اطلاعیه و پیامها | لینک ها | بایگانی |
شماره جدید |
میروند. در دل جامعه ای که استبداد سیاه مذهبی نفس هارا گرفته و پنجره های اندیشه و روحیه نقد را مسدود ساخته، نیروها سردر گم ودر پی خوشبختی کاذبی هستند که برایشان آسودگی داشته باشد. حکومت و نظام سیاسی دولتی مذهبی حاکم تاثیر خود رادر جامعه از دست میدهد، ولی زمینه را تقویت میکند تا خرافات ووابستگی روحی به اسلام باقی بماند. محاسبه ساده رژیم اینست در آنجا که نیروهای جامعه رهایش میکنند، اقشارحداقل باید به ریسمان خدا وقرآن و امامان و مهدی آخرزمان چنگ بزنند وبا سمبول ها و رفتارهای دینی باقی بمانند. اگر اعتقادات دینی و خرافه ها فروبریزند، همه چیز حکومت و حاکمان وروحانیت فرو میافتد. یاد آوری کنیم که فقط قدرت سیاسی نیست که ایدئولوژی اسلامی وخرافه پخش میکند. انواع واقسام نهادها و سازمانها و مداحان و آخوندهاو آموزگاران و شخصیت های معروف ورسانه های رنگارنگ هستند که باین کار مشغولند و شهروندانی که از خرد گرائی و منطق عقلانی دوربوده وبا مدرنیسم مصرفی خود، خرافات رامی بلعند و تقویت میکند نیزدر این کارزار شرکت دارند. فراموش نگردد که سیاستمداران و روشنفکران فرصت طلب غیر دینی ونیز روزنامه نگاران کم سواد ومبلغ اهداف ایدئولوژیک مذهبی ها نیز هستند که پیوسته در پی جلوگیری از مبارزه علیه خرافات دینی میباشند. اینان به شیوه های گوناگون از نیروهای مذهبی و خط آنان دفاع کرده و نقد مذهب را "توهین" قلمداد کرده و فضاسازی میکنند و نتیجه عمل آنان گسترش نادانی توده هاست. حال آنکه در فرهنگ عامیانه جنبه های ضدخرد و غیرعقلانی و ارتجاعی بیشمار اند. فرهنگ عامیانه خرافه ساز است، زیرا این فرهنگ در بستر گفتار علمی و آموزش لائیک نفس نمیکشد. این فرهنگ عامیانه با رساله های آیت الله ها و قرآن و دعا وروضه خوانی ونادانی عامیانه آبیاری شده وهمبستر است.
صحنه گروهی دعاخواندن و قرآن برسر گذاشتن وتدارک روحی برای شوریدگی احساسی واز خود بیخود شدن. تلاش برای زیبائی اندام و چهره با دعا خواندن وبیان حاجات در کنار هم قراردارند. سفره انداختن و نذر کردن و صلوات فرستادن وبخود فوت کردن و کمی گریه کردن، ازجمله مراسم دینی خودباختگی جمعی است.
معنای گرفته قرآن بر سر چیست؟ خودرا به آسمان سپردن؟ همسوئی در یک مراسم جمعی برای انجام آداب فرقه ای و قبیله ای؟ ایجاد بندگی، یگانه رابطه با قدرت رازدار آسمانی است؟ تحقق یک معجزه؟ مخالفت با فلسفه ودانائی؟ آنچه که مسلم است اینان در انتظار معجزه برای گشودن گره از کار خوددارند. عقل و درایت و اتکابه خردگرائی و تجربه و هوشیاری بفراموشی سپرده شده و برای این افراد مسخ شده نیروی آسمانی تنها راه حل برای خروج از بن بست است.
نیازهای جوان کدامند؟ دختران جوان درس خوانده وجین پوشیده و توالت کرده وبا جراحی ترمیم بینی، با تسبیح و قرآن در دست، با هم گردآمده اند. در این فضا کدام کمبود و عقده و کدام نیاز روحی وکدام درد مشترک بدون پاسخ هستند؟ آنان چه میخواهند، خواستی مشخص ویا نگرانی هستی شناسانه؟ از ادبیات و فلسفه چه میدانند؟ از تحولات علمی بین المللی چه آموخته اند؟ از عشق زمینی کدام لذت را برده اند؟ اینان مذهب خودرا در مقایسه با مذاهب دیگر مورد برخورد و نقد قرارداده اند؟
ساده لوحی و نادانی رفتار ها را شکل داده اند و متاسفانه نیروی خلاق جوانی و روحیه کشف به کنار نهاده شده است. جوانانی که تحت روندهای روانکاوانه با انگیزه های احساسی و روحی ازخود بی تاب شده و با خودفریبی و ناخودآگاهی، دستخوش شیفتگی وسرگشتگی روانی میگردند. |