سناریوی
" خانه عنکبوت"
و فاز دوم
فیلترینگ
آرش
کمانگر
حسین شریعتمداری ،
سردبیر و نماینده " رهبر" در روزنامه کیهان و
کارشناس ارشد ولی فقیه در " وزارت اطلاعات موازی" و یکی از بازجویان،
شکنجه گران و صحنه گردانان زندانها در طول 25 سال جنایات رژیم، از آن دست
آدمهائی ست که گرچه شناسنامه ایرانی دارد، اما با او مثل یک دیپلمات ارشد
خارجی رفتار می شود که دارای مصونیت کامل است. مرتضوی ( قصاب مطبوعات ) که
معمولاً هیچ سطری از گلایه ها و انتقادات روزنامه های " اصلاح طلب" را از
نظر نمی اندازد و با بهانه و بی بهانه، دست اندرکاران آنها را به جرم "
هتک حرمت" ، " اشاعه اکاذیب" ، " توهین به مقامات " و .... به
بیدادگاههای رژیم می کشد، در برابر جنجال آفرینی ها و اتهام زنی ها روزنامه
کیهان و دیگر جراید جناح محافظه کار، واکنشی از خود نشان نمی دهد. در واقع
این نوع مطبوعات از نوعی مصونیت بی حد و حصر و نانوشته برخوردارند.
اما آنچه که شریعتمداری در کیهان
انجام می دهد صرفاً اتهام زنی و رجز خوانی پادوهائی از قماش مسعود ده نمکی
و حسین الله کرم نیست. شریعتمداری بعنوان یکی از مهره های کلیدی " دستگاه
اطلاعات موازی" معمولاً بیانگر طرحهایی است که توسط رژیم در حال تحقق است و
یا زمینه برای اجرای آنها فراهم می شود. از اینرو غالب مطالب سر دبیر
کیهان، حکم پیش نویس یک طرح جدید سرکوب را دارد و یا خیلی سر راست، خلاصه
گزارش امنیتی است که او بعنوان مشاور رهبر، در کیهان چاپ می کند.
سرمقاله چنجالی هشت مهر ماه
روزنامه کیهان با عنوان " خانه عنکبوت " یکی از این " گزارشات" یا " پیش
نویس ها" بود که انعکاس گسترده ای پیدا نمود. او در هفته های بعد از چاپ آن
مطلب نیز، بارها به موضوع پرداخت که از آن میان میتوان به مقاله " پس لرزه
های خانه عنکبوت " در تاریخ 16 مهراشاره نمود.
شریعتمداری در یادداشت " خانه
عنکبوت" با توجه به آیه چهل و یک از سوره عنکبوت در قرآن و نیز بهره جستن
از واژه انگلیسی website (
تارنما ) بقول
خودش پرده از روی یک " توطئه سیاسی ، فرهنگی، اجتماعی " توسط یک شبکه
عنکبوتی در عرصه اینترنت ، خبر رسانی و روزنامه نگاری برداشته است .
او ابتدا از نقش مستقیم سازمان
اطلاعات آمریکاCIA در
تامین و هدایت این شبکه عنکبوتی سخن میراند . در این شبکه، چند سایت خبری
مهم و پیش از یک دو جین روزنامه نگار و قلمزن و مفسر ایرانی مقیم خارج
عضویت دارند. گویا نیوز و سایت امروز را بعنوان حلقه اصلی و سایتهای دیگر
نظیر ، بی بی سی نیوز، ایران امروز ، پیک نت و... را بعنوان حلقه های بعدی
معرفی می کند که از طریق انبوهی از " وب لاگهای " شخصی نیز حمایت میگردند.
کیهان اسامی شماری از اعضای شبکه تحت کنترل سیا در خارج را چنین معرفی می
کند: " داریوش سجادی (آمریکا) عباس احمدی ( آمریکا) ، فرشاد بیان (مدیر
سایت گویا، مقیم بروکسل) جمشید اسدی ( پاریس) احمد سلامتیان (پاریس)
نیما راشدان ( سوئد) ، حسین
درخشان ( تورنتو) علیرضا نوریزاده ( لندن) مجید محمدی (نیویورک) ، سینا
مطلبی ( لاهه ) ، جمشید برزگر( لندن) ، ابراهیم نبوی ( پاریس ) ، مسعود
بهنود ( لندن ) و ... کیهان در شماره های بعدی اسامی دیگری را نیز ذکر می
کند و بعلاوه اعتقاد دارد که از میان " مهره های وابسته " فوق ، افرادی مثل
نوریزاده و بهنود، نقش مرکزی را دارند. شریعتمداری سپس به " افشای" بخش
داخل کشور این " شبکه عنکبوتی وابسته به سیا" می پردازد که شامل چندین سایت
و وب لاگ، چند شرکت ارائه دهنده خدمات اینترنتی و روزنامه " زنجیره ای
اصلاح طلب" و تعدادی نویسنده و خبرنگار و روزنامه نگار می شود.
کیهان، در باصطلاح افشا گری خود،
در همین جا متوقف نمی شود و اسامی پاره ای از مقامات دولت خاتمی و
سردمداران جناح " اصلاح طلب" دو خردادی را ردیف می کند که اعضای نفوذی
شبکه در داخل آپارات نظام هستند. او اگر چه اسم کوچک وحرف اول اسم فامیلی
آنها را ذکر می کند، اما همگان میدانند که منظور او افرادی نظیر : بهزاد
نبوی، مصطفی تاج زاده ، عیسی سحرخیز ، محمد علی ابطحی و ... است .
بدین ترتیب با یک چرحش قلم ،
ابتدا سازمان سیا به یک دو جین از سایتها و روزنامه نگاران مقیم خارج متصل
می شود و آنگاه اعضای داخل کشور ی شبکه افشا می شوند. با این نوع سناریو
نویسی، شریعتمداری یکی از نیات رژیمش را لو میدهد و آن اینکه " ما در حد
سلب صلاحیت، استضاح ،
وادار کردن به استعفا و کلاً
بیرون انداختن کامل اصلاح طلبان از نظام مقدس اسلامی، باقی نخواهیم ماند،
بلکه پرونده سازیهای امنیتی برای آنها به جرم ارتباط با بیگانگان و شیطان
بزرگ، جزو اقدامات بعدی نظام محسوب می گردد." !!
اما جدا از این " جراحی داخلی"،
رژیم به هدف بزرگتری فکر می کند که همانا خشکاندن سرچشمه های اطلاع رسانی،
آگاهگری و ارتباط متقابل مردم و روشنفکران داخل و خارج از کشور، از طریق
مکانیزم های جدید خبر رسانی و ارتباط گیری ( دستاوردهای انقلاب تکنولوژیک
سوم) است. به این موضوع خواهم پرداخت، اما قبل از آن لازم است در مورد
اتهام وابستگی سایت ها، وب لاگها و روزنامه نگاران و قلمزنان به سازمان
اطلاعات آمریکا و وجود یک " شبکه عنکبوتی" ارگانیزه شده، اندکی مکث کنیم.
تردیدی نیست که نه تنها سازمانهای
اطلاعاتی کشورهای پیشرفته غربی ( و در راس آنها سازمان سیا) بلکه وزارت
اطلاعات جمهوری اسلامی و نهادهای امنیتی دیگر رژیم، هم در صفوف اپوزیسیون
متشکل و هم در صفوف فعالین سیاسی منفرد و روشنفکران " تبعیدی"، دارای عناصر
نفوذی ، خبر چین و مزدور باشند و یا حتی نهادها و رسانه های معینی توسط
آنها تغذیه اطلاعاتی یا مالی و یا خدماتی شوند.
مثلاً گفته می شود که پاره ای
رسانه های ماهواره ای سلطنت طلبان ایرانی در آمریکا توسط نهادهای سیاسی ،
امنیتی یا مالی آن کشور تغذیه می شوند و یا بالعکس در سالهای گذشته به وفور
شاهد لو رفتن عناصر نفوذی " واواک" در تشکل های اپوزیسیون ایرانی خارج از
کشور بوده ایم که تحت فشار و افشا گری اپوزیسیون ، پاره ای از آنها توسط
دولتهایی نظیر آلمان یا سوئد، دستگیر و محاکمه شدند. حتی این حکم را نیز می
توان پذیرفت که سازمان سیا و ... در صفوف رژیم اسلامی دارای نفوذیها و حقوق
بگیرانی باشند. دیر نیست زمانی که فاش شود این یا آن سفیر، وزیر، آخوند و
مقام امنیتی یا سیاسی یا نظامی رژیم، جاسوس سازمانهای اطلاعاتی غرب بوده
اند. اما قبول این واقعیت جهان سرمایه ( جاسوسی و ضد جاسوسی) اتوماتیک وار
، اتهام زنی ها و " تحلیل های کیلوئی" امثال شریعتمداری را به اثبات نمی
رساند. در حقوق مدنی مدرن ، " اصل بر برائت متهم است، مگر اینکه خلاف آن
ثابت شود."
از " قضا " ، غالب سایت ها و
نویسنده گانی که کیهان از آنها نام میبرد، به لحاظ مواضع سیاسی، نه تنها
اشتراکی با " اپوزیسیون سرنگون طلب " ندارند، بلکه عموماً از یک مشی و لرم
رفرمیستی و مداراجویانه حمایت می کنند و اکثر آنها در تمام دوران پس از دو
خرداد 76 ( و پاره ای از آنها در تمام طول حیات رژیم اسلامی) مدافع یک
جناح از حکومت بوده اند. بگذریم که پاره ای از شبکه خیالی عنکبوت در داخل
کشور، خود جزو آپارات رژیم بوده و کماکان به حکومت دینی اعتقاد داشته و به
ولایت فقیه التزام دارند. بنابراین معلوم نیست بر مبنای کدام مستبدات، سایت
ها و روزنامه نگاران داخل و خارج از کشور را به وابستگی به سازمان جاسوسی
آمریکا متهم می کند. اگر اطلاع رسانی و انتشار تفسیر و تحلیل در مورد سیاست
ها و اقدامات رژیم اسلامی از یک موضع انتقادی، به معنای وابستگی به سازمان
CIA
است، آنگاه چرا کل نیروهای سیاسی اپوزیسیون ، تمامی تارنماها و رسانه ها و
کلیه قلمزنان و کوشنده گان سیاسی، متهم به وابستگی نشوند؟ پس اتهام زنی
کیهان رژیم ولایت، بیشتر مصرف داخلی دارد و هدف یا اهداف معینی از آن مد
نظر است، والاّ وابستگی فرضی چند روزنامه نگار و سایت نگار به این یا آن
شبکه خارجی، نه اهمیتی برای رژیم دارد و نه برای " برادر بازجو و هویت
گردان" ( شریعتمداری).
در همین زمینه باید این هشدار را
نیز به اپوزیسیون داد که بدام توطئه های رژیم نیفتند و وارد زمین بازی آنها
نشود. مثلاً در این میان، آقای حسین هراتی با نگارش مقاله ای در سایت "
بولتن" ، مدعی شد که هدف کیهان از جنجال ، " خانه عنکبوت"، نه افشای آن
بلکه حفظ آن بوده است. به اعتقاد هراتی، اکثر کسانی که کیهان از آنها نام
برده، مزدور و پادوی رژیم اسلامی هستند که دارد هویتشان بتدریج فاش می
شود!! لذا شریعتمداری وارد میدان شده تا با " ایزگم کردن" و زدن اتهام
وابستکی به سیا، آنها را از خطر سوخته شدن ، نجات دهد!! این نوع برخورد ،"
افتادن از آن ور بام است". احتمال وجود مزدوران سیا و موساد و ساواما و ...
در صفوف اپوزیسیون و روزنامه نگاران داخل و خارج،
یک چیز است و اقامه مشخص این
اتهام در مورد اشخاص حقیقی و حقوقی معینی بدون ارائه هر گونه سند ومدرک ،
یک چیز دیگر.
****************************
اما هدف اساسی کیهان از جنجال
خانه عنکبوت چیست؟
واقعیت این است که تحولات عظیم
سالهای اخیر در زمینه اطلاع رسانی و ارتباطات، جمهوری اسلامی را در مخمصه
بزرگی گرفتار نموده است. از یکطرف ضروریات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی زندگی
در جهان پر شتاب معاصر، حکم می کند که از دستاوردهای " انقلاب اطلاعات و
ارتباطات " نظیر : کامپیوتر ، ماهواره ، اینترنت ، پست الکترونیکی ، تلفن
همراه و ... بهره گرفته شود و از سوئی دیگر خود این ابزارهای نوین، سرعت
انتقال خبر و اطلاعات را چنان شتاب داده است که هیچ رژیم استبدادی نمی
تواند بطور کامل جلوی آنرا بگیرد. این ابزارهای نوین، مثل دفاتر احزاب
اپوزیسیون و روزنامه ها و انتشاراتی ها نیست که مورد یورش قرار گیرند، پلمپ
شوند و یا طعمه حریق گردند. میلیونها سایت اینترنتی و بعلاوه ماهواره ها و
رسانه های متصل به آنها در خارج از جغرافیای ایران و حوزه سیاسی تحت کنترل
رژیم قرار دارند. به همین خاطر سردمداران رژیم در راستای تشدید خفقان و
منکوب کردن مردم جویای آزادی و رهایی، سیستم های اطلاع رسانی و ارتباط گیری
نوین را همچون هیولائی در برابر خود می بینند که " مادرهمه فسادها " و "
مخاطرات " محسوب می شود!! از اینرو بعد از تسخیر مجلس هفتم و زمینه چینی
برای گماشتن فردی مطمئن در مسند ریاست جمهوری و کلاً تیر خلاص بر دوران پس
از دو خرداد 76 ، کور کردن کلیه منفذهای خبر گیری و ارتباط گیری را وظیفه
تخطی ناپذیر خود تلقی می کند. یورش های دوره ای برای جمع آوری ماهواره ها،
پلمپ کردن " کافه نت های غیر مجاز و خاطی" ، تعطیل و نیز به دادگاهی کشیدن
شرکتهای متخلف ارائه دهنده خدمات اینترنتی (
ISP
– اینترنت سرویس پرو وایدر- ) و فیلتریزه کردن سایتها (
جلوگیری از دسترسی مشترکین اینترنت در ایران به سایت های غیر مجاز- بویژه
سایتهای اپوزیسیون) از جمله اقدامتی هستند که رژیم درمانده اسلامی، خود را
ناگزیر از کاربست آنها میبیند . اما مشترکین اینترنت در ایران، قادر شده
اند به کمک فیلتر شکن ها ( که برنامه آنرا به رایگان میتوان در پهنه بین
المللی اینترنت بدست آورد) نظام سانسور و فیلترینگ رژیم را دور زده و این
مانع را تا حدود زیادی از پیش پا بردارند. کیهان یکی از دلایل این ناکامی
را این میداند که برخی شرکتها وسایت ها در ایران، از"داتای " (
DATA ) ارائه شده
توسط کمپانیهای خارجی استفاده می کنند، لذا قادرند ممیزی فیلترینگ را در هم
بشکنند. به عقیده شریعتمداری چنانچه تمامی شرکتها و سایتها در ایران، فقط و
فقط از " داتای" اداره مخابرات بهره گیرند، آنگاه میتوان به پیشرفت طرح
فیلترینگ امیدوار بود. به همین خاطر در هفته های گذشته چندین شرکت ارائه
دهنده خدمات اینترنتی که گرداننده گان پاره ای از آنها، اصلاح طلبان
حکومتی( از جمله پسر مزروعی ) بودند مورد یورش قرار گرفته و مدیران آنها
بازداشت می شوند. همزمان با این اقدام، سران رژیم ، برخی تارنماهای خبری
متعلق به اصلاح طلبان نظیر سایت امروز را نیز بعنوان ستون پنجم دشمن و
کسانیکه اخبار درونی نظام و برخی خلاف کاریهای آنرا به خارج درز میدهند( تا
برای تبلیغات خارجی علیه جمهوری اسلامی، سوخت فراهم کنند) معرفی نموده و
زمینه را برای قلع و قمع کامل آنها فراهم مینمایند. اما برای تحقق این
پروژه ، در حالیکه خود جناح بندیهای طیف محافظه کار، بوفور از سایتهای
اینترنتی استفاده می کنند، باید بهانه شرعی لازم فراهم شود. سرمقاله کیهان
با عنوان " خانه عنکبوت" وظیفه فراهم کردن این بهانه را بعهده داشته است.
طبق این سناریو، ابتدا وابستگی شماری از سایت ها و قلمزنان در خارج به
سازمان سیا، فرض گرفته می شود، انگاه هر کس که در داخل با این سایت ها و
قلمزنان ارتباط دارد و یا خبر و ملات در اختیار آنها قرار میدهد، اتوماتیک
وار ، همکار و شریک جرم این شبکه عنکبوتی تحت فرمان
CIA قلمداد میگردد. با این ترفند ،
میخواهند تسلیم و سکوت بی قید و شرط را به " اصلاح طلبان" تحمیل کنند و
فراتر از آن، از طریق کور کردن تمامی دریچه های درز خبر و اطلاعات، تصویر
کشوری " با ثبات " و غیر بحرانی را در انظار بین
المللی جا بیندازند. از اینرو چنجال " خانه عنکبوت"
را باید فاز دوم فیلترینگ ارزیابی نمود. غافل از اینکه مقابله با فنون جدید
اطلاع رسانی و ارتباط گیری ، مثل تف سر بالا می ماند و رژیم علیرغم همه
تهمیدات و تضییقات ، نخواهد توانست جلوی آنرا بگیرد، کما اینکه نتوانست ،
جلوی استفاده از بشقابهای ماهواره ای را بگیرد.
میلیونها نفر در ایران به
ماهواره و اینترنت دسترسی دارند و این روند علیرغم خواست رژیم روز بروز در
حال افزایش است. از اینرو استعداد زیادی نمی خواهد تا گفته شود که طرحهای
رژیم با شکست مواجه خواهند شد و" تارهای عنکبوت " ( دنیای وب و سایبر) روز
بروز حلقه محاصره را به گرد رژیم تنگ تر خواهند کرد .
19 اکتبر 2004
|