اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
الگوهای ملی است. از سوی دیگر این ارزشها مدام از سوی مقامات ارشد نظام تقویت و تشویق می شوند. تأکید بر نگاه داشتن بنیان سنتی خانواده و ارزش های اسلامی و همینطور پُر رنگ تر کردن نقش زنان در امور خانه داری و نگه داری از فرزندان ـ به عنوان یکی از امور اصلی و محوری وظایف زنان ـ نیز از دیگر عوامل در پُر رنگ تر کردن ارزشهای اسلامی در کانون خانواده است. از دیگر تأثیرات این رفتارها می توان به ارائه لوایحی همچون «لایحه حمایت از خانواده»، تفکیک جنسیتی در دانشگاهها، دورکاری، قوانین نابرابر اشتغال زنان و نظایر این سیاست ها اشاره کرد که برای تقویت نقش های سنتی زنان به کار گرفته شده است. یعنی تقویت نقشی که با موقعیت کنونی بسیاری از زنان ایرانی ـ که هم اکنون پا به پای همسرانشان نان آوران خانواده هستند ـ عملا در تضاد است. با این حال، تاکید و پافشاری مداوم بر ارزش های اسلامی که به خصوص در یک سال اخیر با وضع قوانین مختلف در مورد زنان متأسفانه شدت گرفته است، خود نشانه ی دیگری از هدف قراردادن موقعیت زن ایرانی است و نیز با هدف منزوی تر کردن جنبش های فمینیستی در ایران، به کار گرفته می شود.
2 ـ اجرای قوانین تبعیض آمیز در حوزه های مدنی : یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار بر موقعیت زنان در جامعه ی امروز ایرانی، اجرای قوانین تبعیض آمیز در حوزه های اجتماعی و قانون گذاری هاست. با روی کار آمدن جریان های تندرو مذهبی و به خصوص در اختیارگرفتن کرسی های مجلس ایران که وظیفه ی قانون گذاری و تصویب قوانین مدنی را بر عهده دارد به نظر می رسد که نتیجتَا وضع قوانین نابرابر و همینطور تصویب قوانینی که مرتباَ سعی در راندن زنان به حاشیه دارند قوّت و شدت بی سابقه ای گرفته است. ارائه ی لایحه ی حمایت از خانواده، همینطور تشدید قوانین تبعیض آمیز کار چون دورکاری و مقرراتی از این دست صرفاَ برای محدود کردن زنان به امور خانه داری و نقش های سنتی نیز از دیگر عوامل تاثیرگذار بر وضعیت زنان در این یک سال اخیر بوده است. گرچه که تصویب قوانین نابرابر تنها محدود به یک دوره ی خاصی نیست اما در عین حال تصویب و مطرح کردن اکثر قوانین تبعیض آمیز که مهمترین آن ها لایحه ی حمایت از خانواده است از دیگر عوامل تشدیدکننده فرودستی زنان در طول یک سال گذشته بوده است. ولی این قوانین تنها محدود به قوانین مدنی در حوزه ی قانون گذاری نیستند بلکه قوانین دیگری همچون طرح های تفکیک جنسیتی و متناسب سازی آموزش کتاب ها بر اساس جنسیت، و محرم سازی مدارس نیز با تأکید بر تفاوت میان دو جنس مختلف در اجتماع، از دیگر عوامل مؤثر بر وضعیت زنان در ایران بوده است. می توان گفت که طرح و تصویب این قوانین در مجلس شورای اسلامی از یک سو و از سوی دیگر قدرت اجرایی حاکمیت و اراده آن در به حاشیه راندن زنان از طریق به اجراگذاردن این قوانین تا حدود زیادی فعالیت های زنان در جامعه ی ایرانی را تحت تاثیر قرار داده است چرا که آنها از یک سو باید با این قوانین به مبارزه برخیزند و از سوی دیگر تصویب و اجرای این قوانین شدت تبعیض جنسیتی و شکاف و نگاه نابرابر میان افراد جامعه را افزایش داده که در نتیجه به عنوان مانعی علیه حضور زنان عمل می کند. با اینکه دولت آقای احمدی نژاد و مجلس شورای اسلامی مدام بر مسئله ی حمایت از زنان در قوانین تاکید دارند اما اکثر قوانینی که به نفع زنان باشد عموماَ در حد طرح های بدون تصویب باقی می ماند و هیچ گونه پشتوانه ای برای بهبود وضعیت زنان در چند سال اخیر نبوده اند. 3 ـ عوامل خارجی و تأثیر بحران های اقتصادی: مشکلات ساختاری نظام اقتصادی ایران به همراه تحریم های بین المللی، تنگناهای بی شمار معیشتی را برای مردم کشورمان بوجود آورده که کمتر خانواده ای در ایران را بی نصیب گذارده است. زنان نیز به عنوان یکی از اصلی ترین نیروهای اجتماعی کار در چرخه ی اقتصادی جوامع امروز، سهم قابل ملاحظه ای از بحران اقتصادی و آسیب های معیشتی را به دوش می کشند. در ایران بسیاری از زنان سرپرست خانوار که تحت حمایت چندانی هم از سوی نهادهای دولتی نیستند به شدت زیر فشار خردکننده این مشکلات قرار گرفته اند. بیکاری ناشی از رکود اقتصادی و تحریم های کمرشکن خارجی نیز اولین قربانی خود را از میان زنان می گیرد و بسیاری از آنان را که سرپرست خانوار هستند با مشکلات معیشتی حاد و تأمین نیازهای فرزندانشان مواجه کرده است. از سوی دیگر فشار وارده بر بسیاری از خانواده های ایرانی در اثر مشکلات و تحریم های اقتصادی بنیان عاطفی بسیاری از خانواده های ایرانی را تحت تأثیر قرار داده است که آسیب پذیری زنان در این روندهای ویرانگر، جدی تر از دیگر اقشار اجتماع است . فضای یأس و سرخوردگی حاکم بر اکثر خانواده های ایرانی در اثر بیکاری و بحران های اقتصادی موجب شده است که بسیاری از زنان به خصوص زنان سرپرست خانوار از توجه به اصلی ترین حقوق خود محروم بمانند و درگیر مشکلات معیشتی و تأمین آینده ی فرزندان خود شوند و در عین حال در فضای تبعیض آمیز جامعه با وجود مشکلات فراوان که عموماَ از سوی وضع قوانین ناعادلانه و دست و پا گیر اعمال می شود با مشکلات زیادتری دست و پنجه نرم کنند . از سوی دیگر مشکلات عمده ی اقتصادی در ایران، میزان اعمال خشونت در خانواده های ایرانی را افزایش داده است.با وجود همه این مشکلات معیشتی که اکثر زنان به دلیل وضعیت بیمار اقتصادی، بسیاری از قوانین تبعیض گستر کار و تأمین
|