اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات |
شماره جدید آزادگی |
اگر آقای رفسنجانی راست میگویند،خودشان زحمت کشیده و در مقام رئیس تشخیص مصلحت،به عراق بروند و شکایت خود را مطرح کنند.محکومیت صدام برای شروع جنگ با ایران مثل دیگر جنایتهایش حتمی است ولی در آنجا حتما کسی پیدا میشود که از آقای رفسنجانی سئوال کند که ادامه جنگ مسئولیتش با کیست.که البته فکر نمیکنم آقای هاشمی عمرا این شجاعت را داشته باشند که به عراق بروند.در تهران وسط آن همه پاسدار مسلح ایستادن و شعار دادن،کار مشکلی نباید باشد.این محاکمه صدام به تنهایی نیست و آقایان خودشان هم میدانند که در این جنایت جنگ هشت ساله،با صدام شریکند.ما به عنوان خسارت دیدگان این جنگ،کی را باید ببینیم تا این آقای هاشمی رفسنجانی هم در کنار صدام محاکمه شود.بعید میدانم که در چنین محاکمه ای،پرونده ایشان از صدام پاکتر باشد. سیامک فرید در محاكمه صدام در بخش كيفر خواست مربوط به جنگ ايران و عراق ايكاش از آقاي روح الله خميني( كه رفته آن دنيا)- علي اكبر رفسنجاني - خامنه اي - دكتر ! محسن رضائي و ... بعنوان مطلع و همكاران صدام در نابودي انسانها و ادامه دهندگان جنگ نام برده ميشد . اينان در كدام محكمه محاكمه خواهند شد ؟ فیلتر کنید ما را ... از وبلاگ "هزار حرف نگفته" alinonline.blogspot.com چند ماهی از سخنان جناب خاتمی در سوییس نمیگذرد و به یاد دارم لحظه ای را که ایشان با سری افراشته از آزادی بیان و آزاد بودن گشت وگذار در دنیای مجازی اینترنت برای جوانان ایرانی در مقابل خبرنگاران خارجی ایراد سخنرانی میکردند و فرمودند که بچه های ایشان هم چت می کنند و حتی معاون ایشان دارای سایت هستند حال بگذریم از این که نزدیک بود در مقابل خبرنگاران به جای کلمه ی کافی نت از واژه ی کافی شاپ استفاده کنند . حال در دو هفته ی اخیر موج سنگین فیلتر کردن سایت ها اهالی این وادی را بر آن داشت که هر کدام بسته به توانایی خود صدای اعتراض شان را به گوش همگان برسانند . گروهی سخن از اعتصاب و ننوشتن در بلاگ هایشان کردند گروهی با تهیه ی متنی برای دست اندکاران قانون گذاری در ایران از آنها خواستند تا این حرکت بی قانون را به صورت کارشناسی شده و قانونی شکل دهند و گروهی دیگر که بیشترین طرفدار را در فضای سایبر داشتند با تهیه ی توماری خطاب به سازمان دیده بان حقوق بشر و گزارشگران بدون مرز و پن بین المللی خواستار فشار به دولت ایران برای جلوگیری از ادامه ی فیلترینگ شدند . حال نمی دانم دولتمردان ایران تا چه حدی از این وقایع آگاه هستند و آیا کسانی هستند که گزارش این بی قانونی ها را برای اینان بازگو کنند . نکته ی قابل توجه دفاع مقتدرانه ی وزیر ارتباطات دولت موسوم به اصلاحات است که با صدایی رسا از گسترده شدن فیلترینگ داد سخن می رانند که البته برای جوانان ایرانی چندان نکته ی عجیبی نیست زیرا که آنان سخنان و حرکات و رفتارهای بسیار متحجرانه تر و محافظه کارانه تری را از وزیران کابینه ی آقای خاتمی دیده اند که دیگر به اینگونه سخنان عادت کرده اند و شعار دولت اصلاحات برایشان سخنی بی معنی است و تنها پس از شنیدن ان به لبخندی تلخ بسنده می کنند . شاید زمانی که آقای رییس جمهور در سوییس در برابر اروپاییان برای خبرنگاران از آزادی اینترنت برای کاربران ایرانی سخن می گفت و تنها قیدش را سایت های مستهجن اعلام کرد فکر نمی کرد در کشوری که او رییس دولتش است به فاصله ی چند ماه تمامی سایت ها و وبلاگ های شخصی افرادی را که به این نظام گفته بودند بالای چشمت ابروست فیلتر شوند و وزیر ارتباطاتش نیز از این حرکت دفاع کند و سخن از گسترده شدن فیلترینگ بر زبان آورد. در تاریخ بی دروغ این ملک خوانده ام چه بسیار رادیو دو موج هایی که شکسته شد و هزینه ها که صرف شد تا مبادا مردم این دیار شب ها قبل از خواب با صدای رادیو بی بی سی به خواب روند و به جای استفاده از کلمات گهربار حکومت وقت گوش به صدای بیگانگان بسپرند که واضح است هر چه میگویند مشتی اخبار دروغ است و جعلی و تمامی حقیقت در دامن حکومت وقت ایران بود . به یاد دارم زمانی که کودکی بیش نبودم و داستان پر دامنه ویدئو را . چه مقدار وقت و چه قدرهزینه صرف پروژه ی مقابله با توطئه ی استکبار شد تا مبادا مردم عزیز ما که قابلیت تشخیص خوبی و بدی را جز در زمان رای گیری ندارند گول این سناریو ی از پیش تهیه شده ی شیطان بزرگ را نخورند و برای همین حق استفاده از ویدئو را که کنون در هر خانه ای حداقل دو دستگاه وجود دارد و به مدد رشد سریع تکنولوژی خاک می خورند و دیگر کسی طرف آن نمیرود را نداشتند . این ماجرا به صورت کامل بدون حذف صحنه ای حتی برای فاکس و ماهواره هم تکرار شد و هنوز در دوران کمون آن برای ماهواره هستیم . حال همه ی این تلاش ها ی به ظاهر جدی و از دیدگاه جوانان مضحک آنان را به یاد پتروس فداکار می اندازد که برای نجات مردم شهرش انگشت خود را در سوراخ سد فرو کرد تا جان همشهریانش را نجات دهد اما با این تفاوت که این بار پایان ماجرا برای نسل جوان ایران چنان روشن است که در آن تردید ندارند . از نظر آنان کسانی که خود را عقل کل دانسته و به خود حق می دهند که برای این مردم تعیین کنند که چه ببینند و چه بپوشند چه روزنامه ای بخوانند و چه سایتی را ببینند همچون پتروس در برابر سد اخبار و اطلاعات فزاینده ی جهانی در برابر سد تکنولوژی در برابر سد جهانی شدن ایستاده اند و انگشت تفکر خویش را در آب باریکه ای که بسوی مردم این دیار روان است فرو کرده اند غافل ازاینکه نه تنها تمام انگشتهایشان یارای مقابله با آب جمع شده پشت این سد را ندارد بلکه در صبح روز بعد مردم این دیار شاهد خراب شدن خود سد بر روی مدعیان سانسور خواهند بود . البته شاید به نفع دولت آقای خاتمی باشد که سایت ها و وبلاگ های آزاد بسته باشند چون نه تنها این گروه از نویسندگان اهل چاپلوسی نیستند بلکه همیشه قصدشان بیان مشکلات و معضلات کشورشان بوده و برای وقتی که در برابر کامپیوترهایشان صرف می کنند نه از کسی حقوق می گیرند و نه محتاج به شنیدن مدح کسی هستند . اینان همان ها هستند که از بم نوشتند از رقم فزاینده ی مبتلایان به ایدز از کودکان خیابانی و نسبت به احکام اعدام غیرقانونی اعتراض کردند از فجیره گفتند و از مشکلات فزاینده ی جوانان این ملک . حال گوش کنید ببینید چه می گویم : ما را فیلتر کنید تا مبادا خواب های خوشتان را به کامتان زهر کنیم . ما را فیلتر کنید تا مبادا از مشکلات این کشور برایتان یک دل سیر گریه کنیم ما را فیلتر کنید تا مبادا از بم و مشکلاتش شش ماه پس از زلزله برایتان بگوییم ما را فیلتر کنید تا مبادا از فجیره برایتان سوگنامه بنویسیم ما را فیلتر کنید تا مبادا از عشق ازدستان پینه بسته ی دخترکان انتظار از اقیانوس بزرگ برای ماهی های سیاه کوچولو ی این ملک بگوییم . ما را فیلتر کنید مبادا عده ای گول خورده و انتقادهای مابه شما را بخوانند مبادا یادشان برود و مدح هایی که برای شما دوستانتان می نویسند نخوانند . ما را فیلتر کنید تا مبادا از آزادی از گلبرگ های شبنم زده ی عشق از قطعه ی 33 بهشت زهرا برایتان بگوییم . ما را فیلتر کنید تا مبادا |