اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
آذربايجان وحقوق ازدست رفته ياشار حکاک پور مراغی نشريه دانشجویی هيمه همه مي دانيم كه مردمان ايران درطي قرن اخير راه طولاني اي براي آزادي وعدا لت و استقلال طي نموده اند.اما آيا ميزان ظلم و ستمي كه به همه مردمان ايران رفته است، يكسان است؟ اين ممكن است سئوال بسياري ازشما عزيزان باشد و هر كدام جواب هاي مختلفي به آن دهيد اما بايد توجه داشته باشيم كه علاوه برظلمي كه در طي قرن اخير چه از طرف شاه و فئودال و چه از طرف دين براين مردم رفته، ظلم مضاعف ديگري نيز برتعداد كثيري ازمردمان ايران به واسطه زبان و فرهنگشان تحميل شده است. ماهيت اين ظلم زماني روشن مي شود كه فرد درميان آن مردمان قرار گيرد. طبق آمارسازمان مديريت وبرنامه ريزي و سازمان اطلاعاتي آمريكا(CIA) و بولتن هاي خبري مختلف هيچ قوميت و مليتي در حال حاضردر ايران از نظرتعداد دراكثريت مطلق قرار ندارد. و ايران
كشوري با فرهنگهاي مختلف و قوميت هاي مختلف است.
فرهنگي: توهين هاي مكرر صدا و سيما به مليت ها و قوميت هاي ساكن ايران و الغاء غيرمستقيم برتري فارس ها در ايران و اخراج مجري هاي تلويزيوني ترك زبان همچون داريوش كاردان و عمو پورنگ به خاطراستفاده از واژه ترك به جاي واژه موهوم آذري، و سياست رسمي صدا و سيما مبني بر اين كه تمام مليت ها و قوميت هاي ايراني (ترك، كرد، لر، بلوچ ، تركمن ) ابتدا فارس بوده اند و سپس درطي زمان، زبان آن ها در اثر حوادث مختلف تغيير كرده!!! و گرنه آن ها ابتدا فارس بوده اند يا مثلا تنبيه دانش آموزان درسركلاس به علت استفاده از زبان مادري در محيط كلاس درس نمونه هايي ازظلم هاي سازمان يافته اي است كه نشان از رسوخ افكار وعقايد ناسيوناليستي مهاجم و فاشيسم و شوونيسم فارس در ذهن حاكمان تهران است.
اقتصادي: به طورمثال آذربايجان، محل ورود مدرنيته به ايران بوده است. و اولين مدارس به سبك امروزي ، اولين چايخانه ها واولين كارخانه ها درتبريزبه وجود آمده اند اما با وجود استارت قوي اي كه آذربايجان برداشته بود ودر رتبه یک صنعتي قرار داشت بعد از حكومت پهلوي رتبه تبريزبه رتبه2 مي رسد وبعد ازتهران قرار مي گيرد. هم اكنون بر اساس آ مارها رتبه تبريزازلحاظ صنعتي 17 است كه درعرض 26 سال ما 15 پله نزول را دررتبه صنعتي يك شهرشاهد بوده ايم !! مگربه غير اين است كه آن چه ازمحل ماليات ومعادن آذربايجان به دست مي آيد دراصفهان و يزد و سمنان و تهران و مناطق فارس نشين مركزي ايران سرمايه گذاري مي شود. آيا آذربايجاني انسان نيست؟ آيا آذربايجاني كارنمي خواهد؟ پس چگونه است كه طبق آمارسازمان مديريت و برنامه ريزي كل ،بودجه استا ن هاي آذربايجان شرقي وغربي واردبيل درسال79 كمترازبودجه استان كرمان مي شود. چگونه است كه درشهربنده مراغه درعرض 26 سال حكومت پرخيروبركت!!! جمهوري اسلامي حتي يك كارخانه صنعتي درجهت رفع نياز بي كاري جوانان منطقه و توسعه منطقه زده نمي شود اما ميتوانند معدن هاي مرا خالي كنند وببرند و ا صفهان را توسعه دهند وجوان هاي شهرمن ( نخبگان و متخصين ) در اثر بي كاري به اصفهان وتهران پناه ببرند. وخود معضلي ديگر بيافرينندچگونه است كه دراستان تهران17 منطقه صنعتي و33 شهرك صنعتي وجود دارد. اما هنوزدراستان هاي ترك نشين ، یک منطقه صنعتي به وجود نيامده است و...
سياسي-اجتماعي: چنانكه روشنفكرگرانقدرجناب آقاي عزت ا لله سحابي به حكومتيان دستور مي دهد كه ارتش را ببرند و مردمان هويت طلب آذربايجان كه سالانه در اعتراض به اين تضييع حقوق انساني شان درقلعه بابک جمع مي شوند را تار و مار كند آيا اين حرف ازسوي فردي كه ادعاي آزادي مردمان ايران را دارد پذيرفتني است؟ و ا ين خواسته او ودوستانش با كجاي اعلاميه جهاني حقوق بشر تقارب دارد اكنون آذربايجان اندك، اندك به اين نتيجه مي رسد كه احزاب مركزنشين نمي تواند خواسته ها و آمال آن ها را بر آورده سازد و لزوم به وجود آمدن احزاب برخاسته ازدل مردم احساس مي گردد و آذربايجان با منشورهايي همچون منشور آذربايجان سخن مي گويد و نامه جمعي ازفعالين جنبش آذربايجان به كوفي انان درجهت تحزب گام برمي دارد و آذربايجان كه در طول تاريخ بشري بيشترين هزينه ها را در راه مصا لح عمومي ايران تحمل كرده اکنون حقوق خود را مطالبه مي کند. |