گفتارى پيرامون دور جديد بازى
نيما راشدان زوريخ ۱۰ دسامبر
۲۰۰۲
سرعت غيرقابل كنترل بارزترين
مشخصه دور جديدى از بازيهاى سياسى جارى در ايران است. در حالت فعلى وضعيت
صفحه بازى بنيادگرايان اسلامى در مقابل تحولطلبان سكولار به شرح ذيل خلاصه
مىشود
الف : سياست و اجتماع
۱ - نوزاد ايرانى گلوباليزاسيون٬ يعنى انقلاب سكس Sex Revolution گفتمان
انقلاب اسلامى ايران را چنان ناكارا نمودهاست كه قدرت برنامهريزى براى
آينده را به كلى ازدست داده و بصورت ناخواسته ناچار از استحاله در گفتمان
جهانى شدن گرديده
است
۲ - در سالهاى اخير هرگاه بازيگران سياسى كوشيدهاند، از فعال نمودن شكافها
و تضادهاى طبقاتى - سنى - جنسى و صنفى با بهرهگيرى از روشهاى
مرسوم دهههاى 70 و 80ميلادى به بسيج سياسى تودهها كمر بندند سرانجام در
مواجهه با بىاعتنايى مطلق شهروندان جوان به ناچار نااميدانه از عرصه عمل
به وادى تحليل و گمانهخزيدهاند.استيلاى فردگرايى و لذت پرستى پروتستان
بر داستان عدالتخواهى و حقيقت جويى انقلابيون بهمن57 نقطه پايان گذارده
است.
۴ - مجموعه نهادهاى انتخابى شامل قواى مجريه و مقننه در اختيار اصلاح
طلبان سكولار و يا گروهى از نخبگان سنتى انقلاب اسلامى قرار دارد كه در
حقيقت چارهاى جز ارائه رفتار عرفى گرايانه ندارند
.
۵ - شبكه پرقدرت و نامرئى شهروندان حامى سكولاريسم شامل زنجيرههاى
پرتعدادىدر مناطق متوسط و مرفه شهرى مىباشد. انسجام ساختارى اين زنجيرهها
توسط حلقههايى واسط مركب از دانشجويان و هنرآموزان تقويت مىشود. به نظر
مىرسد اين شبكه از قابليت تاثيرگذارى بالقوه بر آراى 7 تا 10 ميليون نفر
از شهروندان ايرانى برخوردار باشد .
۶ - ملاهاى بنيادگراى اسلامى در شهرهاى بزرگى كه %70 جمعيت كشور و تقريبا
تمام بازار سرمايه را حمل مىكنند از ساختار مرجعيت اجتماعى اخراج
گرديدهاند ٬ مساجد و نمازهاى هفتگى و ديگر تريبونهاى دولتى بنيادگرايان
مسلمان حتى از سوى اعضاى جوان سازمانهاى شبه نظامى بنيادگرا مورد بىتوجهى
قرار مىگيرند. خداى اسلام سياسى سرانجام براى هميشه خود را آماده ترك كشور
ايران مىنمايد.
۷ - نويسندگان و هنرمندان بازمانده در سنت چپ سكولار دهه 70 ميلادى مجددا
به عاليترين سطح از مرجعيت اجتماعى در مناطق شهرى مرفه بازگشتهاند.
انقلابيون اسلامگراى دهه 80 ، براى حفظ و تثبيت مرجعيت خويش در رويكردى
كاملا همسو با جهانىشدن به سرعت در حال فراگيرى ارزشهاى گفتمان ليبرال
دمكراسى مىباشند. قرائت ايدئولوژيك از گفتمان سياسى فقه شيعه به سرعت رنگ
مىبازد٬ نخبگان سنتى حامل اين گفتمان يا به سرگشتگى دچارند و يا به ناچار
به تبليغ ارزشهاى ليبراليسم تمام وعيار همت گماردهاند
.
ب : بازى بنيادگرايان
۱ - تحليل گفتمان بنيادگرايى اسلامى در ايران به ما مىگويد ملاهاى
محافظهكار اطمينان حاصل نمودهاند انقلاب اسلامى ايران در مرحله فروپاشى
قرارگرفته و گفتمان ميراى فقه سياسى شيعه به زودى پايان خواهدپذيرفت. به
طور مثال پس از سقوط طالبان در سال2001مفاهيمى چون نگاه به آينده به كلى از
گفتارهاى رسمى سيد على خامنه اى و ديگر ملاهاى بلند پايه رخت بربسته و
تمركز گفتمانى "حفظ وحدت صورى و جلوگيرى روزمره ازتزلزل ساختارى" را نشانه
رفته است.
۲ - بازى حكومت نظامى
بنيادگرايان گذر از اين مرحله بازى را در صورت وداع با ارزشهاى اسلام سياسى
غيرممكن نمىدانند ، لذا در ماههاى آينده خواهند كوشيد اقتدار خويش را براى
مدت زمان محدودى مجددا با بكارگيرى يكى از طرق زير تمديد و تقويت نمايند :
۲ -۱ : محتملترين حالت بازى استفاده از طبقات اجتماعى حاشيهنشين در كناره
كلانشهرهايى نظير تهران مىباشد بطور مثال بنيادگرايان اسلامى درست در
ميانه يك تظاهرات دانشجويى و يا اعتراض مردمى در مناطق شمالىميانى شهر
تهران ، بااستفاده از نفوذ سنتى خويش خيل عظيمى از بيش از دو ميليون جوان
ساكن مناطقى چون 17 و 15 و يا كمربند جنوب غربى شهر )منتهى به اسلامشهر( را
به خيابانها ريخته و بارواج وانداليسم - آنارشى و غارت مراكز تجارىدستور
سركوب مجموعه تظاهركنندگان( اصلاحطلبان و اوباش ) را از رئيس جمهور به
عنوان رئيس شوراى عالى امنيت ملى اخذ مىنمايند. در چنين حالتى بدليل
مشروعيت حقوقى فرمان سركوب - جامعه جهانى و نهادهاىبين المللى تنها به
تقبيح اين رفتار خشونتگرايانه خواهند پرداخت و عملا بينادگرايان ايرانى از
پرداخت هزينه بينالمللى سركوب معاف خواهند شد. در چنين فضايى دستگيرى
گسترده فرهيختگان تحتالشعاع ابعاد تخريب امكان توسط جريان اجتماعى
فرودستان قرارگرفته و حوزه عمومى به شكل بارزى مسدود و تضعيف خواهد شد.
۲-۲ : عمليات تروريستى بزرگ از سوى سازمانهايى چون گروه رجوى در شكل
تروررهبران بلند پايه جمهورى اسلامى و يا بمب گذارى و تخريب اماكنى در
پايتخت. بر روال سابق نظاميان بنيادگرا و فرماندهان سپاه هرگاه در كنترل
فضاى داخلى دچار مشكل گرديدهاند به سادگى گروه مسعود رجوى را وادار به
عمليات حذفى نظير موارد لاجوردى وصياد و خمپاره اندازى
نمودهاند .
۲ -۳ : درگيريهاى منطقهاى در استانهايى نظير سيستان و يا كردستان با تحريك
اشرارو قبائل مسلح و يا احزابى نظير كوموله
۲ - ۴ : ايجاد شورش مصنوعى اقشارى نظير معلمان و يا كارگران با هدايت و
راهبرى تشكيلات منتج از جمعيت موتلفه اسلامى نظير خانه معلمان ايران و تصرف
اماكن دولتى نظير مجلس و يا كاخ رياست جمهورى توسط اعضاى سازمانهاى شبه
نظامى كه در پوشش معلم و يا كارگر چون دفعات گذشته از سر در گمى جمعيت
هيجانزده استفاده مىنمايند .
ج : بازى اصلاح گرايان .
۱ - در شرايط كنونى وضعيت آتى صفحه بازى در ايران به شدت با سرنوشت شخص
رئيس جمهورخاتمى گره خورده است بنياد گرايان بخوبى مىدانند جامعه بين
الملل از ايالات متحده آمريكا گرفته تا اتحاديه اروپا و حتى شركاى
منطقهاى ايران به شدت از شخص رئيس جمهور خاتمى حمايت مىكنند و هر نوع
تهديد عليه وى از سوى بنيادگرايان قدرتمند را به تندى پاسخ خواهند داد .
بنياد گرايان در عين اطمينان كامل از توان نظامى خود براى سركوب اعتراضات
داخلي پيامد حذف خاتمى٬ تبعات بينالمللى اين عمل را هولناك و نابود كننده
ارزيابى مىنمايند. لذا خروج و يا اخراج رئيس جمهور از دايره اصلاح طلبان
به محو بىدرنگ آنان خواهد انجاميد و نه رئيس جمهور
۲ - سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى تنها بخش از جبهه اصلاحات را نمايندگى
مىنمايد كه قادر است در ماههاى پرتنش آتى وظيفه راهبردسازى امنيت محور به
منظور نجات گفتمان اصلاح طلبى را بر عهده گيرند هيچيك از جريانات حاضر و
يا حامى جبهه مردمسالارى در ايران از بازيگران سياسى با قابليتهايى چون
توان و تجربه مديريت بازيهاى امنيت محوربرخوردار نيستند مگر سازمان مجاهدين
انقلاب اسلامى. بنابراين به نظرمى رسد سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى از هم
اكنون در حال انجام وظيفه در جايگاه محوريت عملياتى جبهه اصلاحات
است
.
۳ - بهترين بازى براى اصلاحطلبان همانا توقف بازى در حالت فعلى است ،
محافظت ازجان بيش از يكهزار نخبه اصلاح طلب سكولار شامل اصحاب
مطبوعات,اساتيد دانشگاه نويسندگان, هنرمندان و فعالان سياسى ملى مذهبى در
حقيقت تضمين بزرگ ترين برگ برنده گفتمان جامعهمدنى براى آينده مىباشد.
اصلاحطلبان با اتكاء به شبكه چند ميليونى حامل فرهيختگان فوق قادرند نتايج
هر نوع انتخابات را حتى در صورت تغيير نظام سياسى كشور توسط نيروهاى خارجى
به نفع خود تغيير دهند .
۴ - در پايان سال 2003 ميلادى بيش از 10 تلويزيون فارسى زبان و حداقل سه
راديوىپرقدرت موج متوسط جوانان ايرانى را ترغيب به تغيير وضعيت موجود
خواهند نمود اين اصلاح طلبان سكولار خواهند بود كه بدون پرداخت دينارى
هزينه ، حاصل آنچه را كه تلويزيونها و راديوهاى ماهوارهاى كاشتهاند از دل
صندوقهاى راى فارغ از هر شرايطى خواهند درود لذا اصلاحگرايان در ماههاى
آينده نه تنها در قبال رسانههاى فوق موضع منفى اتخاذ نمىنمايند بلكه حتى
با پافشارى بر طرحهايى نظيرآزادى دريافت امواج ماهواره عرصه عمومى را هرچه
بيشتر وسعت خواهند بخشيد .
|