ولایت فقیه و امامزمان و معضل قانون اساسی ایران
فرنوش عرفانی
با علم و اعتقاد باينکه ميدانم خطر نادانی که ميداند چه ميکند بيشتر است از
دانائی که نميداند چه ميکند ! )
در متن قانون اساسی جمهوری اسلامی
آمده است :
قوه مجريه بدليل اهميت ويژه ای که
در رابطه با اجرای احکام و مقررات اسلامی ، بمنظور رسيدن به روابط و
مناسبات عادلانه حاکم بر جامعه دارد و همچنين ضرورتی که اين مسئله حياتی در
زمينه سازی وصول به هدف نهائی حيات ! خواهد داشت ، بايستی راهگشای ايجاد
جامعه اسلامی باشد .
نتيجنا محصور شدن در هر نوع نظام
دست و پا گير پيچيده که وصول به اين هدف را کند ، از ديدگاه اسلامی نفی
خواهد شد .
بدين جهت نظام بوروکراسی ! که
زائيده و حاصل حاکميت های طاغوتی است به شدت طرد خواهد شد تا نظام اجرائی
با کارآئی بيشتر و سرعت افزون تر در اجرای تعهدات اداری بوجود آيد .
همچنين در بعد کلان تر ، چنين
آمده است که :
حکومت از ديدگاه اسلام برخاسته از
موضع طبقاتی و سلطه گری فردی يا گروهی نيست بلکه تبلور آرمان سياسی ملتی هم
کيش !
و هم فکر که به خود سازمان ميدهد
!
تا در روند تحول فکری و عقيدتی
راه خود را بسوی هدف نهائی بگشايد .
و البته که اين هدف نهائی در سطحی
فراتر با عنوان تعريف نا شده ( حرکت بسوی الله ) و جامعه نمونه
( اسوه ) عنوان گرديده است .
و درين رابطه بر اساس ولايت امر و
امامت مستمر ! ... قانون اساسی ، زمينه تحقق رهبری فقيه جامع الشرايطی را
که ( از طرف مردم بعنوان رهبر شناخته ميشود ! )
آماده ميکند تا ضامن عدم انحراف
سازمانهای مختلف از وظايف اصيل اسلامی خود باشند .
و صد البته که جا بجا ، از بهای
پرداخته شده ملت در آغاز نهضت بنيادی ايران ( در سال ۱۳۴۱ هجری شمسی ! ) و
طليعه نهضت خرداد ۱۳۴۲ سخن رفته است .
مشروطه چه معنا دارد ؟!
آنوقت ميگفتند شاه با تغئير تاريخ
به كشور خيانت كرده است .
که :
سرکوبيهای نظام شاهنشاهی و حمله
دژخيمانه به فيضيه و دانشگاه و همه کانونهای پر خروش انقلاب و اقدامات
ددمنشانه و مذبوحانه رژيم پيشين ، از جمله جوخه های اعدام ، شکنجه های قرون
وسطائی و زندانهای دراز مدت از جمله آنهاست !
نشانه هائی از عزم راسخ مردم به
جهت حصول به نظامی که در آن اقتصاد وسيله است و نه هدف .
زن ، هويت اصلی و حقوقی خود را
باز ميابد .
ارتش نه تنها حفظ و حراست از
مرزها ، بلکه با رسالت مکتبی يعنی جهاد در راه خدا و مبارزه در راه گسترش
حاکميت قانون خدا ... در جهان را نيز عهده دار خواهند بود .
( و اعدوالهم ما استطعتم من قوة و
من رباط الخيل ترهبون به عدوالله و عدوکم و آخرين من دونهم )
مسئله قضاء ميبايست مبتنی بر
نظامی ، بدور از هر نوع رابطه و مناسبات ناسالم باشد .
و اما ...
بر اساس اصول فصل نهم اين قانون ،
پس از مقام رهبری ، رئيس جمهور عاليترين مقام رسمی کشور است و مسئوليت
اجرای قانون اساسی و رياست قوه مجريه را ( جز در اموری که مستقيما به رهبری
مربوط ميشود ! ) عهده دار است .
البته اين تدارکچی در مقام اجرا
... ! :
ميتواند معاون داشته باشد .
عهد نامه ها و مقاوله نامه ها و
موافقتنامه ها و قراردادهای دولت ايران ! ... با ساير دولتها و امضاهای
پيمانهای مربوط به اتحاديه های بين المللی ( از جمله اتحاديه اروپا ! ) را
پس از تصويب مجلس شورای اسلامی امضاء کند .
امور برنامه و بودجه و اداری و
استخدامی کشور را مستقيما بعهده بگيرد .
در موارد خاص نماينده يا
نمايندگان ويژه با اختيارات مشخص تعئين نمايد .
پيشنهاد تعئين سفرا را پذيرفته و
استوار نامه های ايشان امضاء کند.
نشانهای دولتی اعطاء کند .
استعفای خود را به رهبر ( و نه به
ملت ) تقديم کند !
وزير تعئين و به مجلس اسلامی
معرفی کند .
رياست بر آنان را بعهده داشته
باشد .
آنان را عزل کند و برای اينکار از
مجلس اسلامی رای اعتماد بگيرد .
با هيئت وزرايش برای وظايف اداری
و تامين اجرای قوانين و تنظيم سازمانهای مربوطه ، آئين نامه های اجرائی
تصويب و بخشنامه کند .
و در مقام اطاعت ! ...
بر اساس اصل ۱۵۴ با تمام امکانات
حکومتی و دولتی ( در عين خودداری کامل از هر گونه دخالت در امور داخلی
ملتهای ديگر ! ) از مبارزه حق طلبانه مستضعفين در برابر مستکبرين در هر
نقطه از جهان حمايت کند !
مسلم است که امام زمان ( عج )
قطعا بواسطه همين وظايف محدود و اندکی که بر دوش اين مقام گذارده شده ،
ايشان را به فراموشی نميسپارد .
اصلا هر گونه بهانه جوئی ها ، از
جمله مواردی که مسئول کنونی بدانها دست می يازد ، بی معناست .
اساسا معنا ندارد ، در نظامی که
از رهبر تا گردانندگان نمايندگان خدا در مجالس عيش و سوگواری اش ، با امام
غايب در ارتباطند ، رياست قوه مجريه اش ازين نعمت بی نصيب باشد !
گمانم يا اين سيد خندان تقيه
ميکند و يا اصلا براستی از اين نعمت بی بهره است .
زبانم لال ، آدم گاهی گمان ميکند
که نکند او هم از جنس ما عوام است !
حداقل اينکه :
با توجه به اصل ۱۱۰ قانون اساسی :
امضاء حکم رياست جمهوری ، پس از
انتخاب مردم به صلاحيت داوطلبان رياست جمهوری از جهت دارا بودن شرايطی که
در همين قانون می آيد ، بايد قبل از انتخابات به تائيد شورای نگهبان و در
دوره اول ، به تائيد رهبری برسد . ( بند ۴ )
به همچنين :
امضاء حکم رياست جمهوری ، پس از
انتخاب مردم از وظايف رهبری است .
( بخوانيد رای مردم بدون امضای
ايشان ، مشروعيت ندارد ! )
و اين در کنار اينکه همين رای
آورده منتخب شورای نگهبان که گماشتگان رهبرند ، از سوی مردم
( مثلا ... ! ) انتخاب شده است !
خواننده محترم من بداند و آگاه
باشد که بنده شرمنده متداوما در پاسخ به فرزندانم که از بنده می پرسند ،
چرا شماها اصلا انقلاب کرديد و مرگ بر شاه گفتيد ميگويم :
باور کنيد همان است که شما
ميگوئيد !
ولی ما ، مرگ بر يک شاه نگفتيم
...
و آرزويمان نه تنها بهروزی شمايان
که بهتر زيستم و صلاح دنيا و آخرت خودمان هم بود !
حالا اينکه چرا مقامات معظم و
معظم له و ... امثالهم به گونه ای ديگر بر قوت خود باقيست ، در مجال اين
مقال نمی آيد .
و اينکه اگر امام زمان در شب قدر
ليست مسئولان را توشيح مينمايد ، اتنخابات چه معنا دارد و چرا بايد پس از
آن ، جانشينش ( مقام معظم رهبری ) هم چنين کند ، نه اينکه ما کوته فکران
... که خواص نيز از درک توجيه دينی و عقلی اش عاجزند .
برای همين هم به هزار در و ديوار
ميزنند !
مشکل اينکه ، نميدانم چرا همان
مقامات فوق اختيار ...
اگر به چنين داستانهائی باور
ندارند ، چرا تکذيبشان نميکنند !
مگر ميشود که رهبر و مسئول و
نماينده مجالس امنيت نظام و رژيمی بود که با جهانيان بر سر مسئله انرژی
اتمی مينشيند سر ميز مذاکرات و در مورد مسائل خاور ميانه و آسيای مرکزی و
امثالهم چانه ميزند ، اينگونه کوتاهی کند در باب چنين موارد مشخص و مسلمی
از شرک و کفر !
آنهم ، داستانهای کودکانه ای که
پيامبران و صالحان ، به قاطعيت و به جد ، نه تنها در مورد خودشان ، که در
مورد نقل تاريخی پيشينيانشان نيز ، بگونه فوری و فوتی ، نفی شبهه و تکذيب
ميکردند !
مگر شخص امام خمينی ( معظم له –
ره ) در مقابل پرسش يکی از ياران نزديکشان که عنوان نموده بودند فلان گروه
يا شخصيت شما را بعنوان فقيه جامع الشرايط قبول ندارد ، نگفته بود که :
نداشته باشد !
مگر من ، اصلی از اصول دينم !
هر چند حقير شخصا بخاطر ندارم که
در مقابل سخنان کفر آميز آقای حجازی که گفت :
اماما !
اگر تو امام زمان هستی ، بگو و
خيال همه را راحت کن ... پاسخ چه بود .
حداقل اينکه مدتهاست از ايشان و
بسياری ... خبری نيست !
من اطمينان دارم که در نهايت شخص
رهبری تکليف اين گفت و شنيد ها را ، همانند ديگر ابهامات روشن خواهند نمود
.
باری ...
سخن اما ، با برخی کانديداها نيز
بايد باشد :
آنها که القای شبهه ميکنند که بر
رکاب اسب وفادار مرحوم دکتر مصدق در ميدان به تاخت آمده اند !
( مردک مسخره آيا براستی نميداند
که برای تائيد کانديداتوری اش بايد به تائيد فقهای شورا برسد ، که پيش شرط
منافقانه و مردم فريب استعفای آنان را جهت قبول اين مسئوليت مطرح ميکند ؟!
)
آنها که برف روبی ماشينهای شهر را
، نه تنها اجرای وظيفه مدنی که بعهده گرفته اند ميدانند ... که آنرا نشانه
و سند حقانيت و توانائيهايشان درين مقام ميدانند ! ( بدون شرح )
آنها که ميگويند رضا شاه اسلامی
اند و مفتخرند که تا زمان جلوس به ميز رياست ، هر گونه برنامه ريزی را حتی
به عنوان يک طرح تبليغات انتخاباتی رد ميکنند !
( حداقل نظر مرا بداند که ما
خودمان همين حالا يک فرعون اسلامی داريم و برای نجات از اين ضحاک به چنگيز
و اسکندر پناه نميبريم ! )
آنان که از عهده کنترل افشای
مسائل امنيتی يک ملت ، توسط فرزند ارشد پناهنده شان عاجز بودند و هستند !
( اصلا بيادشان بياورم که در دوره
قبلی آقای شمعخانی که بمراتب از ايشان خوش نام تر و سالم تر هستند ، عليرغم
اعتراف ساده ايشان که برای احراز مقام فوق و جلب نظر رای اولی ها ، خلاف
حکم محکم تحريم تراشيدن ريش ، باينکار نيز اقدام نمودند و نتيجه را نيز به
عينه مشاهده کردند )
آنان که خاندانشان همچون هاشميان
اردنی ، خود را تنها منجی سلاله پاکان ميپندارند و خاطشان نيست که مردم ،
شيشه های منازلشان را با روزنامه هائی پاک ميکردند که تصوير فرزندشان با
صدام حسين را در کاخ بغداد ، آنان را ناپاک کرده بود !
( و بدانند که ما ميدانيم که
فرزندان ذکورشان از فروش آهن آلات قراضه جنگی که از مناطق جنوب و غرب کشور
، پاکسازی و بندل ميگرديد ، معاملات شيرين تجاری را آغاز نمودند .
قراضه همان تسليحاتی که پورسانت
های معاملاتش با عالم و آدم ، چنان رسوا بود که بجای مک فارلين کافر زنديق
و جمع کيک خورانشان در هتل هيلتون ، جان يک عده مسلمان اهل اين مملکت را به
روال تاريخی و بجرم باند افشای اسرار امنيتی گرفت ! )
آنان که هنوز هم که هنوز ...
شهرام جزايری برايشان خادمی است که در جامعه باعتراف خودشان ، هزاران نمونه
دارد که به تغذيه مالی ايشان بمنظور خدمت به مردم ميپردازد !
( همانها که در زمان تصدی گری
بنياد مقدس شهيد ، به افشاگری نشريه يکی از زندانيان سياسی مان ، به نرخ
آنزمان گمرک ورود رولز رويس خريداری از طرف ايشان و همسرشان يکصد ميليون
تومان برآورد شده بود و دو هفته پس از اين اتهام ، هم نشريه توقيف شد و هم
اتومبيل مرجوع گرديد ! )
مهندس طبرزدی و نشريه دانشجو را
ميگويم .
آنان که خود را نماينده قشر
دانشجويانی می خوانند که همان دانشجويان ، هر گونه حمايت خود را از ايشان
درين تعزيه ، تکذيب ميکنند !
( و آنچنان به حقانيت اين نظام
معتقدند و کمر به خدمت اين ملت بی نصيب صبور وامانده بسته اند ، که
بيشرمانه ميگويند که اگر شورای مربوطه ،ايشان را رد صلاحيت کند ، واقعه را
تحريم اعلام نميکنند ... اما خود در آن شرکت نخواهند کرد ! )
اين بدان معناست كه آقايان خودشان
را تنها فرد لايق ميدانند .
گوئيا نعوذ بالله در مملكت بيش از
70 ميليون جمعيت ما ، قحط الرجال مدير و مدبر است !
همگيشان چنين ميانديشند .
آيا اين توهين به خرد جمعی يك ملت
و مليت نيست ؟
چطور است مردم بيايند برايتان در
روز مربوطه در پای صندوقها قربانی هم بدهند ؟!
آی ...
با شما دروغگويانم !
با شما دغل بازانم !
با شما خود بينانم !
با شما فريبکارانم !
با شخصيتها و رهبران اپوزيسيون
بندباز بدون برنامه پر مدعا و غير مسئول و حراف نيز هم ...
ما نميخواهيم اين نظام دموکراتيزه
شود !
چون ميدانيم که اصلا نميتواند که
بشود ...
و چهره عريان واقعيش قابل تحمل تر
و مقبول تر است .
نگوئيد از مفاد اصل ۱۱۰ قانون
اساسی آگاهی نداريد !
که از جمله آنهاست اختيارات و
وظائف رهبری :
- تعئين فقهای شورای نگهبان (
همان که ، شمايان را بايد تشخيص صلاحيت کند ! )
- نصب عاليترين مقام مقام قضائی
کشور ( همين جناب آقای شاهرودی عراقی الاصلی که نقش سپيد سازی پيش از رای
گيری را بعهده ايشان گذاشته اند )
- فرماندهی کل نيروهای مسلح به
ترتيب زير :
× نصب و عزل رئيس ستاد مشترک
× نصب و عزل فرمانده کل سپاه
پاسداران
× تشکيل شورای عالی دفاع ملی بشرح
:
رئيس جمهوری – وزير دفاع – رئيس
ستاد مشترک – فرمانده کل سپاه پاسداران – دو مشاور به تعئين خود ايشان –
تعئين فرماندهان عالی نيروهای سه گانه به پيشنهاد شورای عالی دفاع – اعلان
جنگ و صلح و بسيج نيروها به پيشنهاد شورای عالی دفاع
× امضا و عزل حکم مقام رياست
جمهوری
× عفو يا تخفيف مجازات محکومين (
از جمله آمران و قاتلان دگر انديشان را که تاکنون خلافش اعلام نشده است )
× نظارت بر حسن اجرای سياستهای
کلی نظام
× فرمان همه پرسی !
× فرماندهی کل نيروهای مسلح
× اعلان جنگ و صلح و بسيج نيروها
× نصب و عزل و قبول استعفای :
فقهای شورای نگهبان – عاليترين
مقام قوه قضائيه – رئيس ستاد مشترک – فرمانده کل سپاه پاسداران – فرماندهان
عالی نيروهای نظامی و انتظامی – حل اختلاف و تنظيم روابط قوای سه گانه – حل
معضلات نظام که از طرق عادی قابل حل نيست ، از طريق مجمع تشخيص مصلحت نظام
و به اينها اضافه کنيد توضيح
پايانی همين قانون اساسی را که :
محتوای اصول مربوط به اسلامی بودن
نظام و ابتنای کليه قوانين و مقررات بر اساس موازين اسلامی و پايه های
ايمانی و اهداف جمهوری اسلامی ايران
و جمهوری بودن حکومت و ولايت امر
و امامت و امت
و نيز اداره امور کشور با اتکاء
به آرای عمومی و دين و مذهب رسمی ايران ( اسلام و مذهب جعفری اثنی عشری
بعنوان اصلی الی الابد و غير قابل تغئير ) است .
اشتباه نشود ... طبق معمول !
بنده نه نعوذ بالله براندازم ، نه
منافق و امثال آن !
شروع نكنيد به فرستادن نامه و
پيغام و ايميل تهديد !
حرفم هر چند به درازا کشيد ، اما
کوتاه است :
حال که چنين شرايطی غير معمول بر
کشور حاکم است .
اکنون که هر گونه تصور تغئير اين
مجموعه قوانين بر اساس موارد فوق خيال باطلی است .
اکنون که تصميمات در کشور ، از
ابتدائی ترين امور بگيريد ، تا ... پيچيده ترين مسائل ، بی حضور حقيقی مردم
و بدون در نظر گرفتن جدی آسيبهای عميق پيش آمده در ارکان اجتماعی ، گرفته و
اجرا ميشود .
حال که شمايان ، صرفنظر از اسم و
رسمتان ، اختياری در تغئير جدی امور جاری نداريد .
مردم را بحال خود بگذاريد !
آنها را بازيچه اميال شخصی و
جناحی خود قرار ندهيد .
نه تاريخ را لجن مال کنيد و نه
شرافت ملی را .
بخدا آن زمانيکه بعضيها خودشان
آدم ميکشتند گذشته است !
والله که ديگر دوران ترور و
آدمکشی و حذف مهره ها از طرق مختلف حزبی و سازمانی و محفلی و امثالهم گذشته
است !
همانگونه که گفتند که يادگار امام
، مرحوم سيد احمد را همين محفلی ها از بين برده اند ...
بهمين گونه هم در بهار ۱۳۷۶ شايع
شد که زبانم لال ، قصد و عمدی مشابه در مورد مقام رهبری نيز با اطلاع ايشان
ازين مسئله و سفرشان به خراسان و تشکيل نوپو و رده بندی سازمانی بسيج و
تعويض فرماندهان سپاه و ارتش و برخی مقامات ... توطئه خنثی شد .
ما که ميدانيم شايعه سرطان
پروستات آقا ، از کجا جاری شد .
حالا هم باز شايع ميکنند که فرزند
فلانی گفته است که اگر پدرم بشود رئيس جمهور ... فلان ميشود !
بابا !
يا رسما تکذيب کنيد اين حرفها را
و يا بدانيد و آگاه باشيد که :
نه ميتوانيد با کسب يک مقام
اينچنينی جايگاه رهبری را متزلزل کنيد ...
و نه با چنين تشبثاتی مردم
فريبتان را ميخورند !
نميبينيد كه ايشان مدتهاست بدون
حضور دايره وار فرماندهان ارشد نظامی ، پای از بيت خود بيرون نميگذارند ؟!
از زمان رئيس جمهور هنوز منتخب (
ابوالحسن خان بنی صدر همدانی ! ) تا همين آقای خاتمی خودمان ، کداميک با
تيم خودشان و برنامه های خودشان در شرايط غير جنگی و جنگی مقدور به اجرای
منويات خودشان بوده اند ؟
آقايان رجل سياسی !
کشور در معرض حملات نظامی با
احتمال بکارگيری تسليحات اتمی از سوی قدرتهائی است که تجربه حماقتهايشات از
ابتدای قرن بيستم تا بحال متجاوز از يکصد ميليون قربانی جنگهای جهانی و
منطقه ای در پی داشته است .
همان مافيائی که در قساوتشان
بمنظور حصول به اهداف استراتژيک برنامه های ۵۰ ساله شان شکی نيست .
کدامتان ميتوانيد ناکازاکی و
هيروشيما را به تاريخ پيش از بمباران اتمی بازگردانيد ؟
کدامتان ميتوانيد قربانيان بيش از
دويست هزار غير نظامی دو کشور همسايه ، افغانستان و عراق را که ناشی از
حملات نظامی جهانخواران است ، به زندگی برگردانيد .
معکوس اين اما ، ممکن است !
در جريان شکل گيری است .
اين هزار رنگ بودنها و موج
سواريها به اتکای سرمايه های شخصی وامکانات بيرونی ، بحران کنونی را بسيار
حادتر ميکند .
بيهوده ، اروپا و آمريکا در
انتظار نتيجه اين رای گيری ننشسته اند !
اين يک شوخی سياسی نيست !
خطر بسيار جدی است .
تسليحات فوق پيشرفته غرب ، کشور
ما را نشانه رفته است .
ملت ، خودش صلاح خودش را ميداند .
حالا هی بگوئيد معين ، رفسنجانی ،
کروبی ، قاليباف ، فلانی ، فلانی ...
بخدا همين شماها که کانديداهای
منتخب هستيد ، اصلا تا همين دو سال پيش نميدانستيد در نطنز و اراک و اصفهان
و امثالهم چه خبر است !
بابا ، گويا همين آقای خاتمی
خودمان خبر نداشت !
آن که هيچ ... ميفرمود از وضعيت
زندانها و يا دادگاهها و شکنجه گاهها اطلاع نداشته و پس از علنی شدن آن نزد
جن و انس ، کميته حقيقت ياب تعئين ميکرد !
لابد گمان ميکند که همگان هم همه
چيز را به همين زودی فراموش کرده اند و ميکنند .
اينهمه قتل و آدمکشی دولتی در
خانه های شخصی و خيابانهای شهرها و استانها و زندانها و فقر فراگير و
اعتياد و فحشا و بزنيد و بگيريد و ببنديد و خفقان و مرگ و نشئگی و رخوت و
رخوت و رخوت ... مگر در همين دوران ۸ ساله همچون قارچ اتمی سر بر نياورده
است .
شکر خدا که ايشان از عارفان اهل
کتابخانه بودند !
دائم ميرويد درين محافل سخنرانی
ميکنيد و جايزه ميدهيد واظهار فضل ميکنيد !
همگيتان هم آدرستان کوچه های علی
چپ است ...
يکی تان بگويد نظرش در باب
مذاکرات هسته ای و آينده آن چيست .
جراتش را داريد ؟!
اگر قصد خدمت به مردم داشتيد كه
بدنبال چنين پست دون پايه ای نميرفتيد !
ساده بگويم :
اين نظر من است .
يک شهروند عادی بی مدعا که سعی
ميکنم حقيقت را عريان ببينم .
هر چند نتيجه حضور مردم درين رای
گيری که به نوعی رفراندوم تلقی گرديده است ...
هر چند که اصرار بر اطلاق لفظ
انتخاب ، بی مسماست ...
به همان ميزان نيز بکارگيری و
تبليغ مفهومی بعنوان تحريم نيز ، بظاهر مضحک مينمايد .
چرا که اين واقعه اساسا ارتباط
منطقی و عقلانی با چنان پديده ای ندارد .
اگر اعتقادی به انتخاب باشد که در
باور عموم مردم ما هست ، تصميم نهائی را خواهد گرفت .
باور کنيد ... نيازی به سفسطه
نيست !
خوب رای گيری معنای خودش را دارد
، انتخابات هم معنای خودش را دارد .
من که اگر از ابتدا ميدانستم
ماجرای نمايندگان مجلس را ...
ابدا نميرفتم کلی وقت تلف کنم که
چه بشود ؟!
ليست بنويسم ، بياندازم توی صندوق
که شناسنامه ام مهر بخورد ؟!
حالا هم همينطور ...
بايد نسل اول شناسنامه سفيد را كه
اميد اول آماری اين نمايش است ، از مساوی بودن ارزش انسانی رای دادن و
ندادن آگاه كرد .
بايد باور كنيم كه هر دو اينها
يعنی نشانه ای از تصميم گيری عقلانی .
من نوعی كه تا ندانم كه فرد منتخب
امام غايب كيست ، با رای دادن به يك فرد ديگر نميتوانم
مرتكب يك گناه بزرگ بشوم !
آقای خزعلی كه ميفرمايند :
اگر رای ندهيد ممكن است روز قيامت
يقه تان را بگيرند و بگويند اگر به فلانی رای داده بوديد ، فلان گناه و يا
حرام شرعی پيش نمی آمد ... پس گناهكاريد !
در برابر معكوس اين نظريه كه
امثال بنده بدان گرفتاريم چه ميگويند ؟!
حداقل ما ، با رای ندادن خودمان ،
اقتدا ميكنيم به ولايت امر .
كه گناهی هم اگر نعوذ بالله بر آن
مترتب باشد بر شانه های ما ، سنگينی نكند !
ما ، اتفاقا همانگونه كه شما گفته
ايد ، در اموری كه به عقل بشری مستحكم باشد بگونه شراكت در امر اجتماعی
اقدام خواهيم كرد .
حکم اعتقادی اکثريت همين ملت است
ديگر :
( فبشر عبادی الذين يستمعون القول
، فيتبعون احسنه ) – قرآن کريم
( بشارت باد بر آنانيکه تمامی
اقوال را ميشنوند و بهترين را انتخاب ميکنند )
مشروط بر اينکه ، امثال آقای
قرائتی فورا نگويند که اين آيه قرآنی تنها در مورد مومنين صالح نازل شده
است !
ميفرمودند ، تاکيد شده است بروی :
( عبادی الذين ... )
و نه تمامی مردم !
صلاح الهی که استثنا ندارد عزيز
دل برادر ...
کوتاه کنم :
طرح بيست ساله کشور به تصويب
رسيده است .
چون کذب مطلب از سوی مراجع ذی
صلاح اعلام نشده است ، پس اين نظريه که بر اساس قانون اساسی نيز وجهه
قانونی هم دارد به قوت خود باقيست که :
جمهوری اسلامی ، نظامی است بر
پايه ايمان به :
× - وحی الهی و نقش بنيادی آن در
بيان قوانين
× - امامت و رهبری مستمر و نقش
اساسی آن در تواوم انقلاب اسلام ( اصل ۲ )
قطعا در شب مبارک قدر ، امام زمان
( عج ) حکم رياست جمهوری فرد مورد نظر را با ذکر آدرس ايشان ، امضاء و
ابلاغ نموده است .
راستی اينهمه داد و قال از برای
چيست ؟
بگذاريد فرد تعئين شده ، بدون شر
و شور ... درين شرايط بحرانی که کشور ما ، ايران عزيز ، هيچگاه در طول
حياتش نمونه نداشته است ، جايگزين شود و بکارها بپردازد !
کاش سياست نظام نيز درين باب
تغئير کند و اينگونه مطالب را از پيش باطلاع ملت برسانند که از صرف اينهمه
هزينه عصبی و مالی و جانی و ... پيشگيری شود .
انتخابات کيلوئی چند ... ؟!
زياده عرضی نيست ...
که اگر حکايت گفتنيها باشد
ميبايست همچون رسم قرون پيشين ، از فراوانی مظلوميت ها ، کاغذين جامه ای
سراپا از شکوه و شکايت و عريضه و دادخواهی بپوشيم که بقول حافظ :
کاغذين جامه به خوناب بشويم که
فلک
رهنمونيم به پای علم داد ، نکرد
بهر حال همه رفتنی هستيم ...
ياد شهدايمان و بزرگان راستين
ميهنمان گرامی باشد .
تنها زندگی است که جريان مداوم
خودش را دارد ...
خداوندا ، همه ما را بيامرز ...
آمين .
همين !
|