قتل های بی وقفه زنان در ایران
تهیه و تنظیم: مینا بگوهی
در گزارشهائی كه در مطبوعات چاپ ایران درج می شود ، به جريان بی وقفه قتل زنان كه همه ساله در تهران و شهرهای دیگر جريان دارد , اشاره شده است. قوه قضاييه و نيروی انتظامی جمهوری اسلامی در برخورد با اين جنايتها، با اين توجيه كه قربانيان از زنان خيايانی هستند ، به سادگی از كنار ان می گذرند و برای جنايتهای بعدی راه باز می كنند.
روزنامه وقايع اتفاقيه :
مرد افغاني به محض پايان كار خود، لباس‌هايش را مرتب كرد، فكر كرد با سروصدايي كه ايجاد شده همسايه‌ها از ماجرا باخبر شده‌اند. به سرعت خانه را ترك كرد. همسايه‌ها ورود زن را به داخل خانه ديده بودند، آنها از پنج ماه قبل بارها شاهد رفت و آمدهاي مشكوكي به داخل اين خانه بودند. مالك خانه يك سرهنگ نيروي هوايي بود كه مدتي قبل منزلش را به قصد ساختن خانه‌اي نوساز تخليه كرده بود و از آن به بعد " نظير الف " مرد تبعه افغان در آن خانه سرايداري مي‌كرد. سرهنگ مذكور براي جلوگيري از حضور افراد ناسالم به داخل خانه‌اش نظير را به عنوان سرايدار استخدام كرده بود، غافل از آن كه فاجعه‌اي در حال شكل‌گيري است.
يكي از همسايه‌ها آن شب اوضاع خانه را مشكوك ديده و چون ديگر تحمل رفت و آمدهاي ناسالم به خانه را نداشت با مالك خانه تماس گرفت. آقاي سرهنگ چند دقيقه بعد مقابل منزلش در خيابان پروين، كوچه هوشمند منطقه فرمانيه تهران حاضر شد. «نظير» نبود، خودش كليد را داخل قفل چرخاند و وارد خانه شد. همه جا تاريك و ساكت بود. آرام چراغ حياط را روشن كرد و به سمت خانه رفت. وقتي وارد سالن خالي از وسايل منزل شد، جسد يك زن ميانسال را ديد كه سرووضع زنان خياباني را داشت. زن خفه شده بود و " نظير " كه در خانه نبود، مظنون اصلي ارتكاب اين جنايت محسوب مي‌شد.
مراتب به اطلاع بازپرس كشيش ويژه قتل رسيد. هويت زن مشخص نبود با اين حال مالك ساختمان كه به شدت از وقوع اين حادثه در منزلش ناراحت بود، جست و جوي گسترده‌اي براي يافتن " نظير الف " 35 ساله آغاز كرد. جست‌وجوي اين سرهنگ نيروي هوايي به نتيجه رسيد. قاتل فراري در يكي از خيابان‌هاي شلوغ شهر تهران مقابل ديدگان مالك ساختمان نمايان شد. نظير قصد فرار داشت كه سرهنگ از مردم كمك خواست و فرياد زد: «اين مرد قاتل است، او در خانه من آدم كشته، او را بگيريد.»
با كمك مردم نظير بازداشت شد. مأموران نيروي انتظامي در محل حاضر شدند و متهم را بازداشت كردند.
اين مرد افغان در جريان بازجويي‌هاي اوليه به قتل مقتوله اعتراف كرد و گفت: مقتوله به خواست خودش و بدون درگيري همراه من وارد آن خانه شد. بعد از مدتي بر سر پول با يكديگر درگير شديم و من او را خفه كردم.
متهم را سر صحنه جنايت بردند ، اما نظير رازهاي ديگري هم در دل داشت. وقتي وارد خانه شدند، هنوز بوي تعفن مي‌آمد. نظير لب به اعتراف گشود و مأموران را به زيرزمين خانه برد. جايي كه بوي تعفن زيادتر بود. آنجا چاهي بود كه در آن برداشته شده بود و جنازه دو زن ديگر در آن بود. «نظير» به ارتكاب دو قتل ديگر اعتراف كرد.
مأموران تشخيص هويت و پزشكي قانوني بار ديگر در محل حاضر شدند. بازپرس هنرمند بلافاصله خود را به محل رساند.
دو جسد روي هم درون چاه قرار داشتند. مأموران آتش‌نشاني هم به محل آمدند و اجساد را از چاه بيرون كشيدند.
دكتر نظرعلي پزشك از پزشكي قانوني دراين خصوص گفت: وقتي اجساد را از چاه بيرون آوردند، بسيار متعفن شده بودند. آزمايشات اوليه نشان مي‌داد كه آنها بين 35 تا 40 سال سن دارند. جسدي كه پايين‌تر قرار گرفته بود دو ماه پيش و جسد اول يك ماه قبل به قتل رسيده بودند و علت مرگ هر دو نيز در آزمايشات اوليه خفگي عنوان شده است.
وضعيت ظاهري اين اجساد در تحقيقات اوليه پليسي نشانگر اين بود كه هر دو از زنان خياباني بودند كه بعد از حضور در اين محل به قتل رسيده و توسط عامل جنايت به داخل چاه انداخته شده‌اند.
متهم انگيزه ارتكاب به دو قتل ديگر را نيز اختلاف بر سر پرداخت پول به مقتولان اعلام كرد.
بررسي در اين خصوص در دايره 10 اداره آگاهي مركز و دادسراي امور جنايي تهران ادامه دارد.
نگاهي به جنايات چند ماه گذشته نشان مي‌دهد كه مجموعه‌اي از قتل‌هاي مشابه رخ داده است.
3 آذر 1382 مأموران كلانتري 124 قلهك تهران جسد زني را در يك گوني كشف كردند. صاحب اين جسد كه در بن‌بست لادن در خيابان قبا كشف شده بود به وسيله يك روسري قرمز رنگ خفه شده بود. ظاهر مقتول نشان مي‌داد كه او يك زن خياباني است.
22 دي 1382، مأموران كلانتري 103 گاندي گزارش كشف جسد دختر جواني از بازپرس ويژه قتل دادند كه در يك گوني در يك كانال آب واقع در بلوار دهقان حقاني تهران رها شده بود. اين بار هم آزمايشات اوليه معلوم كرد كه مقتول در اثر خفگي ناشي از فشار يك دستمال به دور گردنش جان سپرده است.
7 بهمن 1382، مأموران پليس كلانتري 138 جنت‌آباد تهران در ساعت 50/5 صبح جسد دختري را در محدوده پونك شمالي حوالي دانشگاه كشف كردند كه او نيز در اثر خفگي جان سپرده بود.
تحقيقات پليسي در هر سه مورد مشترك بود. اجساد مقتولان كه هنوز عامل جنايات آنان مشخص نشده است متعلق به سه زن خياباني بود كه هر سه در اثر خفگي جان سپرده بودند. با اين حال، تاكنون هيچ يك از بازپرسان پرونده، زنجيره‌اي بودن اين قتل‌ها را تأييد نكرده‌اند.