ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

 

سوی شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی مقیسه به یک سال حبس محکوم شد. این حکم در حالی صادر شده است که چندی پیش مجمع تشخیص مصلحت نظام از مهسا امرآبادی بعنوانی روزنامه نگاری برجسته بخاطر مقالات و نوشته هایش قدردانی کرده بود.

شایان ذکر است، مسعود باستانی همسر مهسا امرآبادی که پس از انتخابات سال ۸۸ بازداشت شد، هم اکنون نزدیک به سه سال است که در زندان رجایی شهر با محرومیت از حقوق اولیه خود بسر می برد. این روزنامه نگار نیز در دادگاههای نمایشی به شش سال زندان محکوم گردید.

نسرین ستوده، وکیل مدافع دربند که دارای دو فرزند خردسال است، به دستور مسوولان امنیتی از ملاقات حضوری با فرزندانش محروم شده است مادر و برادر وی حق هیچگونه ملاقاتی با او ندارند. نسرین ستوده عضو کانون مدافعان حقوق بشر، کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان، و انجمن حمایت از کودکان است که به جرم اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام به یازده سال حبس تعزیری، ۲۰ سال ممنوعیت خروج از کشور و ۲۰ سال محرومیت از وکالت محکوم شده است.

رضا خندان همسر نسرین ستوده از تصمیم همسرش جهت اعتصاب غذا در صورت ممانعت مسوولان زندان از ملاقات حضوری او و فرزندانش خبر داده و نوشته است: “دیروز چهارشنبه ملاقات کابینی داشتیم. نسرین از اینکه تقاضای خودش و ما برای ملاقات حضوری مدام رد می‌شود به شدت عصبانی بود. گفت اگر هفته‌های آینده ملاقات حضوری بچه‌ها و مادرش را برقرار نکنند دست به اعتصاب خواهد زد. بیش از ده ماه است که مادر بیمار و برادرش اجازه‌ ندارند به سالن ملاقات بیایند. طبق نامه‌ای که دادسرا به سالن ملاقات داده است آنها همچنان ممنوع الملاقات‌اند حتی کابینی.”

چندی پیش همسر نسرین ستوده در خصوص این فشارها و محدودیت ها گفته بود: “ظاهرا از سوی دادسرا نامه ای به سالن ملاقات ها داده اند که غیر از همسر و فرزندان دیگر اعضای خانواده و فامیل ممنوع الملاقات هستند. الان مادر خانم ستوده که هشتاد و پنج سال سن دارند و پرستار از ایشان مراقبت می کند از دیدن دخترش محروم است. از زمانیکه خانم ستوده بازداشت شدند مادرشان فقط دو بار توانسته است او را ملاقات کند و این واقعا “آزار” دهنده است. از سوی دیگر در خصوص ملاقات حضوری ما همچنان مشکل داریم. انتظار ما این است که حداقل بچه ها یکبار در هفته بتوانند ملاقات حضوری داشته باشند. هر بار هم که برای ملاقات حضوری اقدام می کنیم متاسفانه پاسخی دریافت نمی کنیم و می گویند با شما تماس گرفته می شود و هیچگاه هم تماس نمی گیرند. این در حالی است که طبق قاعده خودشان در ماه یکبار ما می توانیم ملاقات حضوری داشته باشیم.”

نسرین ستوده عضو کانون مدافعان حقوق بشر، کمپین یک میلیون امضا برای تغییر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان، و انجمن حمایت از کودکان است و وکالت پرونده‌های بسیاری از فعالان حقوق بشر، فعالان حقوق زنان و کودکان در معرض اعدام را در کارنامه فعالیت های حقوق بشری خود دارد.

فاطمه(پروین) رهنما زندانی سیاسی که سه سال در زندان اهواز در تبعید بسر می برد، تاکنون علی رغم بیماری سخت و فوت مادرش نتوانسته است حتی یکروز به مرخصی بیایید.

ناهید رهنما، خواهر این زندانی سیاسی پنجاه و یک ساله با ابراز تاسف از عدم اعطای حقوق اولیه یک زندانی سیاسی، تصریح می کند: “علی رغم شرایط جسمانی نامناسب خواهرم که توده های در سینه اش است که هر شش ماه یکبار باید چک شود و شرایط سخت زندان، تاکنون هیچ تغییری در وضعیت او صورت نگرفته است. فشارها چنان بر روی خواهرم زیاد است که حتی پس از فوت مادرم هم به او اجازه شرکت در مراسم تشیع جنازه را ندادند. دقیقا سه روز دیگر خواهرم وارد چهارمین سال زندان خود می شود اما تاکنون به درخواست های ما ترتیب اثر نداده اند. پیگیری هایمان حتی برای انتقال او به زندان اوین یا یک زندان نزدیکترهم بی نتیجه بوده و می گویند حکم او برای زندان اهواز است و غیرقابل تغییر است.” فاطمه رهنما در مرداد ماه سال ۸۸ بازداشت و از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام ارتباط با مجاهدین به ده سال زندان در تبعید محکوم شد. این در حالی است که وی پس از بازداشت به مدت دو ماه در انفرادی و تحت شرایط بسیار دشوار قرار داشته و تحت آن شرایط و با فشارهای بازجو مجبور به اعتراف دروغین شد.

اما بعد از خارج شدن از سلول انفرادی و در دادگاه تمامی اتهامات خود و ارتباط با مجاهدین خلق را رد کرد.

رهنما با بیان اینکه وضعیت خواهرش بسیار اسف بار است و به او ظلم شده است، عنوان می کند: “خواهرم علاوه براینکه به یک حکم ناعادلانه و سنگینی ( مدرکی دال بر اتهامات در پرونده خواهرم نیست) محکوم شده است، بلکه باید دوران محکومیت خود را نیز در زندان در تبعید با هزار کیلومتر فاصله از محل زندگی اش بسر ببرد. ببینید شرایط خواهرم چقدر سخت است که مسئولین زندان به او گفته اند یک نامه به مسئولین قضایی استان خوزستان بنویسد. درست است که در زندان در تبعید بسر می برد اما زندان در تبعید هم یک استاندارهایی دارد. به قول خود مسئولین او یک زندانی سیاسی است اما در کنار زندانیان غیر سیاسی خطرناک و شرور نگهداری می شود. بارها شده است که خواهرم با تلفن با من صحبت می کند یکدفعه صدای عربده و جیغ و فریاد می آید که تمام تنم به لرزه در می آید. باج گیری می کنند، تلفن ها را می شکنند، خیلی ها معتاد یا آلوده به بیماری های واگیردار هستند و…خواهرم در کنار اینها زندگی می کند و ما بسیار نگران وضعیت او هستیم و به خودمان می گوییم آیا او سالم از این زندان بیرون می آید؟ یا از نظر روحی دیگر چیزی از او باقی می ماند؟ حالا بگذریم که هنوز نمی دانیم به چه علت او باید در زندان باشد؟ اما علی رغم این حکم ناعادلانه باید در این شرایط در زندان باشد؟! واقعا متاسفم برای کشوری که خودش را اسلامی می داند و یک زندانی زن مسن و بیمار را در چنین شرایطی شکنجه می کنند.”

ناهید رهنما می افزاید: مادرم که از غصه خواهرم دغ کرد و مرد. الان پدر پیرم بشدت دلتنگ پروین خواهرم است. هر روز از من می پرسد که پروین چه مدت دیگر باید در زندان باشد؟ برای چه در زندان است او که کاری نکرده است؟ اینها جواب خدا را نمی خواهند بدهند. مگر اینها مسلمان نیستند چرا یک زن بیمار را در زندان نگه داشته اند؟ و من هیچ جوابی ندارم به این پیرمرد و دلتنگ و بیمار بدهیم. ”

شبنم مددزاده، دیگر زندانی سیاسی زن که بیش از چهار سال بدون حتی یک روز مرخصی در زندان بسر می برد. عبدالعلی پدر این فعال دانشجوی دربند خاطرنشان می کند: “آخرین باری

 

قبلی

برگشت

بعدی