ارتباط با ما

درباره آزادگی

بایگانی

نیشگونه

شماره جدید آزادگی 

صدا

دانشجو

مریم تیرگری

خشونت و تبعيض عليه زنان در ايران تحت حاکميت ملاها اوج بي سابقه اي يافته است و به گفته روانشناسان نه تنها در خانواده و جامعه بلکه اولين مورد ان خشونت هاي حکومتي عليه زنان است. خانمي که به پزشکي قانوني مراجعه کرده بود گفت " رئيس دادگاه به من مي گفت ضعيفه همه زنها کتک مي خورند , مگر تو تافته جدا بافته هستي که دم به دقيقه از شوهرت شکايت مي کني..." خبرگزاري سينا 18 خرداد , " ... سالانه بطور متوسط 42 هزار و 397 پرونده در کشور به پرونده هاي ناشي از خشونت افزوده مي شود. قتل عمد و غير عمد , ايراد ضرب و جرح و تخريب , اعمال منافي عنف , تصرف عدواني و مزاحمت از مصاديق خشونت در جامعه از سوي جامعه شناسان عنوان شده که خشونت در خانواده نيز از اين قضايا مستثني نيست. امارهاي اعلام شده حاکي از ان است که ناامني و اضطراب در خانه موجب بروز بيماريهاي روان تني در افراد شده و در نهايت خشونت هائي را به بار مي اورد. خشونتي که مي تواند بوي مرگ بگيرد و در نهايت از هم پاشيدگي خانواده را سبب شود.

زهره با اندوه و ملال در حالي که دستش شکسته است مي گويد " هيجده سال بيشتر نداشتم که پدرم به خاطر اعتياد مرا به يک پيرمردي قاچاق فروش فروخت و من کنيز پيرمرد 50 ساله شدم. خانه ما محل فساد است و من ساقي خانه. شوهرم به بهانه هاي مختلف ازارم مي دهد و مدام سرم را به ديوار مي کوبد. او به اندازه اي ازارم داد که ديد چشمانم کم شده است.

هر روز با شلاق کتکم مي زند , روز گذشته نيز دستم را شکست. همسايه ها دلشان بحالم سوخت و مرا به پزشکي قانوني اوردند.

 از دستش شکايت کردم اما در نهايت مجبورم دو باره با او زندگي کنم. او نان اور خانه است و اگر طلاق بگيرم اواره کوچه و خيايان مي شوم."  يکي از مسئولان پزشکي قانوني که نخواست نامش فاش شود در مورد شکنجه زنان توسط همسرانشان مي گويد " ما هر روز شاهد شکنجه زنان توسط همسرانشان هستيم , زنان زيادي هر روز به اين مرکز مراجعه مي کنند , معاينه مي شوند و ما ميزان اسيب شان را برايشان تعيين مي کنيم." ... سراسيمه وارد مي شود. لب هايش بناي لرزيدن مي گذارد. با صدائي محزون و ضعيف مي گويد " از زن بودن خسته شده ام , مگر زنان انسان نيستند , چرا زماني که زن حامله است مدام دعا مي کند که فرزندش دختر نباشد. اين چه ظلمي است که در حق ما مي شود. شوهرم گفت برو کار کن , رفتم. گفت خرجي خانه را هم بدهي , دادم. نمي دانم ديگر چه مرگش است , دومين بار است که به  پزشکي قانوني امده ام دفعه اول با وساطت اقوام شکايتم را پس گرفتم , اما اين دفعه کسي جلودارم نيست تصميم گرفته ام شکايت کنم. اگر چه مي دانم راه به جائي نخواهم برد کسي به دادم نمي رسد و جائي ندارم , ولي از حق خودم نمي گذرم و شکايت مي کنم. از صبح تا شب صدا و سيما از زن و مقام زن و مادر صحبت مي کند در حالي که همه حرفهايشان دروغ است. اين حرفها را براي دلخوشي مي زنند که نگويند زنان برده هستند. پرده پوشي تا کي و تا چه زماني. رئيس دادگاه به من مي گفت " ضعيفه همه زن ها کتک مي خورند , مگر تو تافته جدا بافته هستي که دم به دقيقه از شوهرت شکايت مي کني , مرد خانه است دلش تنگ شده , از سر ناچاري کتک زده , زن بايد صبور باشد و تحمل کند , به خاطر بچه هايت بايد تحمل کني , شوهرت هم قول مي دهد که ديگر کتکت نزند."  به راستي عدالت را در کجاي اين سرزمين جستجو کنم. چه کسي به حق و حقوق من رسيدگي مي کند و چه کسي مرهمي بر روي زخم هايم مي گذارد. چرا فقط بايد تحمل کنم , تا کي بايد صبور باشم و صورتم را با سيلي سرخ نگهدارم. دکتر اصلان ضرابي روان شناس در مورد خشونت در خانواده هاي ايراني مي گويد " نگرش هاي اجتماعي در خانواده هاي ايراني بدين شکل است که تقسيم اقتدار بر اساس جنس است , نقش زن و مرد تعيين شده است.

زنان و کودکان بايد رفتاري داشته باشند که مطابق ميل فرد مقتدر خانواده باشد زيرا در غير اين حالت او را مجبور به رفتار خشن مي کنند.

به عبارت ديگر زنان و کودکان بايد مطابق ميل مرد رفتار کنند تا خشونت در خانواده ظهور نکند. اين نگرش همراه با فقدان نظارت دولتي بر محدوده خصوصي خانواده به مردان اجازه مي دهد که رفتار خشن داشته باشند.

مرداني که در خانواده دست به خشونت مي زنند کساني هستند که در محيط هاي فرهنگي - اجتماعي خاصي زندگي مي کنند که انجا حاکميت مردان بر زنان طبيعي است و پرخاشگري و خشونت به عنوان يک ويزه گي مردانه و فرمانبرداري به عنوان يک ويزه گي زنانه مطرح است. در چنين جامعه اي اگر نظم اجتماعي به خطر افتاده باشد , استفاده از پرخاشگري و خشونت براي برقراري نظم و تربيت هم در سطح کلان جامعه و هم در سطح خرد ( خانواده ) همانند راه حلي مشروع و مجاز در نظر گرفته مي شود. بدين ترتيب افرادي که هم در جامعه و هم در خانواده انحصار قدرت دارند زماني که با استفاده از خشونت ديگران را وادار به رفتاري مطابق ميل خود مي کنند , نه تنها احساس ناراحتي و پشيماني نخواهند

کرد بلکه بر عکس به دليل مشروعيت ناشي از هنجارهاي فرهنگي که از رفتار خشن کسب کرده اند خود را محق نيز حس مي کنند

امروز –

تلاش براي پيدا كردن احاديث مربوط به "خنده" توسط آبادگران مجلس هفتم موجب خنده بسياري از شهروندان شده است.

يك فرد صاحب نظر با اعلام مطلب فوق به سايت امروز گفت بيش از يك ماه از تشكيل مجلس هفتم كه قرار بود مجلس كار باشد، مي گذرد. در اين مدت ماشين و موبايل و مسكن نمايندگان مهم‌ترين مساله نمايندگان بود و هنوز هيات رئيس مجلس كه بعضي از آنها چند دوره نماينده مجلس بوده اند، نتوانسته اند در اين زمينه تصميم بگيرند. وي افزود به نظر مي رسد آنان هنوز نتوانسته‌اند از عهده اداره مجلس برآيند.

 براي مثال تصميمات متناقض و سخنان نسنجيده نمايندگان مجلس هفتم در يك ماه گذشته زبانزد عام و خاص شده است. براي مثال وعده تحقق ژاپن اسلامي، ضرورت تعدد زوجات، تاييد اسامي و آدرس نمايندگان در شب قدر توسط امام زمان، سر زدن امام عصر به مجلس هفتم، استيضاح وزير راه و ترابري با 140 امضا و پس گرفتن آن، ضرورت كم كردن جلسات علني مجلس از سه روز به دو روز، فهرست موتلفه اسلامي براي مقامات اداري مجلس، تشكر مقام رهبري از اقدامات اقتصادي نمايندگان مجلس هفتم بدون آنكه تا كنون تصميمي گرفته شده باشد، ناميدن مجلس هفتم به مجلس پابرهنه‌ها،  ضرورت خروج ايران از NPT و كوتاه آمدن بعدي، تشكيل كميته امر به معروف و تبليغ چادر به عنوان حجاب برتر تا تكذيب آن و... نمونه هايي از اقدامات نمايندگان مجلس هفتم است كه به علت حمايت و تاييد مستقيم مقام رهبري به "مجلس رهبري" معروف شده است