ارتباط با ما

اشتراک لینک ها

درباره آزادگی

شماره جدید آزادگی 

بایگانی


 

مقالات

 
 

اتحاد جمهوریخواهان ایران "آری" منشور 81 "نه"

 

آشنا (لوس آنجلس-کالیفرنیا)

 

" ای مردم سیراکوس, اولین نصیحت من به شما این است که پیش از پذیرفتن هر قانونی آن را به عقل سلیم بزنید و مطمئن شوید که نویسندگانش آن را فقط به این منظور که عقل و احساسات شما را بفریبند, ننوشته باشند."

( نامه دیون از نامه های افلاطون, قسمت هشتم بند 355)

 

***" نگاه می کنیم و نمی بینیم, می شنویم و گوش نمی دهیم, میخوانیم و فرا نمی گیریم"

 

yehashena@hotmail.com

سه شنبه 30 ارديیهشت 1382    Mai 2003

از زمانی که که گفتار اخیرم تحت عنوان "ترس و تهدید, اتحاد و ائتلاف و منشور 81" در سایت ایران امروز منعکی شد, عزیزان و سروران ارجمند و گرامی با ایمیل ها و نوشتار خود مرا مورد انتقاد و بعضا تشویق قرار دادند.که از تمامی این عزیزان کمال تشکر و سپاس را دارم. به چند نفر از این سروران مستقما توسط ایمیل پاسخ دادم. با انتشار بیانه "اتحاد جمهوریخواهان ایران" بهانه ای دست داد تا پاسخگوی آن دسته از عزیزان باشم که خواسته بودند اشکلات منشور را برشمارم و دلایل خود را مبنی بر تائید نکردن آن را بازگو کنم. هر چند که این مهم را دوستان عزیز روشنفکر متعهد و دیگر فعلان سیاسی انجام داده اند.

 

اشکالات منشور 81

1- یکی از موارد مورد انتقاد بسیاری از جمهوریخواهان, از جمله من, ذکر نشدن شکل حکومت آینده (جمهوری) در منشور 81 بود. در گفتار قبلی گفتم که "کیفیت" مقامی والاتر از "کمیت" دارد و این "کیفیت" است که در نهایت "کمیت" را بدنبال خواهد داشت. و باز گفتم که منشور 81 خواسته برحق اکثریت مطلق (نگاه کنید به سایت دانشگاه امیرکبیر قسمت نظر سنجی 85% مردم خواهان جمهوری هستند) مردم که همانا جمهوریخواهی است را نادیده گرفته است. خوشبختانه انتشار "اتحاد جمهوریخواهان ایران" مهر تائیدی بود بر این ادعای من و دیگر جمهوریخواهان, که فقط در مدت چند روز (و نه چند ماه) شمار امضاء کنندگان اتحاد جمهوریخواهان ایران به بالای 500 رسید.(28 اردیبهشت 82) بنابر این بر خلاف آنچه که ادعا میشد دغدغه مردم فقط دمکراسی است و نه شکل حکومت, مهر باطل بر آن زده شد.

 

2- یکی از گرفتاریهای عمده ما در صد سال اخیر, مجزا نبودن و تفکیک نشدن قوه های مجریه, مقننه و قضائیه از هم بوده است. این تفکیک اولین بار در انقلاب مشروطه مطرح شد و در قانون اساسی مشروطه آن زمان گنجانده شد. اما با کمال تاسف بعد از کودتای 1299 رضاخان و سلطه پدر و پسر در رژیم گذشته, این مقوله در جهت تثبیت استبداد و دیکتاتوری دوباره در هم ادغام شد و هر سه قوه تحت کنترل کامل پدر و پسر قرارگرفت. در مورد حکومت مافیای قدرت و ثروت جمهوری اسلامی ایران هم چنین است که همگان نتیجه آن را اکنون می بینیم.

این اصل تفکیک قوا در هیچ بندی از بندهای منشور 81 دیده نمیشود. و بر عکس در "اتحاد جمهوریخواهان ایران" به همراه تعیین شکل حکومتی "جمهوری" در بند 1 گنجانده شده است و نقص منشور را رفع نموده است.

 

3- بند 5 منشور با بند 6 آن در تناقض است.

بند 5 می گوید: "ما به برابری کامل ایرانیان, صرف نظر از جنسیت, نژاد و قومیت, زبان و عقیده و مذهب و خصوصیات شخصی افراد, اعتقاد داریم و هر گونه تبعیض و نابرابری مبنی بر این تفاوت را نفی میکنیم."

اما بلافاصله در بند 6 آمده است: "..........ما معتقد به ساختار حکومتی با حداقل کنترل مرکزی و حداکثر دمکراسی محلی و متناسب با تنوع قومی, زبانی و فرهنگی مردم ایران با حفظ یکپارچگی و تمامیت ارضی کشور هستیم."

چگونه است که هر گونه تبعیض و نابرابری نفی شده (بند 5) اما دمکراسی باید متناسب با هر قومی تشکیل داد؟ (بند6) آیا مگر این نیست که این تفاوت ها را نفی می کنید؟ در ایران ما 26 قوم متفاوت زندگی می کنند. شما میخواهید 26 نوع دمکراسی که متناسب با هر یک از اینها باشد ایجاد کنید؟

این انواع دمکراسی را من با آن بیگانه هستم و تنها یک نوع دمکراسی که همانا "حکومت مردم بر مردم, وسیله مردم و برای مردم" است, را می شناسم و برای تمام قومها یکسان خواهد بود.

ممکن است متهم شوم که برداشت من اشتباه است.(که امکان آن وجود دارد) اما آن موقع باید گفت که این دو بند چنان نوشته شده است که می توان برداشتهای متفاوتی داشت و این امر می تواند مورد سو استفاده قرار گیرد.

بند های 6 و 7 "اتحاد جمهوریخواهان ایران" موضع روشن و شفافی در این مورد دارد.

 

4- بند 6 منشور با بند 7 آن در تناقض است.

بند 6 می گوید: ".........ساختار حکومتی با حداقل کنترل مرکزی..........." و در بند 7 می گوید: "ما هم چنین برآنیم که حکومت باید حداقل سطح زندگی را برای هر فرد ایرانی فراهم کند."

فراهم آوردن حداقل زندگی برای هر فرد ایرانی (بخوانید 70 میلیون ایرانی) که شامل کار, مسکن, بهداشت, آموزش و پرورش و غیره است مستلزم یک حکومت و دولت بسیار بزرگ و وسیع است که با حداقل کنترل مرکزی امکان پذیر نیست.

فکر اینکه "حکومت" مسئول رفاه و پیشرفت مردم است از فرهنگ استبدادی سرچشمه می گیرد. حکومت وسیله ای است که فقط عمران و رفاه مملکت را از گزند متجاوزین داخلی و خارجی مصون نگه دارد و حافظ حقوق و منافع هر فرد یا گروه از جامعه در برابر تجاوز غیر قانونی افراد یا گروه های دیگر باشد.

و این همان چیزی است که در بند 3 "اتحاد جمهوریخواهان ایران" بیان می کند که می گوید:" ما طرفدار توسعه پایدار, ایجاد امنیت اجتماعی و فرصتهای برابر برای دسترسی همگان به مسکن و بهداشت, آموزش و فرهنگ و امکانات رفاهی هستیم." به بیان دیگر پویا کردن افراد و جامعه و نه ایستا کردن آن.

در همین رابطه "حکومت" به معنای کل نظام قدرت اجرائی ندارد و فقط می تواند با قانون اساسی خود تضمین    کننده حقوق افراد و گروه باشد. و دولت است که به معنی مدیریت نهاد اجرائی "حکومت" است.

Government=دولت    State=حکومت

 

5- بند 10 منشور صحبت از روش مبارزه مسالمت آمیز صحبت میکند بدون آنکه تصویر روشنی ارائه دهد. با توجه به نوشته های سخنگو و مبتکر منشور 81 که طرح رفراندوم ساختار شکن را رد نموده, اصلاح طلبی را به بن بست رسیده میداند, نافرمانی مدنی که اصولا برای سرنگونی نظام نیست*. در نتیجه طرح پیشنهادی مسالمت آمیز منشور 81 در هاله ای از ابهام قرار دارد.

بر عکس بند 8 "اتحاد جمهوریخواهان ایران" این مسئله را بصورت روشن و شفاف بیان داشته است. هم چنین طرح پیشنهادی** آقای دکتر کاظم علمداری جالب توجه بوده و تفکر و بحث و گفتگوی اندیشمندان را می طلبد.

 

دو نکته دیگری که "اتحاد جمهوریخواهان ایران" را با منشور 81 متمایز میکند اینکه اولا بیانه اعلام میدارد که چه چیز را نفی میکنیم و خواهان چه چیز هستیم و راه رسیدن به آن از چه کانالی می گذرد. دوم اینکه بیانیه می گوید: "این متن را برای اتحادی گسترده تر میان جمهوریخواهان ایران منتشر می سازیم تا از راه گفتگو و بحث و تبادل نظر آشکار, در درون و برون کشور,ترمیم و تکمیل گردد و امکان تدفیق راهبرد مشترک سیاسی و هماهنگی در اقدامات عملی را فراهم آورد." (تاکیده ها از نویسنده است) بر عکس منشور 81 که میگوید "همین است و جز این نباید باشد."

بقول دوست ارجمند و گرامی, آقای غفور میرزائی, "نگاه می کنیم و نمی بینیم, می شنویم و گوش نمی دهیم, میخوانیم و فرا نمی گیریم"***

 

امیدوارم توضیحاتی که عزیزان و سروران از من خواسته بودند کافی باشد و به همه دلایل ذکر شده در بالا:

"آری" به بیانیه "اتحاد جمهوریخواهان ایران" و "نه" به منشور 81

 

29 اردیبهشت 1382

 

----------------------------------------------------------------------------------------------------------

* نگاه کنید به مقاله آقای حسین زاهدی تحت عنوان "نافرمانی مدنی و مقوله ایران" مندرج در آرشیو سایت ایران امروز. همچنین مقاله نویسنده تحت عنوان "نافرمانی مدنی, رفراندوم و مقوله ایران" مندرج در سایت ایران امروز.

** نگاه کنید به مقاله آقای دکتر کاظم علمداری تحت عنوان " مجلس موسسان و گذار از بحران" مندرج در سایت ایران امروز

*** "فردا در اسارت دیروز" ص 430 نوشته آقای غفور میرزائی

 

 

 

برگشت