اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات |
شماره جدید آزادگی |
می کنند اینها چه مسلمانانی هستند که
بلد نیستند یک آیه قرآن را درست بنویسند و یک کلام رسول الله را درست نقل کنند؟
بسم الله قاسم الجبارين
قال رسول الله: من اصبح و لم يحتم
بامور المسلمين فليس به مسلم. 1) دلیل اول مبنی بر اینکه مسلمانان جهان روی حزب الله ایران حساب نمی کنند این است که بسم الله قاصم الجبارین درست است، نه بسم الله قاسم الجبارین. جمله اول به معنی درهم کوبنده(قاصم) ستمکاران است، اما قاسم( تقسیم کننده) ستمکاران است. مسلمانان جهان می دانند که اگر ایرانی ها بخواهند از خدا کمک بخواهند خدایشان به جای اینکه ستمکاران را درهم بکوبد، آنها را تقسیم می کند، مثلا یک جورج بوش را می دهد به عراق، یک شارون را می دهد به لبنان و رامسفیلد را می دهد به افغانستان. بنابراین مسلمانان جهان ترجیح می دهند زیاد با مسلمانان ایران که یک آیه قرآن را هم بلد نیستند قاطی نشوند. 2) دلیل دوم این است که من اصبح و لم يحتم غلط است و من اصبح و لم یهتم( اهتمام کردن) درست است. 3) از کلیه مسلمانان حزب الله درخواست می شود یک سفری به لندن بروند که لااقل قرآن و کلام رسول الله را اشتباه ننویسند. مسلمان به پا خيز، عرب به خون نشسته 1) سندروم فضولی بیجا و مصرف بالای شکر و قند: بیمار در این حالت با وجود اینکه دکتر بارها تاکید کرده است که شکر زیادی نخورد و حرف زیادی نزند و اگر شکر زیادی بخورد حالش را می گیرند و این شکر خوردنها به او مربوط نیست، در امور دیگران دخالت می کند. 2) سندروم مشکل شنوایی: بیمار قدرت شنوایی خود را از دست داده است و رابطه جملات را نمی فهمد. اینکه مسلمان بپاخیز و عرب به خون نشسته است بدون هیچ دلیلی به همدیگر متصل می شود.
رهبرا رهبرا، حكم جهادم بده 1)
سندروم خوشبینی فعال: در اینجا بیمار در حالی که می داند این رهبر مظلوم یک
هفته است که حکم داده است که آقاجری را آزاد کنند، اما رئیس قوه قضائیه که از
وابستگان رهبر هم هست حکم او را گوش نمی کند، حالا فرض کنید رهبر حکم جهاد
بدهد. 13 آبان ماه تكرار بايد گردد 1) سندروم عشق و خشونت: بیمار چون دچار آلزایمر شدید است، فراموش کرده است که در سیزده آبان سال 1358 چه اتفاقی افتاد. او فکر می کند که در اثر این اتفاق ایران موقعیت بهتری پیدا کرد و آمریکا موقعیت بدتری پیدا کرد. توضیح: اگر قرار شود سیزده آبانماه تکرار شود، در مرحله اول سفارت انگلیس را می گیرند و بعد از یک سال گروگانها را با سلام و صلوات می فرستند انگلیس. بعد، تمام ذخیره ارزی ایران را مصادره می کنند و پول ما را بر می دارند برای خودشان. بعد از ده سال همه رهبران حمله به سفارت دستگیر و زندانی می شوند و بعد از پانزده سال اعلام می کنند که دیگر از این غلط ها نمی کنند. بعد یک مشت نابغه دیگر پیدا می شوند که همین غلط ها را می کنند. نیروی انتظامی چه کرد؟ در پی حملات کوبنده و دشمن شاد کن برادران حزب الله و نوابغ سیاست معاصر، نیروی انتظامی وارد صحنه شده و اکیدا اعلام کردند تو رو خدا برین خونه هاتون. اما برادران ایثارگر گفتند: نيروي انتظامي، سفارت را رها كن. آنها فکر می کردند با این شعار دادن نیروی انتظامی از جلوی سفارت می رود، اما نیروی انتظامی هم مانند همین افراد بودند، منتهی چون مدتی تحت نظر قرار گرفته بودند، حال شان خوب شده بود. یکی از افراد نیروی انتظامی در یک اظهار نظر تاریخی گفت: - بستن خيابان چيزي نيست كه بتوانيم از آن بگذريم؛ من و همكارانم با سودجويان برخورد ميكنيم. و سرانجام حاضران در عملیات اشغال سفارت روباه مکار و پیر بریتانیا اعلام کرد: ما خواستار خروج اشغالگران از عراق هستيم و با تنها با پايين آمدن يك پرچم راضي نميشويم؛ ما مطيع امر رهبريم و بايد تلاش كنيم، ابزار دست كسي قرار نشويم. در پایان مهاجمان به خانه رفتند و قرار شد ادامه عملیات اشغال روز يكشنبه سه خرداد راس ساعت سه بعدازظهر در مقابل ضلع شرقي سفارت انگليس واقع در خيابان فردوسي تقاطع منوچهري انجام شود. چند نتیجه گیری:
1) حکومت ایران مدتهاست که اثبات می
کرد که در عملیات آمریکا در افغانستان و عراق با آمریکایی ها همکاری می کند،
حالا یک مشت نابغه پیدا می شوند و از رهبر این حکومت انتظار دارند رسما حکمی را
به آنها بدهد که القائده هم چنین حکمی را اعلام نمی کند. 3) همه بیماریها در صورت درمان مناسب خوب می شود.
|