اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
پروژه تشکیل حکومت دموکراتیک جهانی تنظیم: مهرنوش اشترانی ضرورت تاریخی تغییر سیستمهای سیاسی جهان: حکومتهای جهان از ابتدای تشکیل (5000 سال قبل) تا کنون در حال جنگ و یا صلح مسلح به سر بردهاند. در عصر معاصر این وضعیت در ابعادی جهانی و بسیار خطرناکتر ادامه یافته است. سالهای 1871 تا آغاز جنگ جهانی اول (1914) به دوران صلح مسلح نامگذاری شده است. زیرا در این دوره هرچند کشورهای استعمارگر جهان به ظاهر در حال صلح بودند، اما در واقع خود را آمادهی جنگ میکردند. سرانجام با ترور ولیعهد اتریش در سارایوو آتش این جنگ شعلهور شد و بعد از 4 سال به قیمت مرگ 17 میلیون انسان و خساراتی که تا آن زمان در تاریخ دیده نشده بود، به اتمام رسید.بیست و یک سال بعد از اتمام جنگ، در حالی که قدرتهای بزرگ جهان سریعتر از گذشته با مسلح کردن و ایجاد دسته بندیهای بینالمللی آماده ورود به جنگی بزرگتر شده بودند، جنگ جهانی دوم شروع شد و پس از 6 سال به قیمت جان 72 میلیون انسان و خسارتهایی که باز هم تا آن زمان در طول تاریخ نمونه نداشته است، به پایان رسید. بلافاصله پس از اتمام جنگ جهانی دوم، دوره ای دیگر از صلح مسلح شروع شد. این دوره با تقسیم جهان به دو بلوک شرق و غرب، رقابت تسلیحاتی، ایجاد جنگهای منطقه ای و کودتاها و روی کار آمدن حکومتهای مستبد در کشورهای مورد مناقشه و به قیمت جان میلیونها انسان در کشورهای جهان سوم و صرف بزرگترین هزینه های نظامی تاریخ بشری، در سال 1989 با سقوط بلوک شرق به پایان رسید. از آن زمان تا کنون 23 سال میگذرد. ولی نه تنها هیچ نشانه ای از پایان صلح مسلح دیده نشده است، بلکه زرادخانه های هسته ای و سلاحهای کشتار جمعی کشورها چنان زیاد شدهاند که مسئله کنونی جنگ کلاسیک بینالمللی جدیدی با هزینه صدها میلیون کشته نیست. گفته منسوب به اینشتین جهان پس از جنگ جهانی سوم را چین به تصویر کشیده است: «من نمیدانم انسانها با چه اسلحهای در جنگ جهانی سوم با یکدیگر خواهند جنگید، اما در جنگ جهانی چهارم، سلاح آنها سنگ و چوب و چماق خواهد بود.» جهان کنونی آبستن حوادثی است که در صورت وقوع، نابودی تمدن انسانی و حتی احتمال نابودی حیات در کره زمین را به دنبال دارد. با نگاهی به بودجه نظامی کشورهای جهان که سالانه بیش از یک تریلیون و هفتصد میلیارد دلار است و هر سال به آن اضافه میشود، نه تنها برای پایان صلح مسلح کنونی، هیچ اراده ای در میان دولتمردان جهان دیده نمیشود، بلکه آنچه مشهود است، آماده سازی دولتها برای شروع جنگ جهانی سوم است. بحرانهای فراگیر اقتصادی، فاصله طبقاتی بین فقیر و غنی، بیکاری بخش عظیمی از نیروی کار، مهاجرتهای مستمر از مناطق عقب مانده به کشورهای توسعه یافته و عوارض آن، روند تخریب محیط زیست، رشد انفجار گونه جمعیت جهانی نامتناسب با منابع و ظرفیت سیاره زمین، مصرف مهار نشدنی انرژیهای فسیلی و غیر قابل بازیافت مانند نفت و گاز و رقابت برای تسلط بر این منابع در حال اتمام، رقابتهای ناسالم اقتصادی، کانالیزه شدن بیشترین سرمایه گذاری انسانی و تکنولوژی به سوی تولیدات نظامی، فعالیت آزمایشگاهها و مراکز تحقیقاتی و تولیدی سلاحهای هسته ای، شیمیایی، میکروبی و ویروسی (بسیار محتمل است که نتیجه یکی از این آزمایشگاهها تولید ویروس جدیدی باشد که تمامی انسانها و حتی حیات در این کره زیبا را نابود کند) همه این عوامل بستری مناسب برای نابودی تمدن کنونی و گونه بشری و شاید بیشتر گونه های جانوری را فراهم آوردهاند. ساختار سازمان ملل متحد به گو نه ای نیست که بتواند برای رهایی از کابوس بحرانهای جهانی، جنگ جهانی سوم و حتی جنگهای منطقه ای و محلی اقدامی جدی و قاطع به عمل آورد. این اوضاع ضرورت تغییر وضع موجود و برقراری نظمی جدید را نشان میدهد. چه باید کرد؟ مشخص کردن هدف و راهکار قابل اجرا و متناسب با هدف: 1- مشخص کردن هدف: هدف اصلی عبارت است از تغییر هرچه سریعتر وضع موجود و جایگزینی آن با یک نظم نوین جهانی که جوابگوی نیازهای زمان حال و تضمین کننده صلح جهانی و هموار کننده مسیر رشد و توسعه پایدار انسانی در زمینه های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی باشد. این هدف با ایجاد حکومت دموکراتیک جهانی تحقق مییابد. 2- راهکار: پروژه ای که در این زمان در دسترس و قابل اجرا است: این است که با استفاده از وب سایتها و شبکه های اجتماعی همچون فیسبوک و توی تر و...، ضمن ترویج ایده جهان وطنی زمینه بحث و گفتگو در خصوص تغییر وضع موجود و جایگزین کردن آن با بهترین گزینه ممکن فراهم آید. بخشی از وبسایتها و شبکه های اجتماعی به جمع آوری آراء مثبت به پروژه اختصاص داده شود. در مرحله بعد با پشتوانه آراء اخذ شده و همکاری علاقهمندان پروژه، ایدهها و راهکارهایی قابل اجرا جهت نیل به مقصود که ایجاد حکومت دموکراتیک جهانی است تولد یافته و به عنوان روشهای مبارزه به هواداران تغییر ارائه شود. هیچیک از روشهای مبارزاتی که ارائه میشوند نباید شامل استفاده از خشونت باشند. استفاده از خشونت تنها پس از به وجود آمدن و استقرار نهادهای حکومت دموکراتیک جهانی مانند پارلمان، قوه مجریه و قوه قضائیه و نیروی انتظامی واحد جهانی در چارچوب قوانین جهان شمول که پارلمان جهانی به تصویب خواهد رسانید، مجاز خواهد بود. این خشونت قانونی توسط قوه مجریه جهانی و زیر نظر پارلمان در جهت برقراری نظم نوین و ریشه کن کردن عواملی که زمینه ساز خشونت هستند و یا خواهند بود، به عمل خواهد آمد. موانع و امکانات اجرایی شدن پروژه: موانع اجرایی پروژه 1- سابقه 5000 ساله حاکمیت دولتها این ذهنیت را در انسانها ایجاد کرده است که بدون تداوم وضع موجود و حاکمیت مطلق دولتها، شیرازه نظم اجتماع از هم میپاشد. 2- اکثریت کشورهای موجود جهان حاضر نخواهند شد بخش مهمی از اقتدار و به قول خودشان حاکمیت ملی را به حکومت جهانی واگذار کنند و این پروسه را به معنای مرگ خویش مینگرند. طبیعی است که هیچ موجود زنده ای به مرگ خود رضایت نمیدهد حتی اگر در بستر مرگ افتاده باشد. 3- حاکمان مستبد کشورهای عقب مانده و قشر وابسته به آنها در صورت اجرایی شدن پروژه، قدرت و ثروت خود را از دست میدهند. اینان تا آخر در مقابل تغییر مقاومت خواهند کرد.
|