرزمین من تاوان باید و غیر قابل گذشتی است . زن سرزمین من برای عشق تاوان می دهد از مرگ و پیری و تف و طرد و لعن تا اعدام ...

 شبی که قرار بود شهلا اعدام شود تا صبح خوابم نبرد . یادم افتاد وفتی روزگاری که سیاه و سفید می دیدم هنوز جمعی از دوستان دعوتم کردند تا برای گرفتن رضایت از اولیای دم برویم . پایم به رفتن نبود و نرفتم . بر عکس پرونده دل آرا که همه یعی خودم را کردم و نشد و شاید این جا باید یک خسته نباشید قرا به آقای خرمشاهی وکیل این دوپرونده مجهول بگویم ...صبح بیدار شدم از پیمان که او هم نگران بود چیزی نپرسیدم . و  برای کاری  باید جایی می رفتم  و رفتم ,تا رسیدم  پرسیدم اعدام شد ؟ گفتند : آره و سکوت....

می گویند شهلا دردقایق آخر فقط پرسید : "ناصر هم راضیه که منو بکشنن ؟"و وقتی شنید که او فقط به همین قصد آمده دیگر سکوت کرد و هنگام رد شدن از کنارش حتی دیگر نگاهش هم نکرد ..این در حالی است که باز شنیده ها حاکی از آن است که در تماس های تلفنی  هفته پیش ,محمد خانی به شهلا قول داده بود تا پای چوبه دار  هم که ببرندش , او نهایتن رضایت  اولیای دم را خواهد گرفت و..

شهلا سکوت کرد و حتی به اصرار وکیلش برای گفتن جملاتی در لحظات  آخر تسلیم نشد .شاید چون باز خام قول عشق شده بود ... در آن سحر گاه ,حضور ناصر محمد خانی به عنوان یکی از مصران بر مجازات اعدام , شهلا را تمام کرد..شاید  نیازی به چوبه دار نبود , محمد خانی مسافر بود باز هم عجله داشت وشک ندارم که باز هم اضطراب و  شنیده ام که  بعد از اجرای مجازات  فقط گفت :" آرام شدم "!!!

..سکوت شهلا مرگ قلبش را زودتر از لگد زدن به صندلی دارش رقم زد .

شهلا بعد از آن سوال تمام شد ...

روز اعدام شهلا با روز تولدم یکی بود .

و  نیز با روز  دیگری , روزی که مجموعه هفت داستان عاشقانه من برای چاپ بعد از مدت ها کار و ادیت به نشر چشمه سپرده شد . و جالب است که مر دهای این هفت داستان عجیب شبیه مرد داستان لاله و شهلا یند و البته زن های هم یک وجه اشتراک بزرگ با شهلا و لاله , دارند  :آن ها نیز سخت عاشقند و ترک خورده از عشق .. اما زن های کتاب من هرگز بر سر مردی نمی جنگند ,  بل که عشق آنها را بهم نزدیک می کند ..

در تقدیم کتاب نوشتم : برای پریا و دخترکان سرزمینم که هیچ نمی دانم آرزو کنم روزی عاشق بشوند یا نشوند ؟

اما ته دلم می دانم که آرزو می کنم در این سرزمین هیج زنی عاشق نشود . حلاوت عشق بر زن ایرانی هیچ با تاوانش برایری نمی کند . هیج ..

بعد از تحریر :همان  شب بی حوصله و به اجبار بزرگتر هایمان , در جمع خانوادگی تولد من در رستورانی هستیم , خواننده پیر می خواند :

غمگین چو پاییزم از من بگذر ... پیمان دستم را فشار می دهد . نگاهش میکنم , چشم هایش نم زده اند .. آرام می گوید :

یاد شهلا افتادم خدا رحمتش کنه .

به استقبال 16 آذربرویم!

تقی روزبه

جنبش دانشجوئی سالی سخت وآکنده ازسرکوب وفشار راپشت سرگذاشت. فشارها همه جانبه وسنگین بودند ودرحقیقت جنبش دانشجوئی درطی این سالها 16 آذرهای متعددی را تجربه کرده است. تهدیدات وزیرعلوم مبنی براینکه دانشگاه های غیر استاندارد ومغایر بااهداف نظام را با خاک یکسان خواهدکرد واینکه وظیفه  وشأن دانشگاه-اعم ازاساتیدودانشجویان- به ادعای این نوکرگوش به فرمان،اطاعت محض (سمعا وطاعا) دربرابر منویات ولی فقیه است،صدوراحکام سنگین زندان وتبعید و ویا محرومیت ازتحصیل به فعالین دانشجوئی خود بقدرکافی گویای ابعاد خشونت رژیم هستند.

نه فقط به لحاظ بگیروبه بند وایجاد شرایط پلیسی بلکه  به لحاظ محتوائی هم رژیم درسودای انجام باصطلاح انقلاب فرهنگی دوم و عمیق تراز بار اول است .وسوسه  ومالیخولیای ایجاد علوم ناب اسلامی و  تغییر ریشه ای علوم اجتماعی وانسانی ومحول کردن وظیفه نظریه پردازی به  حوزه وروحانیت،هم چون خوره ای به جان رژیم ودانشگاه و جامعه افتاده است.ازدیگراقدامات برای اسلامی کردن محیط های دانشجوئی تفکیک جنسیتی وبومی سازی وتصفیه اساتید وانحلال وانتقال بخشهائی ازآن به خارج ازتهران است.اما درواقعیت امر حربه اصلی همان بگیروبند و زندان وستاره دارکردن و حبس های سنگین ودریک  کلام مبادرت به ویرانگری بدون داشتن هیچ گونه بدیل واقعی است.چرا که رژیم جمهوری اسلامی درفازانحطاط وگندیدگی خود بیش ازهرزمانی به سترونی کامل رسیده و بیش ازهرموقعی درارائه طرح های اثباتی کفگیرش به تک دیگ خورده است واگربطورجدی به طرح اثباتی بیاندیشد  از چنته اش جز بدترین و خشن ترین مواد  برنامه ای  نئولیبرالی و پیشبرد آن به خشن ترین وجه،هم چون حذف یارانه ها و آزاد سازی قیمت ها درحوزه اقتصادی- بیرون نخواهد آمد.اوج  انحطاط  و ریاکاری رژیم رامی توان در ناسازه ادعای جنگ نرم با دشمن وایادی اش ضمن  پیشبرد بی کم وکاست برنامه های بازارجهانی مشاهده کرد.

با وجود اعمال شدیدترین فشارها وسرکوب، رژیم هم چنان نگران بروز تحولات و اعتراضات دانشجوئی است.

چرا که خود می داند درمحیط های دانشجوئی دراقلیت محض قراردارد و سلطه پادگانی اش بسی شکننده بوده وفضای دانشجوئی هم چون آتش زیرخاکستراست.ازهمین رواست که بانگرانی ازنردیک شدن روزدانشجو به حالت آماده باش درآمده وبرمقررات سختگیرانه وکنترل کننده خود افزوده است.علاوه بردستگیری شماری ازفعالین دانشجوئی  نصب دوربین های جدید،گشت های درون دانشگاهی و مسدودسازی پیاده روها و.... بخشی ازاین نوع اقدامات پیشگیرانه است.درکنارآن سخنان  رئیس قوه قضائیه مبنی بررسیدگی به پرونده 30 نفردررابطه با فاجعه حمله به کوی دانشگاه بخشی دیگری ازمانورهای فریبنده رژیم برای فروخواباندن خشم دانشجویان درآستانه 16 آذر است. حضورگسترده وفعال دانشجویان درجنبش اعتراضی یکسال و نیم گذشته برکسی پوشیده نیست. بخش قابل توجهی ازجان باختگان جنبش  دانشجوبودند وهیچگاه جنبش دانشجوئی تااین حد زندانی واخراجی وتصفیه شده  نداشته است. ازاین رو بسیار طبیعی است که آزادی زندانیان سیاسی و از جمله دانشجویان زندانی یکی ازخواستهای محوری جنبش دانشجوئی درشرایط کنونی باشد

 

صفحه قبل

برگشت

صفحه بعدی