وزیر راه و شهرسازی در جمهوری اسلامی گفته است که با ساخت و سازهای غلط، سیلاب اخیر به جای افتادن در مسیلها به سوی شهر و روستا جاری شده و نیروی تخریبی زیادی پیدا کرده است. او میگوید که رودخانهها هم لایروبی نشده بود.
وی با اشاره به این نکته که زیرساختهای کشور برای سیلی چنین شدید، آمادگی نداشته، گفت: «اکثر رودخانهها لایروبی نشده بود. اگر لایروبی شده بود چنین نمیشد. تعدادی از پلها سقوط کرد. این پلها پلهایی است که آب از جهتهای گوناگون به آن برخورد کرده است. تکیهگاه پل به کولهای است که بر روی آن سوار است. به خاطر تعرضی که به رودخانهها شده است این پلها آسیب دید.»
وزیر راه در گفتگو با “خبر آنلاین”، گفته است که نیروی ویرانگری سیل از جمله به خاطر بسته شدن مسیلها بوده است. او گفت: «به طور مثال همین اتفاقی که در شیراز رخ داد. آب در مسیر خودش آمده است ما مسیلها را راه و خیابان کردهایم. آب راه خودش را به سمت رودخانه میرفت، ما مسیر آب را اشغال کردهایم.»
وزیر راه تأکید کرد که بسیاری از الزامات علمی و تخصصی در شهرسازی ایران رعایت نشده و بسیاری از راهها و جادهها و پلها با ارتفاع پایین ساخته شدهاند که در صورت روان شدن سیل به سادگی به زیر آب میروند.
این نامها را به خاطر بسپارید!
فیلم زیر: برنامه فلاحتی در صدای آمریکا: کدام عمامه گنده ها با طرح «تنفس جنگل» مخالفت کردند
انصاف نیوز دربارهی ادعاهای اخیر فعالیت در بهره برداری از جنگل از سوی برخی شخصیتها و مسوولان و فرزندان آنها در استانهای شمالی نوشت: داریم با جنگل در ایران خداحافظی میکنیم. حجم تخریب جنگلهای شمال عجیب و غریب است. حتی همین الآن در سرازیری تغییرات آب و هوا و تغییرات اقلیم در استانهای شمالی کشور افتادهایم.
بیشتر از ده سال است که در مجامع سیاستگذاری کشور به شکل جدی زمزمههایی مطرح شده که جهت بهبود اوضاع نامساعد جنگلهای کشور، ناچاریم چند سال کلا برداشت از جنگل را متوقف کنیم و به جنگل استراحت بدهیم.
بالاخره در سال ۹۵ دولت در قالب برنامه ششم لایحه موسوم به “تنفس جنگل” را به مجلس برد و توقف برداشت از جنگل در دستور کار نمایندگان قرار گرفت. داشتم بین مواضع کارشناسان موافق و مخالف سرچ میکردم، بین مخالفان یکی بیشتر چشمم را گرفت.
۳ نماینده ولی فقیه در ۳ استان شمالی کشور از سرسختترین مخالفان “تنفس جنگل” بودهاند. علاوه بر سنگ تمام گذاشتن در خطبهها ۳ نفری رسما به ریاست مجلس نامه نوشتهاند که طرح از دستور خارج بشود. خیلی قابل تامل است.
ازین ۳ نفر یکی حضرت آیتالله قربانی نماینده ولی فقیه در گیلان بود که بعدها با مطالبات مردم مجبور به استعفا شد. دو نفر دیگر حضرت آیتالله طبرسی نماینده ولی فقیه در مازندران و حضرت آیتالله نورمفیدی نماینده ولی فقیه در گلستان هستند.
نسلهای آینده تا همین ۳۰ سال بعد معلوم نیست چیزی به نام جنگل در ایران ببینند یا نه ولی کش گوگل باقی است. آیندگان از ما در مورد مواضع صاحب منصبانی که جنگل در استانشان بود خواهند پرسید. خواهند پرسید چطور یک نماینده ولی فقیه خودش در یک استان شمالی بیش از ۲۰ شرکت در حوزه چوب به نام ۳ فرزندش داشت ولی هیچکس از عملکرد وی سوال نکرد؟