ارتباط با ما

اطلاعیه و پیامها لینک ها

درباره آزادگی

مقالات

شماره جدید

 بایگانی

مسئله ملی  و فدرالیسم

ملا حسنی

شماره جدید

حقوق بشر

دانشجو

 

خشونت و سوءاستفاده در روابط جنسی بیشتر بین دختران زیر سن 18 سال رخ می‌دهد که ناگزیر از ازدواج‌های اجباری بوده‌اند. این خشونت از بدو تحمیل ازدواج آنان با مردانی که مورد علاقه‌شان نیستند و همچنین ازدواج در سنینی که امکان و قدرت تصمیم‌گیری ندارند شروع می‌شود و تا نوعی سوء استفاده جنسی همسران این دختربچه‌ها به دلیل ناتوانی در دفاع از خود و نااگاهی از حقوق خویش گسترش می‌یابد.

تجاوز به کودکان و بچه‌بازی به نام ازدواج از دیگر پیامدهای نامحسوس این پدیده به ظاهر شرعی و قانونمند است. پدوفیلیسم به عنوان یکی از مهم‌ترین جرایم نظام‌های مدرن حقوقی در جهان توسعه یافته به چنان امر ساده و قابل قبولی تبدیل شده است که در زیر نقاب شرعی فرصت مناسب را به سوءاستفاده‌کنندگان جنسی از کودکان می‌دهد. پدیده بچه‌بازی و سوء استفاده جنسی از کودکان به ویژه دختران خردسال، نوعی مشارکت والدین، همسر، نهاد دین و نظام حقوقی کشور در مشروعیت بخشیدن بدان به نام ازدواج است.

ازدواج زودهنگام با دختر نابالغی که آمادگی جسمی کافی ندارد به ویژه با مردان بزرگسال پیامدهای فیزیکی و بدنی زیادی از نظر سلامتی دارد. براساس مطالعات انجام شده همبستگی قوی بین سن مادر و نرخ مرگ و میر مادر وجود دارد. ازدواج زودهنگام و بارداری زودرس در بین دختران 10 تا 14 ساله پنج برابر بیش از زنان در سن 20 تا 24 ساله تلفات جانی هم برای مادر و هم جنین به همراه دارد. اچ آی وی و ایدز نیز از خطراتی است که ازدواج‌های زودرس را تهدید می‌کند. دلیل این امر هم برخلاف تصور والدین که ازدواج زودهنگام می‌تواند سلامت دختران را نیز تضمین کند، ناشی از این است که شوهران ناقل بیماری‌های جنسی ناشی از ارتباط جنسی با افراد دیگر هستند. فاصله سنی و قدرت اقتصادی پایین‌تر دختران باعث می‌شود توان دختران در مذاکره پیرامون تصمیم‌های جنسی، استفاده از روش‌های پیشگیری و عمل رابطه جنسی کاهش یابد. رابطه نزدیکی دربین ختنه دختران با ازدواج زودهنگام نیز وجود دارد. (

بخشی از پدیده دختران فراری یکی از پیامدهای همین ازدواج زودهنگام است. به طوری که تنها راه برون رفت دختران در سنین واقع در تحصیل و قبل از 18 سالگی از تحمیل ازدواج توسط خانواده‌هایشان، ترک خانواده و دور شدن از محیط اجتماعی است که این فشار را برآنان می‌آورد.

ازدواج زودهنگام الزامات قابل توجهی روی عروس‌های زیر 18 سال از نظر سطح پایین آموزش، بهداشت ناچیز، فقدان استقلال شخصی به دنبال دارد.

بررسی‌ها نشان می‌دهد چنین موقعیتی سبب می‌شود فرایند جامعه‌پذیری دختران خردسال از انواع تحولات شناختی و جسمی، روحی و فکری به نقش باروری تقلیل می‌یابد! همبستگی نزدیکی بین ازدواج زودهنگام و سطح آموزش دختران وجود دارد (

یکی دیگر ازپیامدهای آسیب‌رسان ازدواج کودکان جدایی از خانواده و دوستان، از دست دادن آزادی تعامل با همسالان و مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی و کاهش فرصت‌های آموزشی است. همچنین ازدواج کودک منجر به کار اجباری یا بردگی کودکان، استثمار جنسی و تجاری و خشونت علیه آنان است. (

ازدواج زودهنگام منجر به طلاق و جدایی بیشتر می‌شود؛ همچنین به دلیل بزرگسالی شوهران! مخاطره بیوه شدن دختران عروس نیز بیشتر می‌شود. به همین دلیل دختران از نظر اجتماعی، فرهنگی و حقوق مالکیت، در معرض تبعیض و محرومیت مضاعفی قرار می‌گیرند.

تضاد ازدواج کودکان با مفاهیم حقوق بشری نیز می‌تواند در زمره پیامدهای حقوقی این امر محسوب شود. به طوری که این پدیده با مفاد زیر در تناقض است :بند 1 و 2 ماده 16 پیش‌نویس حقوق بشر مصوب 1948 در خصوص برابری جنسی در همسرگزینی، ازدواج، تشکیل خانواده و استقلال رای/ ماده یک پیمان توافق با ازدواج مصوب 1964 با تاکید اینکه هیچ ازدواجی بدون رضایت کامل و آزادانه طرفین قانونی نیست/ ماده 2 با شرط سنی برای ازدواج طرفین که کمتر از 15 سال نباشد، و ماده 3 مبتنی بر اجبار ثبت رسمی و علنی همه ازدواج‌ها/ پیمان حقوق کودک 1989 در بسیاری از مواد مانند ماده 3 مربوط به حفظ منافع کودکان، ماده 19مربوط به حق حفظ کودکان از انواع خشونت جسمی و فکری، آزار یا سوء استفاده، سوء تربیت و بهره‌کشی، سوءاستفاده جنسی، ماده 24 مربوط به حق بهداشت و دسترسی به خدمات بهداشتی درمانی و جلوگیری از اعمال سنتی آسیب‌رسان، ماده 29 و 28 مربوط به محافظت برای آموزش برابر، ماده 34 مربوط به حق محافظت در برابر هر نوع بهره‌کشی و سوء استفاده جنسی و ماده 36

شوهرکشی، به عنوان یکی از پیامدهای آسیب‌شناختی ازدواج اجباری است. با افزایش سن و سطح آگاهی و فشار بیشتر ناشی از چرخش قدرت در خانواده حتی در سطح اندک خود و خشونت بیشتر مردان همسر، زمینه تشدید خشونت در خانواده فراهم می‌شود. زنان در چنین مسیری به دلیل اینکه نه در خانواده و نه در جامعه حامی لازم را نمی‌یابند، اقدام به عمل شخصی می‌کنند و خشونت را با خشونت پاسخ می‌دهند. (دراین خصوص بنگرید به شوهرکشی، تلاشی مقابل خشونت، رادیو زمانه)

سخن پایانی اینکه بسیاری از مسائل مبتلابه جامعه ایران و به‌ویژه بزرگسالان، ریشه در دوران کودکی و عفلت از حقوق کودکان و اهمیت نسل آتی دارد. نگاه اکثر نهادهای دفاع از حقوق بشر در ایران در هر نقاب و عنوان سیاسی و صنفی و وابسته به هر قشر اجتماعی، می‌بایست مجهز به نگرش آینده‌شناسی و آینده‌نگری باشد. بدین معنا که بسیاری از مطالبات امروز آنان در فردایی قابل تحقق خواهد بود که کودکان امروز، مدیران و زنان و مردان و هم صنف‌ها و گروه‌های همسود همانان در آینده خواهند بود. کودکی که در فضای آموزشی مناسب، رشد فکری، روحی، جسمی، آموزشی و بهداشتی متعادل و قابل قبول زندگی کند در بزرگسالی کمتر مورد تعرض قرار می‌گیرد و دیگر مانند بسیاری از بزرگسالان امروز جامعه ایران، خود علیه خود افدام نمی‌کند.

---------------------------------------------------

منابع:

سرشماری 1385؛ مرکزآمارایران، جمعیت دهساله و بیشتر برحسب جنس، سن و وضع زناشویی

آمار بالای ازدواج كم سالان در ایران

ارزیابی كنوانسیون از منظر فقه اسلامی

خبر20 درصد ازدواج ها در ایران در سنین کودکی صورت می گیرد، گزارش ایسنا

آسیب‌شناسی ازدواج اجباری/ بهروز معبودیان/ اعتماد

ازدواج والدین40 درصد از کودکان ثبت نشده است محبوبه حسین‌زاده

شوهرکشی، تلاشی مقابل خشونت

افزایش آمار ازدواج کودکان زیر ۱۰ سال در ایران، زمانه

 

 

قبلی

برگشت

بعدی