اطلاعیه و پیامها | لینک ها | مقالات | شماره جدید |
بایگانی |
چند نکته از مصاحبه مطبوعاتی احمدی نژاد اسماعیل عنایت اصل داشتم مصاحبه يا بهتر بگويم سخنراني احمدي نژاد را نگاه مي کردم که مظالبي بنظرم آمد که از اين قرار است.
1- دلم براي اونهايي که در اون مکان بودند سوخت! چرا که هر که هر سوالي ميپرسيد فرقي نميکرد که از فعاليتهاي هسته ايي بود يا از نرخ ميوه و يا کمبود بنزين ايشان بعد از يک مقدمه ميرفت سر مسئله اينکه غربيها غلط ميکنند و ما فعاليتهامون صلح آميزه و .... 2- با اين قماش اصلا نبايد بحث کرد, پهناي باند سفسطه آخوند مسلمان جماعت خيلي درازه, زبان اين قوم سزب داغ و گلوله است و بس. 3- ايکاش بلد بودم کاريکاتور بکشم از اين خامنه ايي يک کاريکاتور ميکشيدم به اين شکل: خامنه ايي رفته بديدن خانواده سرداران سپاه و داره کون پسر اين فرماندهان را ميليسه و با گريه و ضجه ميخواد نشون بده از مردن پدرانشان ناراحته. اگه بپرسيد چرا اين کاريکاتور به مغزم خطور کرد دليلش اينه که در همين يک ماه اخير يک هواپيما پر از خبر نگار سقوط کرد و خامنه ايي به قول برره ايها اينطوري پاچه ليسي نکرد اما خب کي به جز سپاه پاسداران انقلاب اسلامي از جان سيد علي چلاق قرار است دفاع کند؟ خب وقتي يکي از اين فرماندهان بدليلي ميمرد اين سيد علي چلاق ميره پاچه خوري. 4- من نادان به خبر نگاران اگه از قبل گلچين نشده اند توصيه ميکنم وقتي ميرند از يکي از اين جانوران سوالي کنند اينقدر سوالهاي جور واجور و طولاني نپرسند که طرف بعد از سوال اصلا سوال اول و دوم و سوم را که يادش نميآد و سوال آخري را هم که يادش ميآد ميندازه تو پهناي باند سفسطه و آخرش هيچ... به جاي 4 سوال طولاني مثلا اينطوري بپرسيد: چرا ميوه گران است و منتظره پاسخ شويد چرا بعد از 27 سال هنوز مردم براي شير خوراکي بايد صبحها توي صف بايستند و منتظر پاسخ شويد. حالا هر سوالي ميکنيد بکنيد اما يک سوال و کوتاه که طرف نتونه از زير جواب در بره و مطمئن باشيد که در سوالات ديگران ممکن سوالات دوم و سوم شما هم نهفته باشد. 4- اين دکتر احمدي نژاد لطف کنه يه سر تنها بياد ميون مردم بدون محافظ تا بفهمه چقدر طرفدار داره اينقده فضولي تو کار رهبران ديگر کشورها نکنه, خاک بر سر همش ميگه فلسطينيها الاغ يادش رفته که تو جنگ ايران و عراق ما فقط 70 هزار اسير فلسظيني دستگير کرديم که به عراق کمک ميکردنند اينها اخبار خود رژيم در طول جنگ بود. بگذريم از اسراي سوري و اردني و الچزايري و .... 5- خيليها ديدند که صدام در انتخابات فرمايشي 100% راي آورد ولي تا آمريکا عزم عراق کرد هيج کسي پشتش نيايستاد و در يک هفته هيچ شده بيد, خامنه ايي و 2 کتر ان (علامت اختصاري احمدي نژاد) هم حالا هي زر بزنيد زر بزنيد با اينکه با حکم اعدام مخالفم اما همه شما را از براي عبرت تاريخ ايران بر دار خواهيم کشيد. مجازات همه شما حتمي است و اگر ما به دلايلي نيردي را به شما باخته ايم اما جنگ ما و شما تمام نشده است. کاري خواهيم کرد تا خود که دير وقتي است بدون يک گله محافظ مستراح هم نميرويد اما عزيرانتان هم امنيت نخواهند داشت. ديگي که براي من نجوشد ميخوام سر سگ در آن بجوشد. چگونه دروغ بگوئيم اکبر بشارتی در مدت چهار ماهی که از عمر دولت جديد می گذرد، چقدر حرف راست از دهان مسئولان شنيده باشيم خوب است؟ مقصودم تهديدها و پز های دلخوش کنک حکومت نيست که گاه بسياری از تهديدها جامهء عمل می پوشد، مانند گرفتن و بستن و تعطيل کردن و حتی اعدام دسته جمعی( از جمله اعدام دسته جمعی خبر نگاران و عکاسان بوسيلهء هواپيمای اسقاط و از رده خارج شده)، بلکه آن بخش از حرف هائی است که به عنوان وعده و پيش از انتخابات زده می شود و پس از انتخابات عده ای از جمله وزير ارشاد مامور انکار يا رفع و رجوع آن هستند. البته عده ای از دروغ ها خرجی ندارد و اگرچه مدتی عده ای را سرگرم می کند ولی مثلا حقی از کسی ضايع نمی کند، مانند گفتن اين که در سازمان ملل نوری رئيس جمهور ذاتا نورانی ما را احاطه کرده يا در هنگام سخنرانی او همه مات و مبهوت آن وجود گرامی بوده اند. ولی خوب همين ها هم بالاخره اثر خود را می گذارد و اگر هيچ کس نتواند رودر روی ايشان، نسبت دروغ به ايشان بدهد، اشخاصی مانند مقام معظم رهبری و ديگرانی در آن رديف هستند که او را از اين گونه تقليد ها بازدارند، چرا که اين گونه نسبت ها تنها محدود به امام و رهبر و امثال ايشان است و نه رئيس جمهوری که تا ده سال پيش شغل استانداری برای او بسيار بزرگ بوده است. با اين کار فردا معاونهای ايشان، بعد وزرا و بعد مدير کلها و به سرعت همهء ماموران دولت در مدت کوتاهی نورانی می شوند و ارزش نور با کاه و يونجه برابر می شود. به نظر می آيد بهتر است دولت فخيمه کسی را برای يادگرفتن اين که چگونه راستش را نگوئيم به لندن بفرستد تا او در برگشت، رئيس جمهور و ديگر سران حکومت را تعليم دهد و شايد هم سفر غير مترقبهء رئيس سازمان ميراث فرهنگی به همين منظور بوده و مردم دروغ می گويند که او برای فروش آثار باستانی به لندن سفر کرده است. اما به جهت خير خواهی دولت فخيمه ذيلا چند دستورالعمل دروغگوئی را که از انگليسی ترجمه کرده ايم برای استفاده و فی سبيل الله به خاک پای دولت کريمه تقديم می کنيم و اميدواريم که اين خدمت ناچيز به سربازان امام زمان مورد قبول آن حضرت واقع شود. 1- بجای اين که دروغ بگوئيد، راجع به چيز ديگری حرف بزنيد، مثلا اگر از شما در بارهء سياست خارجی سوآل می کنند، شما در بارهء آلودگی هوای تهران سخن بگوئيد و اگر از آلودگی هوای تهران پرسيدند، شما از پاکی وجود نازنين آيت الله مصباح سخن برانيد. 2- در مواردی که انسان گرفتار می شود خود را به نفهمی بزنيد. مثلا اگر از شما در بارهء علت سقوط هواپيما پرسيدند، بگوئيد تقصير نيروی جاذبهء زمين بوده. البته برخی نمی توانند خود را به نفهمی بزنند. مثلا می گويند يک بار رئيس جمهور فعلی خود را به نفهمی زد و راه خانهء خود را گم کرد و سر از رياست جمهوری در آورد. 3- اصلا راستش را بگوئيد و اگر از شما توضيح خواستند همان راست را به دروغ تبديل کنيد. مثلا اگر راجع به کشتار يهوديان سخن می گوئيد، اول بگوئيد اروپائيان يهوديان را قتل عام کردند و معلوم نيست اين ها که به اسرائيل آمده اند يهودی باشند. دفعهء بعد بگوئيد من حرف خود را پس می گيرم. 4- به سياستمداران دروغ نگوئيد، چون همان دروغی که به مردم می گوئيد برای هفت پشت مملکت کافی است و بعد ها مورد استفادهء سياستمداران هوشمند قرار خواهد گرفت. موارد ديگری هم هست که به تدريج خدمت شما ارائه خواهيم داد. فعلا همين چهار مورد را تمرين کنيد تا مهارت بيابيد. صرف دانستن کافی نيست .
|