اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | بایگانی |
شماره جدید |
حقوق کودکان در برابر اعتیاد و خشونت های ناشی از آن در جامعه ایران است.چهارم. چرخه زندگی شوم اعتیاد چنان بهم متصل است که کودک معتاد از والدین معتاد، اعتیاد را به ارث می برد و سپس خود او پس از طی دوران کودکی در اعتیاد، به یک معتاد بزرگسال مبدل شده و با ازدواج سبب بازتولید خانواده معتاد و کودک معتاد دیگر می گردد. گردگشت مصیبت بار و تباه کننده اعتیاد کودک حلقه فساد بین نسلی تلقی می گردد که سبب انقطاع بین نسلی شده و به تعبیری جامعه را بسوی انحطاط می کشاند. پنجم. نقض حقوق کودکان. حقوق کودک از قبیل آموزش، همزیستی با گروه همسالان، امکان رشد جسمی و روحی لازم و شایسته، داشتن خانه و خانواده امن، برخورداری از بهداشت تنی و روانی و .. مفادی ازاین دست مندرج در پیمان نامه حقوق کودک، از زمره مواردی است که با شیوع اعتیاد دربین کودکان مورد غفلت قرار گرفته و پایمال می گردد ششم. فروشندگان خردسال مواد مخدر یکی دیگر از دستاوردهای اشاعه اعتیاد بین کودکان است. دلالان مواد مخدر می توانند براحتی توسط کودکان از چشم قانون و نهادهای مراقبتی دور بمانند و درعین حال به سهولت بیشتری می توانند به فروش مواد مخدر دربین گروههای خردسال و کودکان دیگر بپردازند. کودک معتاد دراین فضا خود به یک فروشنده و گاه قاچاقچی مواد مخدر مبدل می گردد. راهکارهای اولیه: بدیهی است برای برونرفت از هر بحرانی در جامعه و چاره یابی یک مسئله اجتماعی مانند اعتیاد بویژه اعتیاد کودکان، پیش از هرچیز شناخت این پدیده از اهمیت و اولویت ویژه برخوردار است. لذا باتوجه به ضعف دامنه شناخت کمی و کیفی از ابعاد دقیق این معضل اجتماعی، نمی توان بسادگی به نسخه هایی برای راهیابی کاهش و تحفیف این مسئله اهتمام کرد. بااین وصف دراین بخش تلاش می گردد به برخی از اهم راهکارهای پیشگیرانه، اولیه و مقدماتی اشاره کرد، روشهایی که می توانند زمینه ساز برداشتن گامهای بیشتری در مرحله دوم پیشگیری و درمان این معضل محسوب شوند. برخی از مهمترین این روشها عبارتند از: 1. آموزش خانواده ها و ضرورت مراقبت خانواده ها از گرایش های موجود یا در حال وقوع کودکان به اعتیاد توسط نهادهای دولتی و مردمی که خلا جدی دراین خصوص بچشم می خورد. 2. ساخت و توسعه یک نظام آماری دقیق برای احصای کودکان معتاد و در معرض اعتیاد جهت پایش، اطلاع رسانی، پیشگیری و درمان این مسئله اجتماعی از دیگر راهکاری زیرساختی است که می تواند اطلاعات اولیه برای برنامه ریزی و مهار این مسئله و رهایی کودکان معتاد از اعتیاد وپیشگیری ازاعتیاد کودکان دیگر فراهم سازد. 3. فعال سازی نهادهای دیده بانی خبری و اطلاع رسانی و کمک رسانی به کودکان و خانواده های آنان و جلب همکاری نهادهای دولتی، آماری، برنامه ریزی و آموزشی از این نهادهای مردمی از دیگر ابزارها و نهادهایی است که می تواند سبب ساز علنی شدن کمیت و کیفیت ابتلای کودکان به اعتیاد گردد. 4. آماده سازی مدارس و آموزش مقدماتی معلمان و مدیران مراکز آموزشی برای آگاهی بخشی به کودکان جهت پیشگیری از ابتلای ناخواسته آنان و یارگیری از مدارس بعنوان نهادهای ناظر در جامعه در حمایت از حقوق کودک ازدیگر متد هایی است که میتواند نقش پیشگیرانه داشته باشد. 5. آموزش کودکان برای طرح و چاره جویی مسائل فردی، خانوادگی و اجتماعی برای کمک به آنان در راهیابی مسائل خود و پرهیز از گرایش و پناه آوردن به مصرف مواد مخدر بعنوان گریزگاهی برای مشکلات خود و خانواده شان بویژه در مقاطع راهنمایی تحصیلی در مدارس و اجتماع نیز از روشهای خروج از این بحران دامنگیر است ( 6. شناسایی و قطع شریان های حیاتی عوامل قاچاق مواد مخدر در کشور بویژه از سوی نهادها و کارگزاران دولتی نیز ازدیگر عواملی است که می تواند سبب ساز تضعیف ورود و توزیع مواد مخدر درکشور گردد. اگرچه این امر باهمه اهمیت آن، راهکاری است که در ساختار فاسد و تبهکارانه یک حکومت غیرمردمی بسختی می تواند زمینه عینی و تحقق یابد ولی نهادهای حقوق بشری، حقوق کودک و مردمی باید همواره درصدد تحقق آن باشند . 7. مراقبت از خانواده های معتاد در فرزندزایی نیز از دیگر عواملی است که می تواند بطور نه ریشه ای ولی مقطعی کمک نماید تا از تولد کودکان معتاد و پرورش کودکان معتاد در این خانواده ها جلوگیری بعمل آید. مادران معتاد باید پیش از بارداری به ترک اعتیاد روی آورده و پس از مراقبت های روحی و جسمی به زایش فرزند روی آورند. 8. بسیاری از عوامل سبب ساز ساختاری نظیر فقر، بیکاری، محرومیت تحصیلی، مهاجرت بی رویه، مهاجران غیرقانونی، فراوانی بالا و دسترسی آسان به مواد مخدر و .. از زمره عواملی هستند که در کوتاه مدت نمی توان برای آنها راهکارهای بسامانی درنظر گرفت. تغییرات ساختاری در مدیریت کلان سیاسی و اقتصادی و اجتماعی کشور می تواند چشم انداز روشن تری برای مقابله با پدیده اعتیاد و رشد کودکان معتاد در جامعه ایران بدست دهد. آقازاده و شبکه های ماهواره ای ! مهدی خزعلی می بخشید، نمی خواهم از اندرون خانواده بگویم و نخواهم گفت، من اسرار پنهان و زندگی خصوصی کسی را بیان نمی کنم، اما گمان نمی برم که شبکه ماهواره ای و ... زندگی خصوصی و حریم خانواده باشد. اینها را می نویسم که فردا همولایتی ما نگوید:" آخرش نفهمیدیم قابیل با بیل هابیل رو کشت یا هابیل با بیل قابیل رو کشت!" این روزها برادر کوچک من - علیرضا - هر روز وعده می دهد که مرا تکه تکه خواهد کرد یا دندانهایم را خرد می کند، البته این ادبیات حضرات هست، باجناقش - سعید مهدوی - هم که روزی همکلاس مدرسه ما بود، با همین ادبیات و فحاشی در مجلس روضه امام حسین مرا مورد محبت قرار داد و تمام حرفش این بود که:" چرا شیخ آمریکایی - کروبی - را به خانه راه داده ای!"در پاسخ تهدیدهای برادر گفتم:" دشنه ات را تیز کن که سینه ای فراخ داریم برای آن، مشتت را مهیا کن که دهان و دندان ما عادت دارد به آن!اما حکایت من و برادر: من در این حکایت از اسرار و امور اندرون سخن نمی گویم که خارج از مروت و مردانگی و ادب است، اما برادری که قاپ پدر را دزدیده است و فعال ما یشاء است را به کار و کسب و عقیده اش باید شناخت، دقت بفرمایید از مسائل خصوصی سخن نمی گویم! راستش امروز آنقدر دردمند شدم که دیدم کسی بهتر از مردم خوب و مخاطبین سایت برای درد دل نیست. امروز به دیدار مادر رفتم، روز گذشته عمل جراحی سنگینی داشتند و دیشب را در سی سی یو گذراندند. وقتی رسیدم مادر تنها بود و خوشحال شدم که مادر را دور از چشم اغیار زیارت می کنم، آخر دیروز قبل از عمل که به دیدار مادر رفتم، آقازاده آنجا نشسته بود، سلام کردم و مادر به گرمی جواب داد و آقازاده روی برگرداند و چون حضرت ... اتاق را ترک کرد، به مادر عرض کردم:" سلام مستحب و جوابش واجب است" مادر گفت:" خوب قهر است!" عرض کردم:" مگر نفرموده اند که مسلمان نیست کسی که بیش از سه روز با برادرش قهر کند؟" بگذریم، هنوز دقایقی از دیدار مادر و فرزند نگذشته بود که سر و کله آقازاده خارج نشین پیدا شد! شکم برآمده شد بود و کمربند چون حاجی خیرالله خیراتی به نحوی ناخوشایند زیر شکم قرار گرفته بود که حواس مرا پرت کرد، با خود گفتم که چقدر عوض شده است! رعایت مادر پیر و رنجور را نکرد و در محضرش با عصبانیت شروع به پرخاش کرد که 360 هزار دلار قرار دادم امروز فسخ شد، بخاطر نامه نوری زاد و همه اش تقصیر مهدی است، او این حرف ها را به نوری زاد گفته است! نوری زاد در نامه اش نوشته بود:"...مثل آقازاده ی نفرت انگیز خزعلی که هم سر در سفره ی سرداران سپاه دارد و هم بضرب نام پدر چند شبکه ی تلویزیونی به راه انداخته،... مثل داماد و بستگان مهدوی کنی در بساطی که به اسم امام صادق علم کرده اند..."گفتم من در گوش نوری زاد نگفته ام، من در تلویزیون سخن گفته ام، آنهم یک مثال در باب " یک بام و دو هوا" بوده است که
|