اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
حكومت جمهوري اسلامي علاوه بر ايجاد شكاف ميان دونيروي عظيم اجتماعي يعني زنان و مردان و پايمال كردن حقوق زنان , حتي نتوانسته و نخواسته است كه حق كودكان و بخصوص كودكان اقشار كم در آمدجامعه ما را با ايجاد آموزش و پرورش رايگان و نيز بهداشت رايگان به جا بياورد و دامنه ظلم طبقاتي را تا صحن مدارس گسترانده است . بهترين خدمات آموزشي و پرورشي و ورزشي و بهداشتي با هزينه اي سرسام آور در اختيار قشر پردرآمد جامعه است وكودكان طبقات و اقشار كم درآمد حتي از اساسي ترين اصل عدالت در يك جامعه يعني آموزش رايگان , بي بهره اند .حال آن كه مطابق با قانون اساسي مهمترين هدف جمهوري اسلامي رفع ظلم از ستمديدگان جامعه بوده است و مطابق اصول مندرج در قانون اساسي ميبايست همه كودكان از آموزش و پرورش رايگان و بهداشت رايگان برخوردار باشند , آيا جمهوري اسلامي چه پاسخي ميتواند بدهد وقتي كه هر سال تعداد بيشماري از كودكان در اثر كمي درآمد والدين خود از امر تحصيل جا مي مانند و آمار يونسكو و يونيسف گواه اين ظلم روز افزون بر كودكان جامعه ما ميباشد . حكومت جمهوري اسلامي هم چنين در تقسيم بندي حقوقي ميان عمال حكومت ومردم و بخصوص مردم از گروه هاي فكري ديگر , همواره حقوقي فرا قانوني به خود داده است و به ترتيب ارزشگذاري هاي شرعي خود , گروه هاي ديگر را از آن حقوق محروم كرده است . هرچند كه با سيري در اصول قانون اساسي ايران اين طور به نظر مي رسد كه جمهوري اسلامي راه را براي دخالت و حضور همه آحاد مردم با هر عقيده و مذهبي باز گذاشته است اما نگاهي كوتاه به آمار زندانيان , پاكسازي ها , اخراج ها , اعداميان , توقيف روزنامه ها , تعطيل موًسسات , سازمانها , كانون هاي فرهنگي , تهاجمات و سركوب ها و... سند گويائي ست براين مدعا . او خود را با انتساب به خدا از حق ازلي و ابدي و غير قابل تغيير و غير قابل دسترسي , برخوردار نموده است با اين استدلال كه: «امام مانند چوپان است » (امام جعفر صادق ) و مردم را از اين حق محروم نموده است به اين بهانه كه :«مردم چون گوسفندان هستند »(امام جعفر صادق ) . جمهوري اسلامي باور شرعي خود را به مسائل جامعه و انسان , فراي حقوق واقعي و حضور واقعي انسان ها مي داند از اين رو به خود اجازه مي دهد تا ايشان را براي تقاضاي حقوق بديهي شان, مجازات نمايد , سركوب كند و به قتل برساند . به اين ترتيب شريعت كه باوري ست فردي و برابر با مفاد منشور حقوق بشر, نمي تواند موجب برتري انساني بر انسان ديگر باشد , دستاويز سلطه بر ملتي چند خلقي و چند مذهبي شده است . حكومت جمهوري اسلامي , شريعت را ابزار حاكميت , قدرت , بهره جوئي , ستمگري وسركوب قرار داده است و با دستاويز قراردادن آن كوشيده است كه خود را از گزند شورش و طغيان ملت رهانده زمان ستمگري و بهره جوئي خود را استمرار بخشد. آيا به راستي عدالت حكومت ديني ايشان رويائي بيش نبوده است ؟
حقيقت جاويدمن با قلبِ همواره عاشقم افسانة مرگ را باور نمی کنم ! باید که به خورشید پناه برم باید که از سکوتِ کوه بگذرم باید که خوابِ ستاره ها را به دلِ خفتة برکه ها برم. از وسعتِ دشت تا کرانة بحر از قلبِ تاریکِ جنگلِ کور از لابه لایِ همهمه هایِ بی نشان از تنگنایِ دره هایِ سنگیِ دور باید که بگذرم.
باید که این پیغامِ پر امید را به میانِ مردمِ خسته جان برم بایدباور کنند زمیندر زیرِبارشِ خشمِ خاطیان پیوسته زنده است این زمزمه خالی از فریب نیست که قلبِ عاشقان در نزولِ مرگ یکباره مرده است نه! باید که از مرزهایِ ممنوعِ سکوت بگذرم تا کوله بارِ حقایقِ پنهان را بر اوجِ قله هایِ تلاوتِ نور برم .
از جاعلانِ عشق تا غاصبانِ نور از منعیانِ فروبسته همتِ خود به کشتنِ شور باید حضور ترا ای حقیقتِ جاوید جراحت کشیده از شقاوتِ ظلم اما بی هیچ گمان همیشه فاتحِ زمینیِ تاریخ تا قعرِ خوابهایِ طولانیِ جاهلان برم.
اینک ! برایِ سرودن باید که بغضِ خاموشِ عاشقانِ دیارِ خویش را تا بهتِ غزلهایِ عامیانة شاعران برم.
« سوسن احمدگلی»
|