ارتباط با ما

دانشجو لینک ها

درباره آزادگی

شماره جدید آزادگی 

بایگانی


مسئله ملی و فدرالیسم

اطلاعیه و پیام ها

مقالات

سید ابراهیم نبوی

 
 

آیا رفسنجانی رئیس جمهور خواهد شد؟

 امیر راد

  هاشمی رفسنجانی پس از تدارك طولانی مدت و آماده كردن محيط دور بر خود همانطور كه پيش بينی ميشد خود را بعنوان كانديدا ی رئيس جمهوری دوره نهم معرفی كرد و همزمان طی اطلاعيه ای خود را شخصی معرفی كرد كه در شرايط حساس فعلی كشور قادر است سكان كشور رابدست گرفته و با توجه به شرايط منطقه ای و جهانی و اوضاع پيچيده داخلی كشور را سروسامان بدهد تا كنون بهمراه رفسنجانی بيش از پانصد نفر خود را نامزد انتخابات رياست جمهوری‌ كرده اند كه قرار است شورای ‌نگهبان در مورد صلاحيت آنها تصميم بگيرد.

پس ازمخالفت آقای خمينی بر عليه اصلاحات رژيم سابق رفسنجانی ‌باتفاق آقای خامنه ای نه تنها در كنار خمينی ‌قرار گرفت بلكه در ترويج نظرات وی در ايران نقش تعيين كنند ه ای را بعهده گرفته و حتی زندانی شد و پس از پيروزی انقلاب در ايران در سال 1357بسرعت ابتكار عمل را بدست گرفت و بتدريج ارگانهای حكومت سابق را بكنترل خود در آورد و تشكيلاتهای ‌كميته ، سپاه پاسداران ، بسيج و جهاد كشاورزی را بوجود آورد و بسرعت خمينی را از قم بتهران آورد تا از طريق او و اتوريته وی دولت بازرگان را از سر راه بر دارد.

رفسنجانی از همان ابتدای بقدرت رسيدن رژيم نه تنها در شورای انقلاب شركت داشت بلكه در تدوين قانون اساسی جمهوری‌ اسلامی ايران نيز فعالانه شركت داشت و درگنجاندن و بتصويب رساندن ولايت فقيه در قانون اساسی جمهوری‌اسلامی بهمراه آقای منتظری نقش تعيين كننده ای ‌بازی كرد ودر نهايت به پيشنهاد رفسنجانی خمينی آقای منتظری را از سمت جانشينی خود خلع و اورا به قم تبعيد كرد و دريك جلسه حضوری باآقای خمينی آقای علی‌ خامنه ای را بعنوان جانشين ولايت فقيه بعداز خمينی پيشنهاد كرد.

هاشمی رفسنجانی ‌بتدريج تمامی‌ شخصيت های‌ رژيم را كه بنحوی در بقدرت رساندن رژيم نقش داشتند همانند منتظری از صحنه قدرت كنار گذاشت او در ابتدا نهضت آزادی را از رهبری مجلس بر كنار و كار دولت بازرگان را يكسره كرد و حتی ‌بنا به پيشنهاد او خمينی نهضت آزادی را كه در بقدرت رساندن رژيم نقش اساسی داشت از شركت درهمه انتخابات تحت عنوان ليبرال ها محروم كرد.

رفسنجانی ‌بتدريج تمامی اشخاصی را كه در دوران رژيم سابق با او در كار سياسی هم نفس و هم فكر بودند را پرو بال داد وبقيه رقيبان را در تير ماه سال 1358 در انفجاری‌ كه خود لحظاتی پيش از حادثه محل جلسه را ترك كرده بود از صحنه خارج كرد اگر چه تعداد اين كشته شدگان به بيش از هشتاد نفر ميرسيد رفسنجانی‌ و رژيم‌اين رقم را به هفتاد و دونفر تقليل داده تا آنرا به تعداد همراهان حسين كه امام سوم شيعيان است وبيش از هزار سال پيش با اين تعداد بجنگ يك ارتش رفته بودكه در جنگ كشته شد برساند تا از آن استفاده تبليغاتی مذهبی ‌بكند.

 رفسنجانی‌ از آن تاريخ از طريق هواريون خود قدرت را بتدريج در دست گرفت و بعداز عضويت موثر در شورای‌انقلاب و بتصويب رساندن قانون اساسی با دوز و كلك بعدازاولين انتخابات مجلس رياست مجلس را از آن خود كرد و با داشتن ابزاری بنام كميته، سپاه پاسداران ، بسيج و جهاد كشاورزی و نيروهای ‌مذهبی از جمله بيش از صدو هشتاد هزار نفر ملا و آخوند كه از طريق سازمان اوقاف امرار معاش ميكردند تمامی ارگانهای لازم برای ‌حكومت كردن را تحت كنترل خود در آورد و بوسيله اين اهرم های ‌فشار نه تنها مراجع تقليد را بتدريج تحت عنوان سازشكار و محافظه كار اخته كرد بلكه تمامی مخالفان را بعنوان ضد انقلاب پاكسازی و از صحنه خارج كرد .

با مسلح شدن اين تشكيلاتها ارتش نيز بزودی در كنترل در آمد و خمينی و نزديكان آن در جماران جا خوش كردند و تنها رفسنجانی و دارودسته او بودند كه دوروبر وی را در احاطه خود داشتند با وجود همه اين امكاناتی‌ كه رژيم برای خود دست و پا كرده بود رفسنجانی‌ و گروه وی از آينده رژيم مطمئن نبودند بنابراين نه تنها بر تبليغات هيستريكی مذهبی از نوع شيعه آن بشدت دامن زدند و زمينه سركوب نيروهای‌ مخالف داخلی ‌را فراهم كردند بلكه به بهانه اخراج خمينی از عراق در امور داخلی‌اين كشور دخالت كرده و تا آنجا پيش رفتند كه در سال 1361 جنگ خانمان سوزی بين ايران و عراق شروع شد و هشت سال ادامه يافت خمينی در تصورات خود در صدد بر پائی‌ حكومتی از نوع دولت عثمانی ‌بود ولی ‌رفسنجانی‌ قصد داشت تااز اين فرصت برای تثبيت خود و رژيم نهايت استفاده را بكند و رژيم را يكپارچه كرده و مخالفان را از سر راه بر دارد.

جنگ با شكست ايران پايان يافت ونه تنها بيش از يك مليون نفر كشته و زخمی شدند بلكه بيش از هفتصد ميليارد دلار به اقتصاد كشور آسيب وارد آمد و يك دشمنی دائمی ‌بين ايران و عراق بوجود آمد كه زمان زيادی‌ نياز است تا اين نفرت و كينه متقابل بر طرف شود.

در بحبحه جنگ رژيم و در راس آن رفسنجانی‌ كار رئيس جمهور خود بنی ‌صدررا يكسره و مجبور به فرار كرد كه پس از سالها در خارج زندگی كردن به جا و مقامی رسيده بود و در تصور اين بود كه مصدق دوم ايران است و فراموش كرده بود كه خمينی ‌و طرفداران وی ‌او را به رياست جمهوری ‌رسانده اند.

پس از نوشيدن جام زهر توسط آقای ‌خمينی‌ در اثر شكست در جنگ و بی كفايتی دولت رجائی و موسوی‌ كه خسارات جبران ناپذيری به منافع ملی ايران رسانده بودند رفسنجانی‌ كه تا آن دوره نبرد ببر ها را از دور تماشا ميكرد وارد ميدان شد و خود را بعنوان رئيس جمهور به مردم تحميل كرد و در دوره دوم رئيس جمهوری ‌متوجه شد كه با حلوا حلوا كردن دهن شيرين نميشود و بايد در ايران با فشاری كه از پايين وارد ميشود كاری ‌صورت گيرد و بدين ترتيب برنامه اقتصادی‌ سازندگان را در دستور كار قرار داد و با توجه بقيمت نفت كوشش كرد اوضاع اقتصادی را بزعم خود سروسامان بدهد كه البته بسرعت دور دوم رئيس جمهور بودن وی نيز به پايان رسيد و بر نامه اقتصادی همچنان ناموفق باقی ماند.

رفسنجانی از آنجا كه ايران و حكومت آن را ارث پدر خود بحساب می آورد بلافاصله پس از پايان دوره رئيس جمهوری‌ خود شورای من در آوردی مصلحت نظام را علم كرد كه همه اعضاء آن از همكاران نزديكان و سابق و در قدرت بودند و همچنان در همه امور نظارت مستقيم كرده و عملا حكومت را در كنترل خود نگه داشت در اين دوره جناب خامنه ای هم همچنان در بار گاه ولايت فقيه تكيه زد تا دو دور رياست جمهوری‌آقای خاتمی‌ كه قرار بود با رفرم جامعه را زيرو رو كند و با ديالوگ تحت عنوان آشتی تمدنها وجهه ای ‌برای رژيم ايجاد كند به پايان برسد.

رفسنجانی ‌بيش از بيست و شش سال است كه افسار رژيم را در دست دارد در واقع قدرتمندتريت شخصيت رژيم است واين بار نيز با امكاناتی‌ كه دارد ميتواند براحتی ‌رای لازم را برای دورسوم رياست جمهوری‌از آن خود كند.

 آيا در ايرن تحولاتی صورت گرفته است ؟

 بيست و شش سال مدت كمی نيست كه رژيم جمهوری‌اسلامی بر سر قدرت است اگر چه در ابتدا بعلت عدم اطمينان به سيستم و آينده رژيم مردم علاقه و انگيزه ای به كار از خود نشان نميدادند ولی ‌بتدريج و با طولانی شدن قوام رژيم اوضاع تغيير كرد و توده های مردم بخصوص زحمتكشان كه توان اداره زندگی خود را بدون كار كردن نداشتند زندگی معمولی و عادی خود را شروع كردند و از آنجا كه در ايران سنت زندگی خوب و مدرن كردن از خصوصيات فرهنگی مردمان خوب كشور ماست بتدريج خود را سازمان داده و با تلاش و همت بی ‌پايان خود قدم بقدم رژيم را وادار بعقب نشينی كردند و هر روز بر خواستهای خود افزوده و رژيم را از هر طرف تحت فشار قرار دادند اگرچه در ابتدا اقشار زحمتكش مردم با مقاومت منفی ‌سعی در پيشبرد مقاصد خود داشتند و درين تصور بودند كه ميتوانند بدين ترتيب از منافع خود دفاع كنند ولی ‌بتدريج بتجربه دريافتند كه كار نكردن و فعال نبودن برای يك زندگی ‌بهتر همان چيزيست كه رژيم خواهان آن است و اساسا علت قوام و دوام تفكرات عقب افتاده مذهبی تماما از آن نشات ميگيرد.

در كشور ما تحصيلات بعنوان يك شاخص فرهنگی جا افتاده است كوشش و تلاش جوانان برای مسلح شدن به دانش امروزی‌ و حمايت بيدريغ خانواده ها از فرزندان خود شرايطی را در ايران بوجود آورده است كه نه تنها رژيم مجبور شده است بر تعداد دانشگاه ها بيافزايد بلكه هرساله بر تعداد دانش آموزان و دانشجوها در سطح كشور افزوده شد ه و بر تعداد فارق التحصيلان شاغل نيز اضافه ميشود آشنايی به دانش امروزی و مسلح شدن به پيشرفتهای‌ مدرن جهانی خواستها و توقعات جوانان مارا هر روز بيشتر كرده و نه تنها فشار بزرگی بر رژيم است بلكه ابتكار عمل بتدريج از دست رژيم خارج ميشود جوانان ما برحق بر دو دوره چهار ساله آقای خاتمی ايراد گرفته و معتقد هستند كه نتوانسته است ادعاهای ‌خود را بمرحله عمل در آورد.

عقب نشينی رژيم در ايام عيد امسال كه نتوانست بر خلاف سالهای گذشته جلو جشن چهار شنبه سوری ‌و مراسم عيد نوروز و سيزده بدررا بگيرد خود گواه قدرت نمايی‌همين روشنفكران است كه مليونها نفر در سراسر كشور بدون توجه به قلدريهای رژيم و بدون واهمه از ماموران رژيم به جشن و پايكوبی بی سابقه ای دست زدند.

جوانان و روشنفكران و فارق التحصيلان و در مجموع شاغلين زحمتكش كشورما مدتها است كه با شرايط جهانی آشنا شده اند و رژيم ديگر بر خلاف تصور بعضی از ايرانيهای مقيم خارج كشور قادر به سركوب آنها نيست و مجبور است قدم بقدم عقب نشينی كرده و به خواستهای ‌توده های ‌مردم پاسخ بدهد.

 مشكل ما با رژيم چيست ؟

 داده ها نشان ميدهد كه جامعه ايران از نظر اقتصادی بسيار پويا است و ورود سرمايه به كشور بيشتر از خروج آن است و از نظر توليدات كشاورزی بجز محصول بر نج كه يك ششم توليد كشور وارد ميشود ( توليد برنج در سال به سه و نيم مليون تن ميرسد) از نظر كشاورزی نه تنها خودكفاست بلكه صادرات كشاورزی‌هرساله افزايش پيدا كرده است در آمد ارزی كشور با توجه به بالارفتن قيمت نفت كه هربشكه به بيش از پنجاه دلار رسيده است افزايش پيدا كرده و در حال حاضر به بيش از هيجده مليارد دلار ميرسد و كشور نيازی به گرفتن وام از كشورها و بانك جهانی ندارد در مجموع در آمد ناخالص كشور به بيش از صدو بيست و پنج ميليارد دلار در سال رسيده است كه در آمد سرانه را به حدود دوهزار دلار در سال ميرساند كه به نسبت كشورهای ديگر جهان در سطح بالايی قرار دارد مجموعه در آمد حاصله از نفت در حدود سی ميليارد دلار در سال است كه در حدود يك چهارم در آمد ناخالص كشور است خود اين آمار و ارقام نشان ميدهد كه جامعه اقتصادی ايران با توجه به تلاش و كار زحمتكشان و مديران تحصيل كرده ايرانی‌ از ‌بازدهی بالايی بر خوردار است بهمين دليل تعداد زيادی از ايرانيهای مقيم خارج از كشور در صددند به ايران بر گشته و يا در ايران سرمايه گزاری بكنند .

رژيم با تبليغات خود در صدد است اين تلاش زحمتكشان و مديران كشور را بنام خود ثبت كند و اين اتفاقا وظيفه روشنفكران ايرانی است كه اين تبليغات رژيم را خنثی كرده و به تمامی انسانهای ‌زحمتكش از كارگران تا كشاورزان تا روشنفكران و در مجموع همه اقشار و طبقات كشور اعلام بكنند كه اينها همه اش دست آورد خود آنهاست و نه رژيم مضافا باينكه بايد برای توده های ايرانی‌ روشن كرد كه سران رژيم خود مانع بزرگی در شكوفايی ‌بيشتر اقتصادی كشورند و اگر بجای آنها مديران تحصيل كرده و دلسوز اداره كشور را بدست گيرند بازدهی كار بمراتب بيشتر از آنی خواهد بود كه در شرايط حاضر ديده ميشود.

 چهار مشكل اساسی مردم ايران با رژيم :

 مشكل ايدئولوژی: رژيم ايران عملا با تبليغ ايدئولوژی مذهبی از نوع شيعه آن عملا باعث شده است بين مليتهای ايران كه از مذاهب و ديگاه های ‌مختلفی بر خوردارند تضادهای مصنوعی ايجاد كرده و جلو همكاری آنها را ميگيرد سوای آن تكيه و تاكيد بر اين ايدئولوژی مناسبات مار را با همسايگان نه تنها بهم زده است بلكه شرايطی بوجود آورده است كه امكان همكاری‌ طولانی مدت را ثلب كرده است در گيری ايران در عراق و در افغانستان نمونه های بارز آن است بنابراين رژيم با اين ايدئولوژی ‌نه تنها در داخل ايران بلكه در سطح منطقه و جهان هرگز قادر نخواهد شد مناسبات پايدار بر قرار كند و در داخل كشور هيچ گروه و سازمان و يا حزبی‌ با آن موافق نيست.

مشكل سياسی : رژم عملا با تكيه بر مذهب تمام زمينه های همكاری سياسی را نه تنها بين مليتهای مختلف بهم زده است بلكه ايجاد سازمانها و احزاب سياسی را كه منافع اقشار و طبقات مختلف را نمايندگی ‌ميكنند غير ممكن ساخته است وجود احزاب بمعنی‌ پيدا كردن نقاط مشترك قشر ها و طبقات بر اساس منافع آنها و ايجاد جبهه برای حل مسائل داخلی و خارجی است اگر اين پرنسيب حل نشود تضادهای داخلی ‌هرچه زمان بگذرد عميق تر خواهد شد با اين سياست هر رژيمی عملا راه را برای‌ ديكتاتوری ‌مطلق باز گذاشته است.

مسئله فرهنگی : تبليغات مذهبی رژيم آنهم بعنوان سياست عمومی دولت و تلاش در گسترش فرهنگ مذهبی و انتشار كتب كه در مدارس و دانشگاه ها اجبارا تدريس ميشود زمينه اختلافات نامحدود را در در بخش فرهنگی بشدت دامن زده و مذهب را از يك مسئله شخصی به تضاد فرهنگی ‌جامعه تبديل ميكند كه الزاما بمعنی‌ پذيرش اجباری ‌فرهنگ غالب است كه تجربه كشورهای مختلف نشان ميدهد راه حل درستی ‌نبوده و نخواهد بود در ايران مجموعه رسانه ها در خدمت اين فرهنگ بوده و انحصار آنرا در اختيار دارند.

مسئله اقتصادی‌: در اين بخش بعلت آنكه همگان اجبارا در آن نفع دارند اختلافی بر سر پيشرفت اقتصادی موجود نيست تمامی‌اقشار و طبقات جامعه و سازمانها و احزاب چه موافق و چه مخالف رژيم حد اقل در حرف ادعا ميكنند كه همگی‌ خواهان رشد و پيشرفت اقتصادی كشور هستند اين تنها وجه اشتراك در تمامی‌اقشار و طبقات جامعه ايران است كه در بسياری از كشورهای ‌جهان بعنوان اولويت در دستور كار قرار دارد بهمين دليل دولتها در اين زمينه براحتی ‌با هم كنار می آيند و قرار داد متقابل امضاء ميكنند.

بنابراين در مورد مسائل ايدئولوژيكی ، سياسی و فرهنگی‌ نه تنها نيروهای در پوزيسون نميتوانند با آن موافق باشند بلكه در داخل كشور و بخصوص در بين زحمتكشان و روشنفكران و تكنوكراتها و بوروكراتها نيز طرفدارانی ندارد و رژيم در اين زمينه نه تنها منفرد است بلكه زمينه های افزايش تضاد ها را در بيست و شش سال گذشته فراهم كرده است .

هاشمی رفسنجانی كه باحتمال قرين به يقين رئيس جمهور آينده ايران خواهد شد ميخواهد دوباره بر سر آهن سرد چكش بزند و قصد دارد با سه اولويتی( ايدئولژيك ، سياسی و فرهنگی ) كه برای رژيم قائل است بجای ‌سپردن قدرت به نيروهای كار آمد و متخصص كه مردم كشور ما بتجربه دريافته اند كه آنها هستند كه ميتوانند اوضاع اقتصادی كشور رابيشتر سروسامان بدهند حكومت مذهبی با روسای معمم را نهادينه كند بنظر ميرسد آقای‌ رفسنجانی‌ مثل بقيه برنامه های‌از پيش تدارك ديده شده پس از دودوره ديگر رئيس جمهوری ‌دوباره آنرا به آقای خاتمی و يا روحانی بسپرد تا قدرت از دست روحانيت خارج نشود با توجه به اوضاع ايران و جامعه ای ‌كه ما ايرانيها ميشناسيم بعيد بنظر ميرسد كه روحانيون و بخصوص شخص رفسنجانی‌ با همه ذكاوتی كه در خود سراغ دارد موفق شود رويای خود را عملی كند مردم متمدن و مترقی ‌و با فرهنگ مااين اجازه را نخواهند داد كه سلطنت روحانی در ايران پا بر جا بماند.

آيا رفسنجانی انتخاب خواهد شد؟

 آنچه در بالا بآن اشاره شد نشان ميدهد كه رفسنجانی‌ از آغاز ابتكار عمل را در دست خود داشته است برای سران رژيم مشخص است كه رفسنجانی تنها آس آنهاست كه همگی ‌در اين مورد اتفاق نظر دارند و خود وی هم براين باور است كه اوناجی اصلی جمهوری‌اسلامی است اگرچه خاتمی رئيس جمهور بود و خامنه ای رهبر ولی عملا رفسنجانی ‌قدرت را در اختيار داشت در تمام سالهای گذشته همه مقامات كشورهای ‌مختلف كه به ايران سفر كرده اند با رفسنجانی ملاقات كرده اند رفسنجانی با شورای مسلحت نظام دولتی در دولت بوده است رفسنجانی ده ها هيئت به كشورهای مختلف جهت مذاكره با مقامات كشورهای مختلف فرستاده است.

از زمان بحران اتمی ‌رفسنجانی با مقامات كشورهای مختلف از جمله آمريكا تماس نزديك داشته است و در اعلاميه ای كه سه روز پيش انتشار داد بوضوح اشاره كرده است كه اوتنها شخصيت رژيم است كه قادر است مسائل رژيم را با جهان خارج حل كند همه اين اقدامات بدون پشتيبانی‌ درونی‌ و مسالحه بيرونی امكان پذير نبوده ونيست رفسنجانی ‌طی شش ماه گذشته عملا تمامی ‌شخصيت های‌ داوطلب انتخابات رئيس جمهوری را بهر ترتيب اخته كرده است تا جايی كه همگی آنها مجبور شدند در مقابلش لنگ بياندازند.

تمامی تشكيلاتهای ‌سپاه و بسيج و جهاد و حوضه های ‌مذهبی و بخش بزرگی از روحانيت را پشت سر خود جمع كرده است و يا حداقل همه آنها را آماده كرده است و از طرف ديگر مراجع تقليد بموقع بنفع رفسنجانی موضع خواهند گرفت رفسنجانی بهمه آنها فهمانده است كه سرنوشت روحانيت و نظام در گرو رئيس جمهور شدن اوست روحانيت در سراسر كشور بيش از سيصد هزار ملا و آخوند دارد.

رژيم در مجموع تنها آس خود را بميدان فرستاده است و با تمام توان در پشت آن ايستاده است بر خلاف تصور بسياری از ايرانيها رفسنجانی‌از رای ‌بالايی بر خوردار خواهد شد نبايد فراموش كرد كه اكثر زنان كشور چه از نظر شرعی و چه از نظر وظيفه تابع نظر شوهران و يا پدران خود هستند در نتيجه تمامی مردانی كه به هاشمی رفسنجانی ‌رای‌ ميدهند خانواده آنها نيز از آنها طبعيت خواهند كرد.

مدتهاست كه رفسنجانی در مطبوعات و رسانه های كشور در صدر اخبار و گزارشها قرار داردو از طرف ديگر كشورهای‌غربی هم پيام رفسنجانی را دريافت كرده اند و در انتظار پيرو‍زی وی هستند اين رفسنجانی بود كه با كشورهای‌غربی ‌بر سر افغانستان و عراق همكاری ‌تنگاتنگ بعمل آورد و به اين كشورها كمك كرد تا هردو كشوررا به اشغال خود درآورند.

رژيم و رفسنجانی‌ با توجه به اوضاع بی ثبات عراق و افغانستان و موفقيت های‌ اقتصادی كشور كه حاصل كار و تلاش مديران و سازندگان كشور است و بخصوص دست آورد مهم تكنيك اتمی‌ توسط دانشمندان ايرانی‌ كه بيك غرور ملی برای مردم ‌تبديل شده است نهايت استفاده را خواهد كرد اگر چه مليتهای ايران با اين سياست آشنايی دارند ولی‌ نيروهای‌ مترقی و آشنا به سياستهای رژيم موفق نشدند با تلاش خود اين پيام را بگوش هموطنان مابر سانند كه همه دست آوردهای كشور از آن آنهايی است كه با همت و پشتكار خود موفقيت های چشمگيری بدست آورده اند كه از آن خود آنها ست ونه سران رژيم وما نتوانستيم نقاط قوت زحمتكشان مارابر جسته كنيم تا ديگران از آن سوء استفاده نكنن

 
 

 

برگشت